خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

من خود تورکم در اینجا تورک معنا میشود

+0 به یه ن

تقدیم به تورک هایی که به تورک بودنشان افتخار می کنند و تورک هایی که به هر دلیل هنوز خود و تورک را نشناخته اند.

خالق آن روزی که آدم را سرشت از جنس خاک،

گفت هر کس خویش را نشناخت میگردد هلاک...

هر که نشناسد خودش را یعنی از آدم جداست،

"من عرف"زیباترین ترکیب اندر قلب ماست ......

من خود تورکم در اینجا تورک معنا میشود،

اندکی از سرگذشت تورک افشا میشود

تورک یعنی اولین معمار تاریخ بشر(سومریان تورک)،

تورک یعنی تامگیریس... آن دشمن بیدادگر....

تورک یعنی قوم سومر قوم مادو قوم آس،

تورک یعنی گر نباشد. مُردی از دنیا خلاص ..

تورک یعنی قوم اشکان، تیغ آتیلای مرد،

پشت او را کس ندیده هیچگاه در نبرد

تورک یعنی تیر و نیزه در دل دیوار چین،

تورک یعنی اویغورستان کاشغر، یعنی همین...

تورک یعنی آخرین فتح الفتوح مسلمین،

تورک یعنی استخوانی در گلوی روس و چین

تورک یعنی چالدران، دندانقان، سلطان سلیم،

تورک یعنی نیست در قاموس او معنای بیم.....

تورک یعنی نقطه ی ختم توحش در زمین،

رایت اسلام در شهر کنستانتین ببین......

تورک یعنی شهر استانبول یعنی قلب روم،

تورک یعنی ابن سینا جامع جمع علوم.....

تورک یعنی رایت سلطان سلیمان در وین،

تورک یعنی آخر زیباترین دنیای من

تورک یعنی علم فارابی و خلق بربط است،

گر جهان طوفان شود او در میانش چون بط است

تورک یعنی اوج عشق و اوج عرفان، مولوی،

تورک یعنی شمس تبریز، روح صدها مثنوی

تورک یعنی علم خوارزمی و شعر شهریار،

مقدمینده قابل اولسام تقدیم ائددم هرنه وار

تورک یعنی بال دوشانچیل یعنی اوج قاف،

با تمام ناکسان در یک زمان دادن مصاف

تورک یعنی صولت سردار و جنگ اجنبی،

جمله عمرت را نهادن در ره دین و نبی

تورک یعنی غیرت سلطان جلال الدین راد،

تورک یعنی دشمنان را وا نهادن نا مراد

تورک یعنی اوج عزت اوج شور و افتخار،

در میان هر زمستان آفریدن نو بهار

تورک یعنی نادر و کرنال و آن میدانها،

تورک یعنی وارهیدن از کف افغانها

تورک یعنی اولین صنعتگر توپ و تفنگ،

تورک یعنی مرد میدان، فاتح میدان جنگ(محمدفاتح فاتح روم)

تورک یعنی هر کجا باشد دو ملت دو زبان،

تورک یعنی هیچ ملت را نبینی مثل آن...

تورک یعنی واژه ی نامرد را معنا نکرد،

تورک یعنی دومرول دیوانه یعنی مرد مرد...

تورک یعنی اهل داغستان خار چشم روس،

تورک یعنی استقامت همچنان آنتی توروس

تورک یعنی میهنش از قلب چین تا رود سن،

تورک یعنی خانه ی مردانگی یعنی چچن

تورک یعنی اوج مشروطیت ستارخان ،

تحفه ی آزادگی را هدیه دادن به جهان

تورک یعنی اولین مدرسه اندر خاک من،

تورک یعنی اعتصامی، جعفری، میرزا حسن

تورک یعنی دشمن دنیای کفر و کافران،

نیمی از جمعیت دنیای اسلامش بدان

تورک یعنی یک زبان اندر جهان کاملترین،

هر کسی کامل بداند، گویدش صد آفرین

تورک یعنی آنچه که زیباست در دنیای من،

من اگر مثلش نباشم وای بر من وای من

من اگر مثلش نباشم خویش را کردم هلاک،

ورنه مرگ قطره آبی عمق دریا را چه باک

تورک یعنی من، شما اخلاف آن نام آوران،

تورک یعنی سرفرازی سرفراز اندر جهان

قطره ای از آب دریا را در اینجا گفته ایم،

ما اگر نشناختیمش خویشتن آشفته ایم

آب اگر من ریختم در آسیاب این و آن،

خویشتن را نفله کردم تا شوم چون دیگران!!!!!

من اگر با واژه ای تشریح کردم یک کتاب،

چون زبان تورک دانم سرفرازم از جواب

تورک یعنی دائما از خویشتن کوچنده گی،

از مقامش کی بر آید جز خدا را بندگی...

قایناق : تورک اؤلکه سی


آچار سؤزلر : قوشوق,