توی سؤزجوک لری
توی سؤزجوک لری ( لغات مربوط به عروسی )
آداخلی =نامزد
آداخ =نامزدی
آداخلانماق = نشان کردن
آیاق آشما = پاگشایی
گلین = عروس ( عروس کلمه عربی است و معادل فارسی احتمالا ندارد )
توی = عروسی
بی = داماد
ساغ دوش = انکه در سینه راست داماد ایستد
سول دوش = آنکه در سینه چپ داماد ایستد
قارداشلیق : پیمان برداری (در خراسان قارداشلیق بجای ساغدوش و سول دوش)
حنا یاخدی = حنابندان
حنا گئجه سی = شب حنا بندان
گیزلین سلام = مادر زن سلام
دوواق = شال سرخ مخصوص عروس
دوواق آشما = پاتختی
دوواق قاپما = پاتختی
باشلیق = شیربها
ائولنمک = ازدواج کرددن
ائولی = متاهل، خانه دار
سوبای = مجرد
ارلیک = دختر قابل شوهر دادن
ارگین = پسر دم بخت
ائولنمه لی = قابل زن گرفتن
چال چاغیر = جشن و سرور
ائلچی = خواستگار
ائلچیلیق :خواستگاری
قادین = خاتون
هی یوخ = بله برون
خونچا= خونچه
اوزوک، ایزئ : انگشتری و حلقه نامزدی
قند سیندیرماق : رسم قند شکستن هنگام اخذ جواب در بله برون
گلین سالام : عروس سلام
کوره کن سالام : داماد سلام
یاش توتماق : در گذشته تازه عروس ها به نشانه ی احترام به مردان فامیل داماد و زنان مسن خانواده آنها، بوسیله روسری بینی تا چانه خود را می پوشاندند. پوشاندن نیمه پایین صورت توسط زنان با استفاده از روسری و چادر را" پاشماق توتماق" گویند.
اوخوندو : کاردعوت
چئلله لیق : چئلله تازه عروسها
آخر چرشنبه لیق :جهار شنبه سوری برای تازه عروسها
قربان عیدلیقی : عید قربان تازه عروسها
عیدلیق : بایراملیق
گلئن چیخارتماق : جشن عروسی ، کاروان عروس
آلما آتماق : پرتاب سیب
توی پایلی یا تویانه : تویانه یا توی پایلی به عروسیی گفته میشود که در آن و در شب عروسی پس از صرف شام افراد شرکت کننده مقداری پول به عنوان تویانه (پول اسپند و یا یوخه) به صاحب عروسی هدیه میدهند
اوزو، ائزی گئرمیش :جشن پا تختی در خراسان
توی ائوی : تالار عروسی
چاغیرلیق : کارت دعوت
چاغیرلی : مدعو، دعوت شده
دویون : ار مصدر دویمک (Düymǝk) : گره زدن ، عقد
دویون ائوی : خانه عقد
سور( Sür ) : کلمه ای ترکی- مغولی به معنی جشن و فستیوال است. این کلمه که به زبان فارسی نیز وارد شده، ربطی به کلمه سور در زبان پهلوی و یا سرخ در زبان فارسی ندارد و با کلمات "سورسات- سویورسات" و "سویورقا-سیورغا" و .... همریشه است. این کلمه در زبان فارسی در ترکیبهای چهارشنبه سوری، سوریه، سورنامه، سور دادن، سور چرانی و ختنه سوران، .... حفظ شده است.
سورچو( Sürçü ) : مهماندار (در دوره آغ قویونلو، قاراقویونلو)
قوتلو( Qutlu ) : مسعود، مبارک
قوناقلیق( Qonaqlıq ) : مهمانی
یئنگه( Yengǝ ) : راهبر زن در عروسی، زنی که عروس را آرایش کرده، به حجله برده و به داماد می سپارد؛ زن عمو، دائی و یا برادر
دوواق قاپما (Duvaq qapma ) : شعر آشیقی که در پایان عروسی از سوی آشیق یا بخشی خوانده می شود