خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

لغات ترکی در زبان فارسی

+0 به یه ن

نویسنده : غلامرضا غلامی قوشچی

به علت سابقه طولانی زبان ترکی در کشور ایران که به دوران سومریان منتهی می شود و به واسطه حکومتهای پروترک و ترک تباری چون «سومریان, اورارتوها, هوریان, مادها, اشکانیان, کیمریان, سکاها, غزنویان, خوارزمشاهیان, سلجوقیان, آق قویونلوها, قره قویونلوها, اتابکان, ابلخانیان, تیموریان, صفویان, افشاریان و قاجارها » و غنای گرامری, تمام زبانهایی که در همسایگی با زبان ترکی بودند, کلمات و لغات زیادی را از این زبان گرفته اند. « زبانهایی مثل فارسی, کردی, ارمنی از آن جمله اند»

البته داد و ستد لغات بین زبان های همسایه با یکدیگر امری عادی است وهمچنان هم ادامه خواهد داشت ولی اگر این داد و ستد همراه با تحمیل و حاکمیت فرهنگی نباشد حاکی از غنای و استحکام گرامری و ساختاری زبان وام دهنده دارد.

انبوه لغات عربی در کلیه کشورهای مسلمان از جایگاه معنوی و گرامری این زبان حکایت دارد, یا انبوه لغات علمی رایج زبان انگلیسی در تمام زبان های دنیا از جمله زبان فارسی حاکی از غنای ساختاری این زبان همزمان با پیشرفت تکنولوژی و فناوری دارد. انبوه لغات ترکی در زبان فارسی هم نشانی از قدرت ساختاری و گرامری این زبان دارد که ذیلا اشاره مختصری به آن می شود.

تعدادی از لغاتی که ریشه ترکی دارند و در زبان فارسی مورد استفاده قرار می گیرند :

آینه, آیین, سراغ, چنگ, چنگال, دکمه, یورتمه, چکش, آچار, شلاق, خان, خانم, خاتون, آقا, قدغن, قاچاق, قیچی, ییلاق, قشلاق, قشون, اردو, قنداق, قلدر, چوپان, قرمه, قیمه, قلعه, دره, دنبه, دلمه, قاشق, یاتاقان, یورش, سقلمه, یواش, جار, سقز, سنجاق, توپ, قابلمه, چاپار, چاپیدن,  قاتی, بانگ, باتلاق, باجناق, بشقاب, قبراق, دنج, چروک, چرک, چوب, قشقرق, آش,  بی بی, اجاق, کولاک, گلن گئدن, طاق, بیرق , بیگ, تشک, جار, داغون , چاقو, چاخان, پاتوق, آبجی, داداش, اتراق, آتش, آزربایجان, آرزو, قرق, آلاچیق, النگو, بشکه, دوقلو, تپاله, تپانچه, تخم, تخماق, چمچه, تنبک, توتون, دیشلمه , جرگه, جلگه, چابک, چالاک, چکمه, چون, من , خاقان, پاشا, خانه, دالان, دانه, دنج, دوختن, سورتمه, سرمه, سنجاق, بقچه, قشنگ, قاپیدن, قال, قلچماق, گلنگ, کوچه, یدک, نرگس, یوغ, یونجه, اذوقه, ایل, ایلات, آلاخون, تسمه, چارق,  چالش, قایق, قورباغه, قوطی , یقه, چغلی, چاق , بزک, سرتق, منجوق, قورت, قالپاق, چارق , اتاق, ایلاق, باسمه, ساغر و …

جغرافیای وسیع و غنای گرامری زبان ترکی و تکلم در چهل کشور دنیا, رسمی بودن در هفت کشور دنیا و حوزه جمعیتی چهارصد میلیون نفری و داشتن بیست و چهار هزار فعل با قاعده و تنها یک فعل بی قاعده «ایمک» مولفه هایی است که زبان ترکی را به جایگاه ممتازی در دنیا رسانیده است, تاثیرگذاری بر دیگر زبانها هم یکی دیگر از شاخصه های مثبت زبان ترکی است.

قابل ذکر است زبان ترکی با حدود چهار هزار لغت در زبان فارسی, زبان عربی با حدود پنج هزار لغت, زبان فرانسه با ششصد لغت, انگلیسی با صد لغت « بدون در نظر گرفتن لغات علمی» , روسی با پنجاه لغت, یونانی با چهل لغت, هندی با سی لغت, ارمنی با ده لغت، چینی با پنج لغت در زبان فارسی موجودیت دارند.

منابع:

۱-دیوان لغات الترک محمود کاشغری

۲-مجله وارلیق

۳-فرهنگ و واژگان ترکی عادل ارشادی فر

۴-فرهنگ ترکی فرهاد جوادی عبداله اوغلو


آچار سؤزلر : سٶزلوگ,