هفت دولت زیر بیرق امیرالمومنین باشد نه بیرق روس.
ستار خان: من می خواهم هفت دولت زیر بیرق امیرالمومنین باشد نه بیرق روس.
فردا در ساعت مقرر پاخیتانوف به انجمن حقیقت که مرکز فعالیت ستارخان بود آمد و وقتیکه از در وارد سالون شد به ستارخان دست داد و گفت تو مرد دلیری هستی و من شخص شجاع را دوست دارم. پس از صرف شربت و شیرینی ، پاخیتانوف مشغول صحبت شده قدری از مفاسد جنگ و محاسن صلح و صفا سخن راند وبالاخره گفت شما نیز دست از جنگ بردارید و راه مسالمت پیش گیرید؛ من خودم از دولت تقاضا می کنم که شخص شما را مورد توجه قرار داده و درجه ئی که مناسب مقامتان باشد برای شما معین کند و بیرقی هم میدهم که در محل مناسب بزنید و بیرقی دیگر به شخص شما می دهم که بدرب خانه خود نصب کنید ستارخان همینکه این سخن شنید روی صندلی راست نشست و گفت : « جناب قونسور من می خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق امیرالمومنین باشند شما می خواهید من زیر بیرق روس بروم ؟! هرگز چنین کاری نخواهد شد » پاخیتانوف چون این حرف را از ستارخان شنید سخت بر افروخت و دیگر چیزی نگفت ؛ برخاست و رفت .
آردینی اوخو