خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

آداب شب چیلله در گریوان

+0 به یه ن

 

آداب شب چیلله در گریوان

اشاره : چیلله یک کلمه تورکی است به معنای نهایت کشیدگی به کنار و این شب به خاطر کشیدگی یعنی طولانی بودن آن بدین صورت نامگذاری شده است.

قدیمها با رسیدن چله شور و شوقی بسیار متفاوتتر از امروز در بین مردم پدید می آمد این روز در ایران و بخصوص در میان ترکان روز خاصی قلمداد میشود نوشتن چند سطر از شنیده ها و دیده های خودم در مورد رسومات منطقه گریوان واقع در بخش مرکزی بجنورد شاید کم باشد اما قطعا خاطراتی را برای قدیمی ها زنده خواهد کرد.

چیلله که جمعا 60 روز است 40 روز چیلله بزرگ (بیوک چیلله ) و 20 روز چله کوچک (کیچیک چیلله ) البته بعد از بیوک چیلله و کیچیک چیلله، قاری ننه چیلله سی هم از اول اسفند تا ۱۰اسفند ادامه می یابد. و بعد از آن بایرام آیی شروع می شود.

در این شب تمامی اعضای فامیل گرد هم می آیند و تا پاسی از شب می گویند و می خندند از خوردنی های این شب ( قارپوز ، نار، کدی، چئییت، قورغا و ... ) می باشد.

چئلله در میان ترکان گریوان :

چئلله در میان ترکان گریوان واقع در بخش مرکزی بجنورد روز خاصی قلمداد می شود. و مراسم و آئین خاص خود را دارد. در این شب با شرکت افراد فامیل و همسایگان جشن سرور برپا می گردد و حاضران در مجلس جشن چئلله گئجه سی، ضمن خوردن خوراکی و میوه و استفاده از تنقلات، شب را به خوشی سپری می کنند. آنها اعتقاد خاصی به یمن و برکت و دعا در این شب دارند.

چئلله گئجه سی:

 چئلله یک کلمه ترکی است به معنای نهایت کشیدگی این شب به خاطر طولانی بودن آن بدین صورت نامگذاری شده است. چئلله که جمعا 60 روز است 40 روز کاتا چیلله و 20 روز کیچیک چئلله است. در گریوان، هنوز رسم شب چئلله، به همان حلاوت گذشته باقی است. جمع شدن دور هم، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی دز صورت عدم تلاقی با روز های محرم و صفر و ایام وفات معصومیین(ع) در این شب و برگزاری برخی مسابقات هیجان ‌انگیز از جمله آنهاست. حتی وقتی ساکنان ساده و بی‌ ریای روستا، دور هم جمع می ‌شوند، دست از شوخی‌ها و نقل روایات فولکوریک و « تاپماجالار » و « بایاتیلار » و یئرلمه (هه ئ لو) بر نمی‌دارند. داستان هایی از وقایع گذشته نقل می‌کنند و یئرلمه یا (ترانه) می‌خوانند و شب‌خوشی را می‌گذرانند.

نمونه بایاتی ( دوبیتی ) فولکوریک ترکان گریوان:

«بیرچولوم تنبه کئ چئن، گئدئم قه له گزماغئنه

بیرگولئنگ ایزماغئ چئن، قالدئم قیامت گینئنه

ایزی یه نگ بئله ایزکئ، بلگئ دیوئنده قالمه سئن

سئووئ نه نگ بئله سئووئن، ارمان ایره ئ ده قالمسئن».

ترجمه فارسی : دوبیتی فولکوریک :

«برای یک مشت تنباکو رفتم به گشتن فلعه ها

برای چیدن یک گل ماندم تا روز قیامت

اگر می خواهی گلی بچینی طور بچین که برگی در بوته اش نماند

اگر می خواهی یار انتخاب کنی چنان کن که تمام آرزوهایت را برآورده کند و بتمام آرزوهایت برسید. ».

آغوشگه نین میللری، آچیپ قیزیل گل لری

اوغلانی یولدان ایللر ،قیزین شیرین دیللری

 (ازپشت میله‌های پنجره‌ای، که درآن گل‌های سرخ روییده است،

حرف‌های شیرین دختر، پسر عاشق را شوریده تر می‌کند)

عزیزم کاتالار گوللر، آغ ساقال لار گوللر

دریاجا عقلین اولسا، یوخسول اولسون گوللر

 (عزیزم بزگان ایل خواهند خندید، ریش سفیدان تورا نیشخند خواهند زد

چنانچه به اندازه دریا عقل داشته باشی، ولی بی پول و ندار باشی.)

