خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

بخشی حاج قربان سلیمانی استاد بی همتای دوتار ایران

+0 به یه ن

بخشی حاج قربان سلیمانی استاد بی همتای دوتار ایران

منبع : برگرفته از روزنامه حیات نو

حاج قربان سلیمانی، استاد مسلم و قدیمی‌ترین «بخشی» و آخرین روایتگر از نسل بخشی‌های بزرگ خراسان بود که نفس گرمی ‌داشت و روح علا‌قمندان به موسیقی را جلا می‌داد. حاج قربان سلیمانی موسیقیدان کشاورز، خواننده و نوازنده دوتار، در روستای علی آباد در شمال قوچان به دنیا آمد. او با اینکه بیش از هشتاد سال سن داشت در مزرعه خود در این روستا به کار مشغول بود و هرگز پایتخت نشین نشد. از آنجا که نوازندگی دوتار در خانواده او موروثی بوده است، او هم از سن ۷ سالگی دوتار را به دست گرفت و نزد پدرش کربلا‌یی رمضان که نخستین استادش بود و از نوازندگان صاحب نام دوتار شمال خراسان به شمار می‌رفت، به یادگیری این ساز پرداخت.

بیست ساله بود که پدرش استاد کربلا‌یی رمضان درگذشت و او آموختن نوازندگی دوتار و خوانندگی را پس از فوت پدر نزد بخشی های شمال خراسان مانند غلا‌محسین بخشی، حاج محمد بخشی و عوض بخشی ادامه داد و در ۲۱ سالگی عنوان بخشی گرفت.   

 حاج قربان دوتار نوازی را از مراسم عروسی، ختنه سوران و شیرینی خوران در سال ۱۳۲۱ آغاز کرد. از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۶۶ به علت اعتقادات و پایبندی وی به سخنان متشرعین دست به ساز نبرد و بر اساس گفته ی شیخی، ساز را به کناری نهاد. اما هنگامی که روحانیون دیگری به وی توصیه کردند که موسیقی موهبتی الهی است، دو باره ساز در دست گرفت و به نواختن پرداخت و جالب اینکه با وجود بیست سال دوری از موسیقی، دو باره مرکز توجه قرار گرفت. 

  او آغاز دوباره اش را از سال ۱۳۶۷ با برنامه تلویزیونی «اندیشه ی هنر» آغاز کرد و در سال ۱۳۶۹ در جشنواره موسیقی فجر، نوازنده برتر برگزیده شد و از آن سال به بعد هم به عنوان داور در جشنواره موسیقی فجر حضور یافت.

 این نوازنده چیره دست ترک خراسانی که دوتار را شوق دل می‌داند، به عنوان گنجینه ی ملی لقب گرفت و از دست سید محمد خاتمی ‌رئیس جمهوری وقت نشان درجه ۲ فرهنگ و هنر دولتی دریافت کرده است.

 این استاد نامی در سال‌های پایانی هشت بار برای اجرای برنامه به کشور فرانسه دعوت شده است. در سال 1369 که این هنرمند بزرگ در جشنواره ی موسیقی و تئاتر سنتی ایران در جشنواره شهر آوینیون فرانسه شرکت کرده بود حضار را مجذوب و حیران هنر خویش ساخت و تحسین موسیقی دانان و آهنگسازان نامی ‌غرب را بر انگیخت.

 منتقدین اروپایی موسیقی به او لقب « گنجینه ملی واقعی » را دادند و مجله مشهور فرهنگی فرانسوی نوول آبزرواتور درباره ی او نوشت: «حس عمیق او نسبت به موسیقی و مهارت او در نوازندگی، در عین حال که بسیار طبیعی جلوه می‌کند، بسیار حیرت‌انگیز است.» پس از جشنواره آوینیون او در مقابل تماشاگران به وجد آمده در پاریس اجرای هنر نمود. در این اجرا حاج قربان و پسرش از سوی تماشاگران سه بار به صحنه بازخوانده شدند و پس از آن بر دست‌های حضار حمل شدند. لوموند نیز تصویر حاج قربان سلیمانی را روی جلد خود چاپ کرد و زیر آن نوشت: «کسی که درهای بهشت را به روی غرب گشود.»

