خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

بایاتی های فولکلوریک ترکی

+0 به یه ن

 

بایاتی های فولکلوریک ترکی

«بایاتی»ها یا دوبیتی های ترکی الفاظ بی‌تکلف و روانی هستند که عشق‌ها و آمال و آرزوهای مردمان ترک را در محتوای خود جای داده‌اند. این بایاتی‌ها در واقع اساس کلام موسیقی فولکلور ترکان را که سرچشمه افکار توده‌های گذشته این ملت است را تشکیل می‌دهند.

تنوع و رنگانگی مضمون از جنبه‌های برجسته و مشخص بایاتی‌های ترکی است، ضمن آنکه عشق جایگاهی ویژه در بایاتی‌ها، دارد. عشقی که در بایاتی‌ها جان می‌گیرد و بارور می‌شود، عشقی است قابل لمس که از راز بقای حیات سرچشمه می‌گیرد و با احساسات پسندیده انسان دوستی جاری می‌شود.

اعتقادات، آداب و رسوم، فضایل و خلق و خوی قوم‌ها درتحریر بایاتی‌ها همراه با موسیقی‌هایی در مایه غم انگیز شالوده‌ی اساسی بایاتی‌های ترکان است.

البته آنچه که در زبان ترکی در خواندن بایاتی‌ها اهمیت پیدا می‌کند، لحن خواننده آن است؛ به گونه‌ای که این خواننده است که به اقتضای ذوق و قریحه خود و با تغییرات و اضافاتی که با سلیقه خود به بایاتی‌ها اضافه می‌کند، باعث جان گرفتن بایاتی می‌شود.

 پنجره نین میللری / آچیپ قیزیل گول لری

اوغلانی یولدان ایللر / قیزین شیرین دیللری

(ازپشت میله‌های پنجره‌ای/ که درآن گل‌های سرخ روییده است،

حرف‌های شیرین دختر / پسر عاشق را شوریده تر می‌کند)

 بای آتی یا بای آدی یعنی ( اسم اعظم) از قدیم الایان نزد تورکان از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. امروز هم به عنوان کلید رفع مشکلات و حاجات مردم به کار می رود. برخی از بایاتی ها نگاه فلسفی ملت تورک به زندگی را بیان می کند

سو گلر آخار گئدر- ورگانی یئخار گئدر
دونیا بیر پنجره دیر- هر گلن باخار گئدر

برخی از بایاتی‌ها که شادند، در عروسی‌ها و مجالس شادی خوانده می‌شوند. به این نوع آوازها یئرلمه یا « دیل جالمانی » می‌گویند. البته با کمی تامل و تفحص می‌توان به نخستین دستمایه‌های موسیقی ترکی از این آوازها دست یافت.

بایاتی‌ها از نظر انسجام شکل، وسعت مضمون، ترنم موسیقی و تموج ذوق و احساس در ردیف جذاب‌ترین و شور انگیزترین آثار بدیع فولکلوریک جای می‌گیرند. این نغمه‌های نغز و دلکش که از زندگی و عواطف و راز و نیازهای مردم ساده و پاکدل مایه می‌پذیرند و در قالب الفاظی روان و بی‌تکلف جای می‌گیرند؛ از چنان لطافت و خلوص و صراحتی برخوردارند که به خصوص وقتی با آهنگ ویژه خود خوانده شوند، عنان از کف می‌ربایند و سرشک بر چهره احساس می‌افشانند.

نمونه‌های اولیه بایاتی‌ها مسلماً در آغاز امر به وسیله شعرا و نوازندگانی که در ادبیات و موسیقی عامیانه به نام «عاشیق» و یا «آشیق» شهرت دارند، به سبک تعلم در آمده است.

بایاتی‌هایی که اکنون به مقیاس وسیع در میان مردمان ترک رواج دارند، خواه احتمال شناختن سراینده و مصنف آنها در میان باشد، یا نه، به عموم عامه ترکان تعلق دارند؛ زیرا خلق ترک در طول نسل‌ها آنها را سینه به سینه بازگو کرده، آنچه را که به زبان ذوق و سلیقه خود بیگانه دیده، به یک سو نهاده و به اقتضای احساس و خواسته‌های عاطفی خود درآن دگرگونی‌ها داده و به این ترتیب سکه فردی از روی آنها زدوده و به تملک گنجینه فولکلوریک عمومی درآمده است.

بایاتی‌ها از نظر قالب شعری از انواع دیگر ادبیات منظومه شفاهی، متمایز می‌گردند وزن بایاتی‌ها مانند انواع اصیل دیگر ادبیات منظوم شفاهی ترکی براساس وزن هجایی (سیلابیک) استوار است.

بایاتی‌ها از چهار مصراع ترکیب می‌شوند که درآن، مانند رباعی سه مصراع ۱و ۲و ۴ هم قافیه و مصراع سوم آن آزاد است. از نظر افاده معنی و منظور، مصراع‌های اول و دوم درآمد دو مصراع سوم و چهارم محسوب می‌شوند و منظور اصلی در دو مصراع آخر مطرح می‌گردد:

 عزیزم کاتالار گوللر/ آغ ساقال لار(بیلکلر) گوللر

دریاجا عقلین اولسا / یوخسول اولسون گوللر

 (عزیزم بزرگان ایل خواهند خندید/ ریش سفیدان تو را نیشخند خواهند زد

اگر به اندازه دریا عقل داشته باشی/ ولی بی پول و ندار باشی.)