داغلارا عاشیق اؤلدوم، گوله یاراشیق اؤلدوم

بیر دردلی کرم اؤلوب، ساز آلدیم عاشیق اؤلدوم

نمونه تاپماجالار :

1- گلن لئی لئی، گئدنلئی لئی، بیر قیچینین اوستونده دوران لئی لئی؟ (درب قدیمی)

2- داغدان گلیر داغ کیمی، قوللاری بوداق کیمی. اه‌ییلیر سو ایچمه‌یه، بؤیویور آسلان کیمی. (سیل)

3- دُرد قارداش بیر بیرینه باخیلار (گوشه های  اتاق)

4- قوجا بابام چنگ چنگ، سَقَّلئ بیر ائوو جِنگ (نور چراغ لامپا)

5 -حاجه لار حاجا گِئدَر، وقت اولار گِئجَه گئدر، بیر یومورتا ایچینه، مین بیر ایکئ جوجه گئدر (انار)

6- او نمه دیر چوللری گزر گزر, آخشام گلر بارساغینئ (روده پوده سینی) سالر قارنین ایچینه (چاروق)

7- شیرین اؤلار بال دئییل، یاغ کیمیندیر یاغ دئییل رنگی آقدیر قار دئییل.(قایماق)

8- من گئدیره م اؤ گئدیر، اوستومه کؤلگه ائدیر. (چتر)

دیدار از بزرگان :

یکی‌ دیگر ازآیین‌های ویژه این شب درگریوان، دیدار از بزرگان و سال خوردگان فامیل ‌است. دراین شب‌ها، افراد فامیل در همایشی صمیمی دور هم جمع می‌شوند و به قصه‌های فولکوریک بزرگترها گوش می‌دهند. در این شب، بزرگترها با کودکان هم بازی می‌شوند، بازی "پرد یا پوچ" از جمله بازی هایی است که درشب چله با مشارکت همه اعضای خانواده رواج دارد.

قارپوز چئلله ( چئلله قرپوزی ) :

 اولین چیزی که از یاد آوری شب چئلله به ذهن خطور می‌کند، حضور « قارپوز / قرپئز » در این مراسم است. هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخ‌فامی، شادابی و سر زندگی است. « هندوانه » برای شب چله لازم است و این رسمی است که تاکنون بدون تغییر باقی مانده است. ترکان گریوان معتقدند با خوردن " چیلله قرپیزی، لرز و سوز سرمای زمستان به تنشان تاثیر نداشته و آنرا حس نخواهند کرد و خوردن کدو / کدئ نیز سبب افزایش قوه ادراک و عقل می شود(گریوانلی لر به کدو خور معرفند!) و چنانچه چئلله گئجه سئ، هوا ابری باشد محصولات سال آینده فراوان خواهد بود. در گریوان در چئلله گئجه سئ، ریش‌سفید و بزرگ خانواده درحالیکه با چاقو " چیلله قارپیزی / قرپیزی " را می‌برد، بزبان ترکی می‌گوید: " کاتا بلامیزلاری بو گئجه کسدئم " که بمعتای "بلایای بزرگ خودمان را امشب بریدم " می باشد.

از قدیم‌الایام، در گریوان که از یخچال و فریزر خبری نبود. کشاورزان در اواخر فصل برداشت محصول خربزه و کدو، هندوانه و...، برای این که از گزند سرما و حیوانات موذی در امان بمانند، روی آنها را با خار و خاشاک و بوته‌ها می ‌پوشاندند. در مواردی نیز از اواخر تابستان مقدار زیادی از آنها را در تور می‌گذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه یا انباری آویزان می‌کردند تا در هوای آزاد خراب نشود و یا اینکه در کاه قرار می‌دادند و در جاهای خنک مانند آغل و گاهدان و معمولا در لابلای گاه زرد رنگ نگهداری می کردند. ضمن اینکه در آن سالها خربزه و کدو یکی ازمهمترین محصولات کشاورزان روستای گریوان بوده است. علت حضور کدو در سفره ی شب چئلله طبع گرم آن در برابر سرمای شروع دی بوده و طبایع گرم و سرد را در سفره ی چئلله و نوروز می گذارند تا هر مزاجی به فراخور خود و بانگاه طب سنتی از این خوان ها بهره مند شود.