 او همچنین به کشورهای بسیاری مانند سوریه، عربستان، ترکیه، فرانسه، آلمان، بلژیک، کلمبیا، پرو، پاناما، تونس، انگلستان، سوییس، اکوادور و چند شهر آمریکا نیز عزیمت کرده است. حاج قربان سلیمانی خود معتقد بود که مردم جهان بخصوص فرانسوی‌ها، بهتر از ایرانی‌ها او را می‌شناسند: «آنها واقعا موسیقی را می‌فهمند چون اهل تحقیق و پژوهش‌اند.»

 حاج قربان سلیمانی از آخرین نمونه‌های اساتید «بخشی» در شمال خراسان است. بسیاری او را یکی از مهمترین و برجسته‌ترین هنرمندان معاصر ایران شمرده‌اند.

 موسیقی، نوازندگی و خوانندگی او که به گویش ترکی ( فارسی و... ) بود هرگونه مرز و سد زبانی را درهم می‌نوردد و به هر گوشی خوش می‌نشیند. حاج قربان سلیمانی در فیلم آخرین بخشی، دریاره عنوان بخشی اینگونه توضیح میدهد: "یک نفر خواننده است و نوازنده نیست، یک نفر نوازنده است و خواننده نیست؛ و کسانی هستند که خودشان می خوانند و تار می زنند ولی باز اینها بخشی نیستند، بخشی به کسی می گویند که از همه لحاظ کامل باشد، تار زدنش و صدایش. اگر تارش خراب شد خودش تعمیر کند، اگر تار نداشت خودش بتواند بسازد. برای نطاقی بتواند شعرهای خوب انتخاب کند و بنویسد.

  در ایران «بخشی» (از ریشه باخیش یعنی نگاه کردن و باغیش در زبان ترکی یعنی عطا کردن ) را کسی می‌دانند که خداوند به او بخشش یا موهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنایی کرده است. بر پایه همین نظر، «بخشی» باید بتواند بخواند، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد. به این ترتیب هر نوازنده دوتاری «بخشی» نیست. علا‌وه بر تسلط بر ساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحله‌ای برسد که عنوان «بخشی» را زیبنده خود کند.

یکی از هنرهای «بخشی»ها بداهه گویی و بداهه نوازی است. آنها چنان حافظه‌ای دارند که می‌توانند ساعت‌ها بنوازند و بخوانند و داستان‌های بلند حماسی، عاشقانه و عارفانه را در چند شبانه روز از بر باز گوکنند و بخوانند. حاج قربان سلیمانی، آخرین روایتگر از نسل «بخشی»های بزرگ شمال خراسان به شمار می‌آمد که عصر روز یکشنبه سی دیماه 1386 در شهرستان قوچان بر اثر کهولت سن در ‌۸۵ سالگی درگذشت.

 گفتنی است استاد حاج قربان سلیمانی کشاورزی می‌کرد. از ۱۴ فرزند حاج قربان تنها دو دختر و یک پسرش به نام علیرضا به موسیقی روی آورده‌اند.

  سخنانی پیرامون حاج قربان سلیمانی پس از درگذشت وی :

 ● فریدون شهبازیان; آهنگساز :  حاج قربان سلیمانی پدیده‌ای در موسیقی ایران بود. این چندسال اخیر خبری از او نداشتم ولی در جشنواره‌ها و در ارتباطات خودم آثارش را همیشه دنبال می‌کردم. این مرد از بزرگان موسیقی بومی‌بود که خلا‌قیت هم در کارش بود و پلا‌ت کارش با بقیه فرق می‌کرد. رفتن او از میان ما واقعا جای تاسف دارد.

  ● هوشنگ جاوید; محقق و پژوهشگر موسیقی : ضایعه بزرگی خصوصا به موسیقی خراسان وارد شده است. ستون اصلی موسیقی خراسان و بخش بزرگی از موسیقی ایران در شاخه نواحی فرو ریخت و ماتم بزرگی بر اهالی این موسیقی وارد کرد. پاکی این مرد به این اندازه بود که در شب شهادت امام سجاد (ع) دنیا را وداع کرد و همین برای او بس بود و ارزش زحمات خود را گرفت. حاج قربان با اینکه حدود ۴ ماه زجر ‌کشید ولی هیچ کدام از مسئولین، کمک مادی به او نکردند. سال گذشته در سخنرانی گفته بودم که موسیقی خراسان در حال اضمحلا‌ل است و این گفته خیلی‌ها را ناراحت کرد. امروز باید بگویم که بخش اعظم موجود از این موسیقی از میان رفت. او گنجینه ای از موسیقی‌های شفاهی، چه مذهبی و جه مجلسی کهن ایران بود. او راوی مهم موسیقی خراسان بود و باید گفت که تاکنون در این زمینه کاری هم انجام نشده است.

