بیر گؤلمه جه : دللالیئن تعریفی.
بیر گؤلمه جه : دللالیئن تعریفی.
توپلایان : قوشاچایلئ
- دللال موشتری لره او قده ر ماشینئ تعریفله دی کئ٬ ماشین ایه سی(صاحیبی) داها ساتماق ایسته مه دی.
- دللال سوروشدو : نه اولدو فیکرینئ دئیشدین؟
- ماشین ایه سی : اوجور کی سن تعریف له ییرسن٬ بو جور ماشین ائله منیم اؤرومه گرک دیر(لازیم دیر).
قایناق : آذری ائل دیلی و ادبیاتی قزئتی.
توضیح
در فرهنگ معین زیر لغت دلال آمده است : «میانجی بین بایع و مشتری، کسی که با دریافت حق معینی، واسطه بین خریدار و فروشنده می شود»
یعنی دلال در لغت به معنی میانجی بین مشتری و فروشنده است و در تعریف دیگر در حقوق تجارت، « کسی است که در قبال دریافت اجرت، واسطه انجام معامله ای شده و یا برای کسی که می خواهد کالایی بفروشد مشتری پیدا می کند، همه اقسام دلالی، تجارت محسوب می شود.»
در تجارت سنتی، فروشنده با انواع ترفندها مشتری را تشویق به خرید می کند، در تجارت مدرن به کمک رسانه ها، همین شیوه در مفهوم رایج است، دلال واسطه ای است در معاملات کلان، او نیز می کوشد برای خریدار کالای مناسبی بیابد و برای فروشنده مشتری مورد نظر، او واسطه است بین خریدار و مشتری، از همان ترفندهایی بهره می گیرد که هر فروشنده و هر خریداری اعمال می کند.