آجیل چیلله گئجه سی:

 آجیل هم یکی دیگر از ملزومات شب چیلله درگریوان بوده و است. از سال‌ های دور، تنقلات شب چیلله، به نام آجیل چئلله گئجه سئ معروف است و ازانواع میوه و تنقلات به ویژه قرپوز یا قارپوز (هندوانه)، نار (انار)، آلما یا آلمه (سیب)، قاورقا یا قورقره (گندم برشته)، ایده (سنجد)، کدئ (کدو  پخته شده )، چغندر پخته یا لبو، ایزٶم یا اٶزٶم (انگور)، چی یئت ( تخمه) ، نخودچی کشمش، قوز (گردو)، یئرکوکو ( هویج و یا شغلم و....)، در مجمه قدیمی مسی تدارک شده و می شود. از شکلات‌های رایج در آن شب « قند فیت » (شبیه مدادهای پرچمی) و آبنبات رنگی را که به صورت « خوروز قندی » تهیه می‌شد و مورد علاقه کودکان بود را می‌توان نام برد و به شیرنی ‌های مثل حلوای قوز و کنجدی اشاره کرد.

چئلله :

اکنون، در سفره شب چیلله مردمان گریوان که وضع مالی خوبی دارند انواع آجیل‌های تشریفاتی! نظیر: پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوه‌های گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را می‌توان مشاهده کرد. چینش خوراکی های متنوع و بسیار ساده بر روی سفره ترمه یا مجمه مسی و خواندن داستان های قدیمی و یئرلمه توسط افراد خانواده، بخشی ازخاطراتی است که هیچگاه ازحافظه ی تاریخی مردمان این مرز و بوم محو نخواهد شد.

خوانچه (چئلله لیک)

 «خوانچه» (چئلله لیک) ویا « خونچا » به تحفه‌ای گفته می‌شود که خانواده داماد در شب چئلله برای خانواده تازه‌عروس می‌فرستد. در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه می‌توان تحفه‌های رنگارنگنظیر پارچه‌ های گرانقیمت، طلا و میوه‌ها و شیرینی‌های متنوع و آجیل رامشاهده کرد. سابق براین، یعنی زمانی که ما هنوز کودک بودیم (دهه سی) شب چله حال و هوای دیگری داشت که با چله های امروزی بنظر من فقط وجه اشتراک شان هندوانه شب چله است و گرنه مراسم امروزی شب چله، لطف و صفای آن روزگاران را ندارد. رسم بر این بود که در شب چله برای نو عروسان که هنوز درخانه پدر بودند عصر چله در یک سینی بزرگ مسی ( مجمعین) یک عدد هندوانه در وسط و انواع خشکبار محلی در اطراف ان و لباسی نو که ( یک دست لباس و یک چادر و..) در کنار خوردنی ها گذاشته و چارقد گلدار بزرگ زیبایی هم روی آن می انداختند (البته بعضی ها یک چارقد از زیر وسایل هم اضافه می کردند تا هدیه زیباتر جلوه کند). و آنرا با تشریفات خاصی به خانه عروس می بردند. حمل کننده این سینی هم هدیه ای از مادر یا پدر عروس خانم دریافت می کرد. منتها اگر دختر به خانه بخت رفته باشد این کار بر عکس از طرف خانواده دختر برای دخترشان بعنوان (چله پائی)، فرستاده می شود.

دیدار از خانواده عزادار (تزییه لی) :

یکی دیگر از آداب و رسوم زیبای مردمان گریوان در شب چله بردن هندوانه،و جمع شدن در خانه فامیلی است که عزیزی را در طول سال (تزییه لی ) از دست داده باشد" عزادار " است می باشد.

 شب ­نشینی ها:

 شب­ نشینی در اواخر پاییز و فصل زمستان بیشتر صورت می­ گیرد چرا که عموما بعد از برداشت محصول درفصل پاییز، اوقات فراغت و بیکاری روستائیان آغاز شده و تا پایان زمستان ادامه پیدا می­کند.

خانواده ­ها در شب­ های بلند زمستان به دیدار اقوام، آشنایان و دوستان رفته  و با صمیمیت و لذتی خاص به گفتگو می­ پردازند. دراین شب­نشینی ­ها اعضای خانواده ها دورهم جمع شده و دسته حمعی بر سر موضوعی خاص گفتگو و اظهارنظر می­ نمایند؛ و معمولا یکی از مردان حاضر در مهمانی که باسوادتر و خوش ­سخن­تر از سایرین است بیشتر از همه درباره کارهای روزانه، خاطرات خود و گذشتگان و یا داستان های و افسانه ه­ای فولکوریک یا حوادث تاریخی که به آن مَثل معروفند و بسیار جذاب و شیرین هستند صحبت می نماید و دیگران همگی سراپا گوش می ­دهند.