حاج قربان تحویل دهنده درست نغمه‌ها در جهان بود. وقتی به عنوان نماینده کشورمان در آوینیون شرکت کرد، آنچنان این نغمه‌ها و صوت‌ها را به درستی به آدم‌هایی که هیچ شناختی از این موسیقی نداشتند و حتی نمی‌دانستند قوچان و خراسان کجاست تحویل داد که دکترای به خاطر شیوه اجرای آواز، تکنیک نوازندگی و تحویل درست نغمه‌ها به او اهدا شد. توانایی خواندن بحر طویل‌هایی که او در باره پیامبر (ص) و حضرت عباس (ع) در سه روایت خواند در هیچ کس دیگر وجود ندارد. ارزش نیازی معنوی که در حافظه او بود برابری با همه گنج‌های جهان داشت. متاسفانه به دلیل عدم حمایت از او، غریبانه سر در گریبان خاک کشید و جامعه موسیقی را در غم خود فرو برد.

 ● حمیدرضا اردلا‌ن; محقق موسیقی و رهبر ارکستر تجربی تهران : من کاملا‌ مخالف اینگونه مصاحبه تلفنی هستم و برای همین اظهار نظری درباره ی او نمی‌کنم. حرف زدن درباره حاج قربان کار یک گفت‌ و گوی تلفنی ساده نیست. صحبت در باره او کاری است پیچیده که مستلزم زمان بیشتری است. اگر بخواهیم درباره حاج قربان سلیمانی صحبت کنیم، باید درباره کل موسیقی نواحی ایران صحبت کرد.

 ● محمد رضا شجریان در گذشت حاج قربان سلیمانی ، نوازنده دو تار خراسانی را تسلیت گفت. در پیام شجریان آمده است: یکی دیگر از سرمایه‌های بزرگ ملی و منحصر موسیقی خراسان، استاد والا‌مقام، انسان شریف، خواننده و نوازنده‌ چیره‌ دست دوتار، درگذشت. این ضایعه هنری را به پسرشان استاد علیرضا سلیمانی و خانواده‌ هنرمند و محترم‌شان و نیز به خاندان بزرگ هنر و ملت هنردوست ایران، صمیمانه تسلیت می‌گویم.

 ●محمد حق‌گو : نوازنده دوتار و مدرس دانشگاه نیز با ابراز تاسف از درگذشت استاد دوتار خراسان، حاج قربان سلیمانی با بیان این مطلب که او گنجینه‌ مسلم فرهنگی خاورمیانه بود; افزود : در واقع این نوازنده‌ چیره‌ دست دوتار میراث فرهنگی بسیار غنی منطقه و به‌ ویژه خراسان بود. مرگ امثال حاج قربان واقعا اسباب تاسف است.موسیقی مقامی‌خراسان از غنای بسیار زیادی از نظر فرهنگی برخوردار است و کم هستند افرادی که مقام‌ها را بدانند و به‌درستی بتوانند آن‌ها را ارائه کنند.حاج قربان سلیمانی یکی از جمله افرادی است که در موسیقی مقامی‌ بی‌بدیل و بی‌نظیر بود. متاسفانه با فوت او ستون اصلی موسیقی مقامی‌ شمال خراسان ما فرو ریخت و باید مسئولا‌ن به فکر باشند و با ضبط آثار آنها این میراث فرهنگی را مورد استفاده نسل جوان قرار دهند.»

 ●عثمان محمدپرست، نوازنده چیره‌ دست دوتار جنوب و شرق خراسان نیز درباره ی مرگ این استاد دو تار نوازی گفت: حاج قربان سلیمانی هنرمند معتقدی به‌شمار می‌رفت که برای موسیقی احترام ویژه‌ای قائل بود.حیف از فوت شخصیت‌هایی چون حاج قربان; او دارای شخصیتی خوب و انسان دوستانه بود. حاج قربان سلیمانی فردی معتقد و مسلمان و دارای جایگاه بی‌نظیری در موسیقی خراسان بود; ایشان دوتار را به‌خوبی و در سطح بسیار خوبی می‌نواخت.

