نگاهی به نام شهرهای ترک نشین خراسان
نگاهی به نام شهرهای ترک نشین خراسان
خراسان از زمانهای دور مرکزیت زبان و فرهنگ اصیل ترکی بوده است و طوایف زیادی از ترک های سرتاسر جهان را به خود جذب نموده است .
ریچارد فرای سابقه حضور ترکان خراسان را قبل از اسلام می داند. بدلیل اینکه بومیان شمال خراسان ترک تبار بوده اند. بیشتر شهرهای این مناطق به زبان ترکی می باشد .
در زیر به تک تک نام های ترکی شهرها می پردازیم:
قوچان: نام اصلی شهر قوچان قؤچان می باشد به لاتین :qöçan قؤچان از دو واژه قؤچ+ان تشکیل می شود. قؤچ همان قوچ در فارسی می باشد که از جمله کلمات ترکی دخیل در فارسی می باشد " ان " هم پسوند مکان می باشد و معنای کامل قؤچان : سرزمین قوچ می باشد .
بجنورد: نام اصلی هر بجنورد بیجن یورد یا بیژن یورد می باشد به لاتین : bicən yürd بیجن یورد از دو کلمه بیجن/ یورد تشکیل می شود. بیجن همان نام بیژن است که داماد افراسیاب از حکومت ترک های تورانی بود و یورد در زبان ترکی به معنای سرزمین و منطقه می باشد و معنای کامل بیجن یورد : سرزمین بیجن می شود.
شیروان: نام اصلی شهر شیروان شؤغان می باشد به لاتین : şöğan شؤغان یا به احتمالی شاخان از دو واژه شا + خان تشکیل شده است. دلیل تفاوت شؤغان و شاخان را در ابتدا متذکر شویم که: در ترکمنی در بیشتر کلمات به خ : ق گفته می شود مثال : یؤخ : یؤق و دلیل تفاوت شؤ و شا این است که در زبان ترکی اؤزبکی حرف آ به اؤ تبدیل می شود. مثال : آنا : اؤنا—آتا :ا ؤتا. شؤغان واژه ای ترکیبی از ترکی و ترکمنی می باشد و معنای آن شاه خان است به معنای بزرگوار و سرور و آقا می باشد.
صفی آباد: نام اصلی شهر صفی آباد اَرغیان می باشد به لاتین : arğiyan ارغیان از دو واژه ارغی+ان تشکیل شده است. ارغی در زبان ترکی به معنای پاک زاده و پاکنژاد است و " ان " پسوند مکان است و معنای کامل اَرغیان : سرزمین پاکان و یا سرزمین پاکنژادان می شود.
جغتای: نام اصلی شهر چاغاتای می باشد به لاتین :çağatay چاغاتای یک نام می باشد و دو نظریه وجود دارد : 1- نام فرزند بزرگ جنگیز خان 2--خانات جغتایی که در خراسان حکمرانی می کردند. اما دلیل قانع کننده فرزند جنگیز خان می باشد و گفته می شود نام شهر را از وی برگرفته اند.
اسفراین: نام اصلی شهر آستوئن می باشد به لاتین : astoən آستوئن از دو واژه آست+اِن تشکیل شده است. آست در ترکی دو معنا دارد: 1 –آست : زیر 2 -آست : عمیق و " اِن " در ترکی به معنای عرض و عریض بودن می باشد. با دلایل بالا می توان گفت : آستوئن یعنی عمیق و عریض که روایت حال اسفراین و جلگه اسفراین را دارد.
درگز: نام اصلی این شهر دَه رَه گَز یا همان دره گز می باشد به لاتین : dərəgəz دره گز از دو واژه دره+گز تشکیل می شود: دره واژه ای ترکی می باشد. گز نوعی درخت بیابانی می باشد که در مناطق بیابانی می روید. معنای دره گز می شود:دره پر از گز
جوین: نام اصلی شهر جوو یئین می باشد به لاتین : cüv yəyen جویین از دو واژه جو+یین تشکیل می شود : واژه جو همان جوی (جوی آب) می باشد که کلمه ای ترکی می باشد. یین از مصدر " یئماق " یا دئمک به معنای خوردن است. با دلایل بالا معنای جوویین می شود : سرزمینی که جویها و رودهای زیادی دارد که روایت حال جوین امروزی می باشد.
منبع : ترکهای خراسان : اینجا
http://kh-turks.ir/post/67بخش نظرات :
سالاریان : درگز: کلمه ای ترکی به معنی داس و قداره چمن زنی. از ریشه درمهک (ترمهک، تئرمهک، دیرمهک، تیرمهک) به معنی جمع کردن، گردهم آوردن است.
درگز همریشه با :
دره (محل جمع شدن آب میان دو بلندی و یا کوه)،
دریز (بسته غلات درو شده)،
درهنه (سبد کوچک برای چیدن میوه)،
درهنهک (ظرف چیدن محصول)،
درنهک (مجمع و انجمن)،
درگی (مجله و مجموعه)،
ترگی (سفره)،
درلهمهک (گردآوری)،
درمه (گلچین)،
درگه (دسته)،
درهک (ترگهک ترکی قدیم به معنی بقچه) و درین بمعنی (عمیق) و .....
کلمه درو (کردن) در زبان فارسی نیز وامواژه ای ترکی و از همین ریشه است.
درگز محل تولد نادرشاه در مملکت افشار یورت در شمال خراسان، یکی از مراکز قدیمی ترک های خراسان می باشد.
شیروانلی: پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۵۱
به نظر بنده "بیژن" نام غریبه و بیگانه است. افراد مسن ما که آلوده به فرهنگ بیگاه نشده اند به بجنورد، " بیر نورد " می گویند و " بیر نورد " شاید در گذشته " بیر یورد "، "بی بی یورد" بوده و به دلیل فارس سازی و به مرور زمان به بجنورد تبدیل شده است.
آلترناتیف و واریانت دیگر " بیچیم یورد " و " بیچین یورد " است و به معنای محل درو و بیچیم در گذشته جزو اسامی ترکی مردان بود و امروز در ترکیه نام خانوادگی (سوی آد) می باشد.