خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

خاطره شتری!

+0 به یه ن

شتر

    اشتر بمرد از لاغری از بس پـیه بسیار داشت!

    نه در زمین نه در هوا وقت سحر نزدیک شـام!

    این بیت را بنده اولین بار در دهه چهل از مرحوم داییم رحمت لی حاج گلمحمد فرخنده خواه (گریوانلی) شنیده ام. مثل اینکه خودش این بیت را زمانی پیش تر از کسی دیگر شنیده بود و او می گفت که گویندش از ترکان است و وقتی اعتراض کردم که ترک زبانان چطور می توانند هم به فارسی شعر بسرایند که هم چستان «تاپماجا» گونه باشد و هر کس هم نتواند معنی و جواب آن را  بسادگی درک کند! در جوابم گفت : در میان ترک ها شعرائی داریم که : ایز (یوز) سانی فارسجه نین الینی دالده باغلیور! یعنی دست صد تا فارس رو از پشت می بنده! البته فارس زبان های عزیز به دل نگیرید. چون از قدیم گفته اند در مثل مناقشه نیست! و گفت : این مثلی است در میان ما ترکها وقتی یکی در امری کار کشته باشد، معمولا در مقام مقایسه با شخص دیگر، شخص ثالث می گوید : فلانی آنقدر مثلا در فلان امری کار دان و خبره است که دست فلانی رو از پشت می بندد و باز منظورش اینه که، بقول فارس ها فلانی به گرد پایش هم نمی رسد!

    در هر صورت او می گفت بیت شعر عامیانه و بقول امروزی ها فولکوریک و نوعی سوال و جواب برای جایزه است و من مجبور شدم قبول کنم. بعد به من گفت : می دونی منظور بیت چه است؟! لازم بود دو باره بخوانم و یک چیزهائی داشت دست گیرم می شد ولی ایشان پیش دستی کرد و گفت : بهتره بگذاریم باشد برای بعد.

    حالا پس از گذشت قریب پنجاه سال، بهتر است از دوستان نظرشان را در باره بیت بپرسیم که چیست؟ البته جایزه ای در کار نیست و فقط یه امتیاز صد آفرین خدمتشان تقدیم می شود!