چیلله چیخدی :

درگذشته مردم که در این مدت 60 روز دو چئلله از دوره ی سرمای طولانی مدت به ستوه می آمده اند، سه شب آخر چله ی کوچک (یعنی شب های 28 و 29 و 30 بهمن ماه) را از هنگام غروب تا پاسی از شب به آتش بازی و شادی طی می کردند. کودکان و نوجوانان و جوانان چند روز قبل از این تاریخ با تهیه ی توپ ( درست شده از البسه و پارچه های کهنه که به صورت دستی با سیم و مفتول پیچیده شده و یک سیم یک متری از آن آویزان است) و قرار دادن آن در نفت به استقبال این شب ها می رفتند. دراین سه شب مردم با روشن کردن آتش و پرتاب گوگ های آتشین به هوا در حیاط های بزرگ روستا و در میان کوچه ها و روی تپه ها و محوطه های باز به شادی و خوشحالی می پرداختند. این رسم جهت رعایت مسایل بهداشتی و امنیت سلامتی در حال حاضر انجام نمی شود. آنها با پرش از روی آتش اشعار زیر را می خوانند:

چئلله چیخدی، باهارگلدی  قوورانچی، ناهارگلدی

قاری خالا اؤلمه ناهار گلدی.

 اَمَن دَمَن :

بعد از این سه شب، اَمَن دَمَن (اهمن و بهمن) می آید که شامل 10 روز اول اسفند ماه می باشد. شعر فلکوریک زیر را می خوانند:  "امن دمن، اون اید یوز(ایز) من، یاخشی گلدی قازان- قازان سوت، پیس گلدی کله پاچالاری یوت " (اهمن و بهمن آرد کن صد من، خوب آمدم می‌‌خوری شیر و کره و پنیر، بد آمدم می‌خوری کله و پاچه).

نتیجه اینکه : چیلله‌ گئجه‌سی به عنوان بلندترین شب سال با شور و حال خاصی در بین تورکان خراسان برگزار می شود. چیلله‌ گئجه‌سی با حاکمیت هزار ساله تورکان بر بخش های وسیعی از آسیا و ...، در بین اقوام و ملل نیز جای مهم و ویژه ای یافته است. گر چه هم‌ اکنون جشن شب چئلله، در شهرهای خراسان، تاحدودی رنگ و بوی باستانی و سادگی خود را از دست داده، اما در برخی از روستاها و شهرها از جمله گریوان، رسم شب چئلله، به همان حلاوت گذشته باقی است. جمع شدن دور هم، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجان‌انگیز. حتی وقتی ساکنان ساده و بی‌ریای روستا، دور هم جمع می‌شوند، دست از شوخی‌ها و نقل روایات و « تاپما جالار » و « بایاتیلار» برنمی‌دارند. شاید نقل این تاپماجالار (معماها) و بایاتیلار (دوبیتی ها) یکی از مشخصه‌های چیلله‌ گئجه‌سی باشد اما هندوانه و انار مهم‌ترین مشخصه آن است.

با آرزوی سلامتی و شادکامی و تبریک شب چیلله با چند اس. ام. اس ترکی این گزارش را به پایان می بریم :

پائیز گئدیر، سونرا بٶران فارگلیر،    سوفرالارا حلوا، قارپوز، نار گلیر

چئلله گئجه ائل اویانی شاد ایدیب، بزیم یوردا ائیله بیل باهار گلیب

نـه گـؤزلـدیـر ائـلیمـین قائدالاری، چیلله سی، چرشنبه سی، ایل بایرامی

بیزیم ائلده هرشئیین اؤز یئری وار، چون اونـون 7میـن ایل تاریخـی وار

گول اوزونوز انار کیمی قیرمیزی، گئجه نیز چیلله قارپیزی کیمی شیرین، گولماغینیز پوسته کیمی داواملی و عمرونوز چیلله گئجه سی کیمی اوزون و غملرینیز آونون گونو تکین قیسغه اولسون .

" روی گل شما، به سرخی انار؛ شب شما به شیرینی هندوانه ؛ لبتان مثل پسته خندان، عمرتان به بلندی چئلله و غم هایتان به کوتاهی روزش باد."