خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

نمونه اشعار عامیانه ترکی شهرستان درگز

+0 به یه ن

    نمونه اشعار عامیانه ترکی شهرستان درگز

    دراین پست نمونه هایی از اشعار اجتماعی، اخلاقی و فورکوریک ترکی خراسانی در شهرستان درگز را درنظر گرفته ایم امیدکه مورد توجه قرار گیرد.

    درخراسان بزرگ گاهی به اشعار عامیانه ی خاصی برخورد می کنیم که بیانگر خود جوش بودن آنست. به اینگونه اشعار عامیانه که با زبان محاوره یا گفتاری توسط پدران و مادران برای انتقال به نسل های بعد خوانده می شوند شعر عامیانه (فولکوریک ) گفته می شود. از ویژگی های اینگونه اشعار می توان عدم توجه عمیق به مفاهیم و درون مایه شعری، نبودن ارتباط معنایی میان مصراع ها، کوتاه و بلند بودن مصراع ها، بکاربردن کلمات فارسی در اشعار ترکی جهت تنظیم وزن و قافیه و بالعکس و استفاده از کلمات محاوره ای را نام برد. اینگونه اشعار که ممکن است توسط بزرگسالان یا کودکان بدون اراده بر زبان ها جاری شوند از گذشته های دور سینه به سینه نقل شده و به ما رسیده و حال وظیفه ماست که آنها را حفظ و با آموزش به فرزندان خود به آیندگان منتقل کنیم.

     ابیات ترکی زیر از مصاحبه با آقای محمد حسین بختیارنیا ساکن نوخندان درگز در تیر ماه ۱۳۶۸بدست آمده است.

 

    گئتدشیوه تواضع اورگن، برهنه دن

     ائتد دائما عمل، باطن اگر بردبار اولار

     (برو راه و روش تواضع و فروتنی را از انسان برهنه از مادیات و تعلقات دنیا یاد بگیر. اگر درون بردبار و شکیبایی داری، همیشه به آن تواضع عمل کن).

 

    سنگ جفای طعن شماتتدن اینجیما

    هر بیرآغاج کی میوه لی اولسا سنگسار اولار

     (ای انسان از سنگ ستم سرزنش و شماتت رنجیده خاطر مباش، زیرا که هر شاخه درختی که میوه و بار زیادی داشته باشد، سنگسار می شود).

 

    بی عرضه پست آدم گئچنده مواظب اول

    واضح دی بو ایلان اولسا زهردار اولار

     ( ازآدم بی لیاقت و زبون بترس، و مواظب باش، زیرا بدیهی و مسلم است که چنین فردی اگر مار شود بیشتر زهردار خواهد بود.)

 

    غوغا او گوندی، قارین گدا زاده نئ دویا،

     اشئ، آخردا، آرپا چوخ گوردئ هار اولار

    (غوغا و آشوب در آن روزی خواهد بود که شکم گدا زاده ای، سیر شود، در این هنگام این گدا زاده، مانند الاغی است که اگر در آخور خود جو زیادی دیده و خورد باشد هار می شود و به دیگران حمله می کند.)

 

    باخما او ظالمین اوجا قصرینده عیشینه،

    بیر آه لن او قصرئ یاتار، تارومار اولار

    (تو به عیش و خوش گذرانی آن ظالم و ستمگر در قصر خویش نگاه نکن، چون با یک آه و ناله ستمدیده ای، قصر او ویران خواهد شد و هستی او از هم خواهد پاشید.)

 

    قورخما دوشمن دن همیشه دوستدن قیل احتیاط،

    دوست پنهان مکر ائدر، دوشمن ولی اعلام اولار

    (از دشمن نترس، همیشه از جانب دوست احتیاط کن، زیرا دوست ممکن است مکر و حیله ی خود را پنهانی در باره تو بکار برد، در حالیکه دشمن، اشکارا اعلام می کند).

 

    از نمونه اشعار عامیانه دیگری که، پدران و مادران در هنگامی که کودک تازه روی پا ایستادن را یاد می کیرد، می خوانند بصورت زیر است.

    ها دوردو، های دوردو، چرخ پایه سونو قوردو

    خلق کی زئل زبیلدئ، منیم کی بیر دسته گولدی 

    (آها بجه ام سرپا ایستاد و پایه های چرخ را استوار کرد. اگر بچه مردم خار و خاشاک فرض شود، بچه ی من مانند دسته گل است ).

 منبع : برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی درگز، تالیف محمدرضا فیض آبادی.