طنزهای حکیمانه
طنزهای حکیمانه
نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر
در دزدی از یک بانک ، دزد فریاد زد: " هیچ کس حرکت نکند. پول مال دولت است ". بااین حرف همه به آرامی روی زمین دراز کشیدند. به این می گویند: " شیوه تفکر "
وقتی دزدان به مخفیگاهشان رسیدند،دزد جوان که لیسانس تجارت داشت، به دزد پیر که شش کلاس سواد داشت، گفت : "بیا پول ها را بشماریم".
دزد پیرگفت : " وقت زیادی می برد، امشب تلویزیون مبلغ را اعلام می کند." به این می گویند: " تجربه "
بعد از رفتن دزدها مدیر بانک به ریسش گفت : فورا به پلیس اطلاع می دهم .
ولی رئیس گفت :" صبرکن تا خودمان هم مقداری برداریم و به برداشت های قبلی خود اضافه کنیم و با رقم دزدی اعلام کنیم". به این می گویند: " با موج شنا کردن "
وقتی تلویزیون رقم را اعلام کرد، دزدان پول را شمردند و بسیار عصبانی شدند که ما زندگیمان را گذاشتیم و 20 میلیون گیرمان آمد، ولی رئیسان بانک در یک لحظه و بدون خطر 80 میلیون به دست آوردند. به این می گویند : " دانش بیشتر از طلا می ارزد " یعنی دانایی قدرت است.