ستاره های درخشان در کهکشان تاریخ و فرهنگ ملل : فارابی
ستاره های درخشان در کهکشان تاریخ و فرهنگ ملل : فارابی
ترجمه : فرزاد صمدلی
فارابی در جغرافیای ترکستان، در محدوده مرزهای امروز قزاقستان، در روستای وسیچ از توابع شهر اوترار در یکی از سالهای ۸۷۱ و یا ۸۷۲ میلادی متولد شده است
ابوناصر محمد بن محمد بن تارخان بن اوزلوغ الفارابی التورکی، فیلسوفی ترک است که در تاریخ جهان رد پای بسیار مهمی بر جای نهاده است. اهل علم و حکمت به وی لقب معلم ثانی را داده اند. این در حالی است که فارابی از سوی موسیقی شناسان به عنوان معلم اول معرفی می شود.
براساس نظر عمومی مورخین، فارابی در جغرافیای ترکستان، در محدوده مرزهای امروز قزاقستان، در روستای وسیچ از توابع شهر اوترار در یکی از سالهای ۸۷۱ و یا ۸۷۲ میلادی متولد شده است.
نام وی در اروپای قرون وسطی، بصورت "الفرابیوس" و "ابو ناصر" مشهور است. گفته می شود که پدر وی در قلعه وسیچ فرمانده بوده است.
اکنون به نوشته دکتر گورای کیرپیک پینار، دانشیار دپارتمان تاریخ دانشگاه غازی در خصوص فارابی توجه فرمایید...
فارابی در دوران حکومت سامانیان پس از گذراندن تحصیلات اولیه در مدارس دینی، برای مدتی در امر قضاوت مشغول شد اما به دلیل اشتیاق شدیدی که برای علم اندوزی داشت، به قول خود تمامی عمر خویش را در سیر و سیاحت و در تلاش برای کسب "حکمت مفقوده" گذراند. به نظر میرسد که فارابی در طی این مدت، به شهرهای مهم آن زمان چون بخارا، سمرقند، مرو، بلخ و حتی به برخی از شهرهای جغرافیای کنونی ایران و بغداد سفر کرده باشد. گفته می شود که وی به هنگام ورود به بغداد بیش از ۴۰ سال داشته است.
فارابی زبان عربی را از ابن سراج یاد گرفته و خود نیز به استادش درس منطق داده است. این در حالی است که فارابی در بغداد از ابو بشر متا بن یونس، نیز درس منطق آموخته است. معلم دیگری که فارابی از وی در زمینه آموختن منطق و فلسفه فیض بزرگی برده است، یوحنای حرانی است. ابن ابو عصیبیه نیز بخشهای از یکی از اثار فارابی را نقل کرده است.
فارابی به مدت ۲۰ سال در بغداد زندگی کرده و بسیاری از اثار خود را در این شهر به قلم می گیرد. اما پس از این مدت به دلیل بروز اغتشاش در بغداد، وی راهی شهر شام و یا دمشق امروزی می شود.
کتاب احصاء العلوم (که به معنی تصنیف علوم است) یکی از مهمترین اثار فارابی است. در این کتاب وی به عنوان یک فیلسوف، در کنار فهم علمی و روش شناسانه خود، مبادرت به انعکاس نگرش خود به جهان کرده است. "فارابی" پس از "کِندی"، اقدام به نگارش این کتاب و تدوین تمامی شاخه های اصلی علوم در زمانه خود کرده است. وی در این کتاب خود، در مورد هر شاخه دانش توضیح داده و به ارزیابی آن به صورتی تئورکی و پراتیک کرده است.
وی در تالیفات خود علوم موجود زمانه خود را در پنج زمینه اصلی تقسیم کرده است که عبارتند از:
۱- زبان
۲- منطق
۳- ریاضیات و زیر مجموعه های آن چون آریتماتیک، ژئومتری، اپتیک، آسترونومی، موسیقی و مکانیک.
۴- فیزیک و متافیزیک
۵- علوم مدنی یعنی دانشهایی چون علم اخلاق، سیاست، فقه و کلام.
بزرگترین موفقیت فارابی در زمینه علم منطق است. او در چارچوب کتاب اورگانوریوم، تالیف ارسطو، تمامی کتب دسترس در زمینه منطق را مورد بررسی قرار داده است.
وی به رغم کهولت سن، در سال ۹۴۸ میلادی، پس از انجام سیاحتی کوتاه مدت در مصر، مجددا به دمشق بازگشت و در سال ۹۵۰، یعنی در ۸۰ سالگی مشعل فروزان زندگی پربار علمی اش خاموش شد.
گفته می شود که در مراسم تشییع جنازه وی بزرگان ۱۵ دولت حضور یافتند. پیکر وی در دمشق در محله باب الصغیر به خاک سپرده شده است.
در زندگی فارابی هنر موسیقی جای ویژه ای دارد.
این روایت در فهم میزان چیره دستی فارابی در زمینه موسیقی کافی است.
می گویند روزی فارابی، موسیقی نواخته شده توسط دسته سنتور امیر سیف الدوله را نپسندیده اقدام به بیان ایرادات آن می کند. فارابی درست در همین زمان طبلایی (نوعی ساز موسیقی از خانواده سازهای کوبهای رایچ در هند) را که همراه خود داشته را دراورده و اقدام به نواختن ان می کند. به گونه ای که هرکس از آن لذت می برد. سپس قطعه ای حزین نواخته و همه را به گریه می اندازد.
و نهایت اینکه در مورد فارابی در طول تاریخ پس از وی منقبت های متعددی به رشته تحریر دراورده و نام این اندیشمند و دانشمند بزرگ را همچون ستاره ای در کهکشان فرهنگ ملت ترک، درخشان نگاه داشته است.