خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

تبادل نظر : معنای چند لغت معمول ترکی خراسانی

+0 به یه ن


تبادل نظر : معنای چند لغت معمول ترکی خراسان

چهارشنبه 22 مهر 1394 ، 00:03:58 یازار : روح پرور.

سلاملار.یورولمیه یینگز.تات دیلینده یازیم بوتون دیلداشلاریم دؤشونسیلار.

چند تا کلمه ت اصطلاح رایج در بین ترکان خراسان را عرض می کنم. در خواست دارم در قالب یک متن به نمایش بگذارید تا دوستان ترک اعم از تورکمن٬ قزاق   ٬آذربایجان٬ قشقایی٬ خوراسانی و ... معنی کلمه و در صورت امکان توضیحات لازم را بفرمایند...

قاخئنج : (ghakhénj).....

شالتاخ (shaltakh).....

پیشیک بزه ماق (pişik bezekagh)

ایدیش (idiş)....

سئرت(sert)....

لوطفا بؤ سوزلوگ لارین تات دیلینده معنیسینی یازین. اللریز آغریماسون

یازار : اسماعیل سالاریان

قاخئنج : (ghakhénj) : از مصدر قاخماق بمعنای، فرو بردن و بلند شدن و... در خراسان یک زعنه زدن و نوعی فحش و .... است

شالتاخ : (shaltakh) : شالتاق : شتری که به هنگام راه رفتن حرکت متعادل نداشته باشد. کنایه از کسی است که مانند شتر پاهایش را بر زمین نهد و پاهای خودش را بر زمین فشار دهد و آنکه بد و نامنظم راه رود و همنطور کنایه از آدم حقه باز و فریبکار است

پیشیک بزه ماق: (pişik bezekagh) : گربه را آرایش دادن. کنایه از "    پیشیک بزه دیب دی : گربه بزک کرده، گربه آراسته است. مترادف گربه رقصانی است. این مثل ترکی خراسان در موردی بکار می رود که پیشنهادی به کسی داده شود و او در دلش به این پیشنهاد راضی و مایل باشد ولی به ظاهر وانمود کند که مایل و راضی نیست

ایدیش : (idiş) : ظرف،

سئرتمالیدن : (sert) :

سه رت : سرد و خنک و ....

سئرت با کسره ی " س" : رقیق شده سیرت(در لهجه غربی ترکی خراسانی از جمله در شهرهای بجنورد و جوین و اسفراین و....) فعل امر از مصدر سئردینمک مالیدن یعنی بمال.

......

رحمانی : چهارشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۴ ۷:۶

درود : 

پیشیک بزه ماق = حیله بکار بردن،نیرنگ زدن،طفره رفتن هم می توان گفت. معادل "گربه رقصانی" در فارسی

قاخئنج = طعنه زدن، عیب کسی را به رویش گفتن،سرزنش کردن، شماتت کردن. مثال: منه قاخئنج ائدمه که ائز باشنگه گه لر ( مرا سرزنش نکن که به سر خودت خواهد آمد) 

سئرت= مالاندن به صورت سطحی،اصطحکاک ایجاد کردن.مثال: پراید پیکانه سئرت ده.(پراید به پیکان مالید) با مالیدن! و مشت و مال دادن اشتباه نشود.

...........

 

چهارشنبه 22 مهر 1394 ، 21:28:23 یازار :روح پرور.قوچانلی

سلاملار و تشککورلر سالاریان ایلن رحمانی جینابلاری. چوخ دؤز بویوروب سیز.

توضیح : شالتاخ تاخماق : علاوه بر معنای لغوی ذکر شده توسط جناب سالاریان معنای اصطلاحی و کنایی نیز دارد و تقریبا معادل قاخئنج می باشد. مثا ل: اولان بو قدر بیزه شالتاخ تاخمه : تاخماق با تئخماق تفاوت معنایی دارد. تئخماق یعنی فروبردن یا فرو کردن چیزی با فشار . مثال : سامانی کیسه یه تئخدیم.کاه را به کیسه با فشار و تا نهایت پر شدن فضای خالی کیسه فرو کردم. شالتاخ نوعی خرده گیری و عیب جویی بسیار منفی می باشد. معادل انگ زدن همراه با ننگ و بدنام کردن.////

سئرت sért. مثال : بئلین سئرتی.حد نهایی ستون فقرات یا کمر. یک نوع نفرین (قارقیش) : بئلین سئرتیندن یاقاج دئگسین. از پشت کمرت چوب بخورد. حال به نظر بنده سئرت در اینجا معنای اصطکاک یا سطح مالیده شده را دارد. نیازمند توضیح بیشتر جناب سالاریان٬ رحمانی و سایر دوستان هستیم. ضمنا ایدیش در معنای ظرف با دیش در زبان انگلیسی گویا تشابه معنایی دارد. حال کدام یک تأثیر گذار یا تأثیر پذیر بودند نیازمند توضیحات اتیمولوژیک دوستان هستیم. چوخ ساغولینگز.اللریز آغریماسون.

 ............

جمعه ۲۴ مهر۱۳۹۴ ساعت: 10:21  توسط : رنجبران

جناب آقای سالاریان . با سلام

در ترکی به کس که مرد (فوت کرد) و کسی که کشته شد، چی گفته میشود ؟

 ............

جمعه ۲۴ مهر۱۳۹۴ ساعت: 9:26    توسط: محمد عرب خدری

قاخئنج = تحقیر کردن کسی در خصوص ضعف یا ایرادی که دارد.

شالتاخ = تهمت زدن.

پیشک بزه ماق = ظاهرسازی کردن. ادا و اطوار درآوردن.

ایدیش = ظرف.

سئرت = بلند ؛ مثل: سئرت یئر (زمین بلند) البته نه به بلندی کوه.

 ..............

جمعه 24 مهر 1394 ، 13:06:33 یازار :اورال(ترکشناسی)

باسلام خدمت دوستان عزیز خراسانی واستادعزیز جناب سالاریان ودوست عزیزم جناب روح پرور

قاخینج در همان معنا در ازربایجان وبخصوص ارومیه کاربرد دارد منتها کمتراز ان در سالهای اخیر استفاده می شود وامروز کاربردی متفاوت در معنی بلند شدن وعصبانیت می دهد

شالتاخ در ازربایجان شیلتاق تلفظ شده ومعنی قدیمی ان همان راه رفتن نا متعادل شتر است که امروز رایج نیست هنوز معنای ان همان است که در خراسان است ودر مورد ادم فریبکار وجر زن به کار می رود

پیشیک بئرمک: بدون تغییر عینا مانند ترکی خراسانی است

سئرت :در ازربایجان سورت(surh)تلفظ می شود ومعنی ان همانند خراسان است

اماسئرت در ترکی ازربایجانی و اناتولی معنی محکم وسخت می دهد

سه رت:واژه دخیل از فارسی است که وارد ترکی خراسانی شده است(البته این نظر شخصی بنده است وممکن است اشتباه باشد)معادل ان در ترکی ازربایجانی واناتولی سویوق است وبرای خنک واژه سئرین(sarin)کاربرد دارد

باتشکر ازدوستان

وقتی شمادوستان عزیز واژه های خراسانی را در مقاله هایتان می اورید به زیبای زبان ترکی بیشتر واقف می شوم ما باهمدیگر 2هزارکیلومتر فاصله داریم اما زبان همان است اصطلاح ها اکثرا یکی است

وبیشتر انسان را به یاد وحدت ویکی بودن بین ترکان در طول سالیان متمادی پی می برد یاشاین

..........



آچار سؤزلر : سٶزلوگ,