خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

جستاری در اصطلاحات و کلمات اصیل ترکان خراسان

+0 به یه ن


یازار : روح پرور قوچان

جستاری در اصطلاحات و کلمات اصیل ترکان خراسان

 بحمدلله کلمات و اصطلاحات ترکی مربوط به حوزه های کشاورزی، دامداری و باغداری از ورود کلمات بیگانه و فرآیند ناپسند آسیمیلاسیون مصون مانده است.

نمونه موردی تحقیق  : خراسان رضوی. شهرستان قوچان. بخش قوچان عتیق ، روستاهای نوروزی، کلوخی، محب سراج، گؤگجه (گوجه) ینگی قلعه، یزدان آباد و ...

ایسلاق :   islaĝ: به معنای استخر آب می باشد. ایسلانماق در یک نظر به معنای خیس شدن می باشد و ایسلاق با پسوند مکانی لاق به معنای محل ذخیره و نگه داری آب می باشد. و با توجه نوع استفاده و موقعیت قرارگیری اسامی مختلفی دارد. مانند : تک ایسلاق (استخر تک) قوشا ایسلاق (جفت استخر) و ....

بئیجه : bĕyce : مزرعه.از مصدر فعلی بئیجرماق به معنای پرورش دادن می باشد.به انواع مزارع کشاورزی اطلاق می گردد. در ترکیه به مزرعه درگه از مصدر فعلی درگه له ماق یعنی پرورش دادن و در آذربایجان تارلا گفته می شود.

آرئق : àriĝ به جوی آب اطلاق می گردد

آرالیق : araliĝ : مرز و حد فاصل بین دو مزرعه، زمین کشاورزی و باغ.حال این فاصله و مرز بین دو مزرعه یا باغ می تواند طبیعی و غیر طبیعی باشد.

یاتاق :  yataĝ : بستر٬ محلی که در آن می خوابند. به خوابگاه یا مکانی جهت احشام خصوصا گوسفند و بز ساخته می شودجهت استراحت بین چرا و خواب گله گوسفندان

قووم : ĝum : شن، سنگ ریزه و قلوه سنگ. نام یکی از مراتع مشترک بین روستاهای ذکر شده در بالا گفته می شود چون بیشتر از سنگ ریزه و شن تشکیل شده است البته نه به معنای واقعی شنزار.

یول : yol : راه

یولاق :  yolaĝ : روش

آغاج : aĝac : فرسخ. به هر ۶ کیلومتر بیر آغاج گفته می شود. مثال : روستای بئش آغاج دز سرولایت شهرستان نیشابور در خراسان رضوی که تا چند سال گذشته جزو حوزه استحفاظی قوچان بود و بدلیل اینکه از قوچان ۵ فرسخ فاصله داشت به بئش آغاج نام گذاری شده است.

مصون ماندن اصطلاحات و کلمات مربوط به کشاورزی، دامداری، باغداری و ..،

دلیل اینجانب برای مصون ماندن اصطلاحات و کلمات مربوط به کشاورزی، دامداری، باغداری و ..، این است که به عنون مثال جوی باغ. یک جوبه بین دو تا پشته قرار می گیرد. به آن قسمت از جوبه که رو به آفتاب باشد گؤنئی و به آن قسمت که برخلاف این جهت باشد قوزئی به معنای شمالی گفته می شود. سمت شرقی، دوغی یا گؤن چیخر (طلوع آفتاب) و به سمت غربی باتی یا گؤن باتر (غروب آفتاب) گفته می شود... گؤنئی، قوزئی، گؤن چیخه ر، گؤن باته ر.  


آچار سؤزلر : سٶزلوگ,