 آپاردی چایلار منی/ هفته‌لر، آیلار منی

یوکوم قورقوشوم یوکی / یوردو بو تایلار منی

(هفته و سال‌ها/ همچون رودخانه مرا با خود می‌برند

در حالی که سنگینی بار غم/  آزارم می‌دهد.)

در این بایاتی‌ها دو مصراع اول درآمد و برداشتی است که به منظور بیان اندیشه و احساس مندرج در دو مصراع آخر طرح شده است. بنابراین، وظیفه دو مصراع اول ایجاد زمینه برای بیان و انشاد دو مصراع بعدی است. مصراع‌های اول و دوم معمولاً با وصف طبیعت و یا وصف حال و به طور کلی با توصیفی مشهور و قابل لمس آغاز می‌شود و زمینه را برای طرح یک واقعیت، بدان‌سان که برای گوینده مطرح است، فراهم می‌سازد. این خصوصیات یکی ازجنبه‌های متمایز نوع بایاتی بوده و موجب آن می‌شود که دو مصراع اول چون فی‌البداهه و به قصد ترادف سروده می‌شوند، در دو یا چند بایاتی هم شکل و متقارن باشند؛ ولی مصراع‌های سوم و چهارم مضامین و معانی متغیر و مستقل از هم پیدا کنند:

 من عاشیقم هر آیلار / هر اولدوزلار هر آیلار

بوردا بیر گل بیتیبدی / سوسوزوندان هارایلا

(هر ماه و هر سال عاشقم / مانند ستاره‌ها و ماه از عشق می‌سوزم.

اینجا گلی روییده است / که از تشنگی و بی آبی بی تاب است)

من عاشیقام هر آیلار/ هر اولدوزلار هر ایلار

باشیم جلاد الینده / دیلیم سنی هارایلار

(مانند ستاره و ماه عاشقم / هر ماه و هر سال عشق می‌ورزم.

در حالی که سرم در دستان جلاد است/ زبانم نام تو را فریاد می‌زند.)

 بایاتی‌ها از نظر وزن همیشه هفت هجایی هستند ولی از لحاظ وجود تقطیع در مصراع‌ها یکسان نیستند. عده‌ای از بایاتی‌ها بدون تقطیع هستند، بعضی ۳+۴ و برخی به شکل ۴+۳ تقطیع می‌شوند، در یک عده بایاتی‌ها ترتیب تقطیع در مصراع‌ها نیز به هم می‌خورد و پس و پیش می‌شود؛ ولی این تغییر محل تقطیع، هیچ‌گونه سکته‌ای بر روانی و سلاست آن وارد نمی‌سازد.

ازجنبه‌های بدیعی و لفظی بایاتی‌ها، روانی و انسجام خاص آن هاست. بایاتی‌ها رنگ‌آمیزی و زیبایی‌های شگفت زبان خلق ترکان را به‌طور وسیع در خود جای می‌دهند، قالب‌های کوتاه و منسجم این نغمات احساس انگیز، از هر نوع عبارت‌پردازی و تصنع برکنار بوده و در عین سادگی بدایع لفظی را از تعبیر و تشبیه و کنایه و استعاره و مجاز دربافت خود نقش می‌زنند.

کمی دقت دراین بایاتی‌ها که بر حسب تصادف از ردیف صدها بایاتی نقل می‌شود، می‌تواند چشم اندازی از این بدایع را در دیدگاه ذوق و احساس نمایان سازد.

قاشلارین قبیله گاهدی/ قبله دئسم گوناهدی

داغلار دومان چوکسه / او داغ من چکن آهدی

(اگر ابروانت را قبله گاه بنامم، گناه است،/ آنها را قبیله گاه خودم می‌خوانم!

اگر دیدی که کوه‌ها در میان مه گم شدند/ آن مه آهی است که من کشیده‌ام.)

 عاشیق سوزون گیزله در/ سوزون دوزون گیزله در

سن چمنه چیخاندا / لاله اوزون گیزله در

(عاشق حرف دلش را نمی گوید/ و راز دلش را پنهان می‌کند

و زمانی که تو به گلگشت میانی/لاله از شرم رویش را پنهان می‌کند.)

 آچیلارم گول کیمی‌ / اوخورام بلبل کیمی‌

گویلومه دگن اولسا/ ساراللام سونبول کیمی‌

(همچون گل‌ها شکوفا می‌شوم/ و مانند بلبل آواز می‌خوانم.

اگر کسی دلم را بشکند / مانند سنبل زرد و پژمرده می‌شوم.)

یکی دیگر از زیبایی‌های لفظی بایاتی‌ها، به کار رفتن ظریف و ماهرانه جناس دراین نوع شعر شفاهی است.

من عاشیق گول انباری / گول اکدیم گول انباری

هجران قویماز گوز آچام / درد قویماز گولم باری

(من عاشقم و گل انباشته ام/ همه جا گل کاشتم

 ولی دوری نمی‌گذارد که چشم هایم را باز کنم/ و غم نمی‌گذارد که خندان باشم.)

  • منابع با اندکی تلخیص و اضافه: 
  1. دیار بایاتی‌ها احمد جلالی فراهانی،
  2. ساوه قوم ایچینده شاهسون بایاتی‌لاری- حمید قرایی،
  3. بایاتی‌لار کتابی- محمد علی فرزانه،
  4. گنجینه ادبیات آذربایجان- محمدعلی فرزانه.

۱۶/۰۱/۱۳۹۱