شخصیت او به‌گونه‌ای بود که در هر مراسمی شرکت نمی‌کرد و برای موسیقی حرمت قائل می‌شد. او با تاسف از اینکه یکی از شبکه‌های خبری پس از اعلا‌م درگذشت حاج قربان سلیمانی عکس و بیوگرافی او را پخش کرده است، گفت: این نشان دهنده عدم شناخت کامل ما نسبت به میراث فرهنگی و گنجینه‌هایمان است.

 ●مجتبی قیطاقی سرپرست اداره موسیقی خراسان رضوی نیز با ابراز تاسف از درگذشت حاج قربان سلیمانی، قرار گرفتن بر صراط مستقیم را از جمله نصایح و تاکیدات این پیشکسوت چیره‌ دست دوتار خراسان به شاگردانش ذکر کرد و گفت : در واقع او بیشتر موسیقی را بهانه‌ می‌کرد تا یک نصیحت اخلا‌قی برای شاگردانش داشته باشد.

بزرگ منشی، مهربانی و بنده‌نوازی از ویژگی‌های برجسته استاد حاج قربان سلیمانی بود. هوش و ذکاوت بسیار بالا‌ در حفظ و انتقال مفاهیم موسیقی و مفاهیم اخلا‌قی عرفانی و مذهبی بنابر آیتم‌های موجود در موسیقی از دیگر ویژگی‌های این استاد فرهیخته بود. حرمت‌داری و فرهنگ مداری دوتار و موسیقی مقامی‌خراسان نیز از خصایص هنری این استاد به‌ شمار می‌رفتند.استاد در واقع یک مرتبه‌ای از عرفان را با خود داشت که برای شاگردان شان شیفتگی خاصی را به ارمغان آورده بود.

حاج قربان الگویی از عرفان و اخلا‌ق در هنر بود، ایشان‌ هنرمند اصیل موسیقی و میراث فرهنگی ایرانیان بود. متاسفانه ایران با برخورداری از پیشینه تمدن هزار ساله خود نه‌تنها هنرمندان موسیقی مقامی‌را بلکه ارزش‌های فرهنگی نهفته در موسیقی مقامی‌را به فراموشی سپرده است و به‌رغم باور مردم به این میراث فرهنگی، گویا مسئولا‌ن این میراث را باور نکرده‌اند.

او با اشاره به اینکه صاحبان اصلی این میراث فرهنگی و این مقام‌ها خود مردم هستند، گفت : چیزی که زاییده فرهنگ خودی است و از بطن فرهنگ خودی رشد کرده، امروز به فراموشی سپرده شده است. هر کدام از این هنرمندان وقتی از دنیای می‌روند، با خود فرهنگ و مقام خود را می‌برند، لذا میراث فرهنگی ما نیازمند توجه بیشتر مسئولا‌ن است. حاج قربان یکی از بخشی‌های بزرگ موسیقی خراسان بود و یکی از میراث داران موسیقی مقامی‌و میراث دار داستان‌ها، افسانه‌ها و روایات قومی‌موسیقی شمال خراسان بود.

 

●سیدعطاءالله مهاجرانی : صدای ساز حاج قربان خاموش شد. او و سازش از هم جدا نبودند. مثل رستم و رخش. چه کسی دیگر می تواند آن ساز را به صدا در آورد؟ علیرضا پسر حاجی قربان و یا حیدر نوه اش؟ حاج قربان می گفت: " وقتی ساز می زنم همه چیز را از یاد می برم. در وضعیت معمولی نشستن برایم سخت است؛ نیم ساعتی که می نشینم، خسته می شوم. اما ساز که می زنم؛ تو بگو دوساعت؛ سه ساعت می زنم. دیگر حواسم به چیز دیگری نیست." در جشنواره آوینیون؛ که حاجی قربان ستاره جشنواره شد و به او عنوان: گنجینه راستین ملی داده شد، وقت برنامه اش 40 دقیقه بود. او دو ساعت ساز زد.

حاج قربان انگار نشانه ای از خراسان بزرگ بود. چهره او؛ سلوک او؛ صفای او که مثل باران بهار بود. سادگی اش که مثل آب بود. داستان ها و حکایت هایی که با سازش می خواند...

می گفت من با سازم حرف می زنم. سازبه من می گوید؛ حالا بزن یا نزن. مثل پرنده است. نمی دانم او ساز من است یا من ساز او...وقتی ساز می زنم سیم هایش زنده می شود...کار عشق است.

در آغاز میانسالی، وقتی از سفر مکه باز گشته بود، طلبه قشری به او گفته بود؛ سازش را کنار بگذارد. شانزده سال دوتارش خاموش مانده بود تا روحانی درس خوانده حکیمی به او توصیه کرده بود، که ساز بزند. می گفت : وقتی سازم را کنار گذاشتم، از حسرت و دلتنگی دو سه سالی مریض بودم. گفتم؛ حاجی قربان اصلا شنیدن ساز تو نه تنها حرام نیست که به فتوای غزالی واجب است! صدای ساز تو انسان را به خدا نزدیک می کند. یاد خدا را در دلها بیدار می کند...

شاید بتوان حاج قربان را از بعد حالی که داشت با آقا حسینقلی فراهانی مقایسه کرد؛ که سحر به پشت بام می رفت و تا دمیدن آفتاب ساز می زد. تا سپیده ی صبحی، همچنان که تارش در آغوشش بود؛ جان سپرد. عارف در باره او سروده بود :

کاسه تار بعد از او زیبد، که در آن عنکبوت بندد تار

حاج قربان و سازش، ترکیب شگفت انگیزی بودند. شمیم خراسان بزرگ، عطر فرهنگ؛ از صدای او و سازش به مشام می رسید.

 

●سرور احمدی : حاج‌قربان همه‌ی "مقام"‌ها را با خود برد. نوازنده‌ی نامی دوتار تربت‌جام گفت: با درگذشت حاج‌قربان سلیمانی در واقع مقام‌های شمال خراسان از بین رفت و او این همه "مقام" را با خود برد.

سرور احمدی، دوست و همراه زنده‌یاد حاج‌قربان سلیمانی، در گفت‌وگو با خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در منطقه‌ی خراسان، یادآوری کرد : حاج‌قربان مرد محترم و درستی بود، او هنوز هم برای من دوست داشتنی است. با توجه به این که من نوازنده موسیقی شرق خراسان هستم و ایشان نوازنده موسیقی شمال خراسان، از شنیدن موسیقی او لذت می‌بردم.

وی گفت: از سال 69 در فرانسه و آلمان و اکثر جشنواره‌های داخلی همراه حاج‌قربان بودم و به مدت سه‌سال پی‌درپی حاج‌قربان در موسیقی شمال خراسان و من در موسیقی شرق خراسان اول شدیم. سرور احمدی تصریح کرد : مسافرت‌ها، بگو بخندها و صحبت‌های او، خاطرات خوبی را برای من به‌جا گذاشته است. او تاکید کرد : با وجود درخشش ما در جشنواره‌های خارجی، مسوولان کاری برای ما نکردند و همواره نخواهند کرد.

وی گفت : " حاج‌قربان " این همه " مقام " را با خود برد، این راه و رسمش نبود که مسوولان این پیر موسیقی دوتار را در حالت بیماری در روستای علی‌آباد تنها بگذارند و تنها زمانی که درگذشت بگویند : " حاج‌قربان "!

او عنوان کرد : در سفر به کشورهای خارجی فهمیدیم فرهنگ ایران، چه ارزشی دارند؛ خارجی‌ها به فرهنگ ما اهمیت بیشتری می‌دادند، حتا در یکی از اجراها در فرانسه، حاج‌ قربان سه بار پس از اجرا، می خواست صحنه را ترک کند، ولی آن‌ها اجازه نمی‌دادند و مصصم برای اجرای بعدی بودند.

احمدی تاکید کرد : هنرمندان موسیقی کشور ما مظلومند تا این حد که اگر به‌خاطر احقاق حق خود اعتراض کنند به جشنواره‌های بعدی دعوت نخواهند شد.

وی مدعی شد : سه سال پیش برای اجرای یک جشنواره هزینه کردم، وقتی برای دریافت هزینه‌ام به اداره‌ی ارشاد رفتم آنها کاری برای من نکردند، تنها کار آنها این بود که دیگر مرا به جشنواره دعوت نکنند!