خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

جشنواره سمنو و آیین سمنو پزان از دیروز تا امروز در بجنورد

+0 به یه ن

آیین سمنو پزان از دیروز تا امروز

علوی-روزنامه خراسان شمالی - 19اسفند94-  همه جا بوی دود پیچیده است. دست کمی از تصویر محو روزهای گذشته ندارد. بوی خوب همدلی، در فضاهای ساده و بی ریای قدیم را شاید بتوان از لا به لای این همه خاطرات کهنه بیرون کشید. آن روزهایی که در اکثر خانه ها دیگ های بزرگ آشپزی بود و برداشتن آن ها مردی را می خواست تا بتواند آن ها را جا به جا کند. همان روزهایی که زنانش در این واپسین روزهای مانده به پایان سال می دانستند که باید قدر لحظه، لحظه اسفند ماه را بدانند و آن را خوب  نفس بکشند و روزهایش را با  پختن سمنو به بهار پیوند بزنند. آن ها با سمنو پختن درس خود را به طبیعت خوب پس می دادند و نشان می دادند که آن ها هم قدر این دوباره زنده شدن و زایش طبیعت و لطف بی کران خالق را می دانند و با دستی بر آتش بردن و با استفاده از دانه ای که از دل خاک بیرون می آید، غذایی درست می کنند که جای خود را همیشه سر سفره های هفت سین دارد و می شود مایه برکت آن.

نمادی برای همدلی

وقتی همدل می شوی با دیگران تا سهمی اندک در سفره هفت سین امسال شان داشته باشی، فقط خودت می دانی که چه حال خوبی داری. این را یکی از شهروندانی می گوید که به گفته خودش دیگر سال هاست که رنگ سمنو پختن را ندیده اما عاشق روزهای خوب قدیم است که مادرها، مادربزرگ ها و اقوام دور هم جمع می شدند و دیگ های بزرگ سمنو را بار می گذاشتند. «سعیدی» به خوبی به یاد دارد که آن روزها هر فردی برای هم زدن دیگ سمنو و برآورده شدن حاجت هایش می خواست از دیگری سبقت بگیرد. بوی دود و عطر خوش صلوات فضا را در هر لحظه سمنو پختن عطرآگین می کرد و آن روزها در عین نداری و سادگی می شد به راحتی صدای آرام خوشبختی را از میان زمزمه های عاشقانه با خالق، هلهله و شادی کودکان و تلاش و کمک مردان شنید. اما این شهروند54 ساله این روزها فقط حسرت روزهای سپری شده را می خورد. او بیان می کند: در گذشته بیشتر مردم اعتقاد داشتند که باید آن چه بر سر سفره  هفت سین می گذارند خودشان تهیه کرده باشند از این رو حدود 20 روزمانده به عید، سرگرم سمنو پختن، سبزه گذاشتن و پختن شیرمال و فطیر می شدند. اما این روزها به دلیل مشکلات عدیده زندگی دیگر کمتر فردی  به انجام این کارها تمایل دارد البته او به این افراد حق می دهد زیرا عقیده دارد دیگر این روزها انجام دادن سنت های گذشته به تنهایی به مذاق دیگران خوشایند نیست و بیشتر ترجیح می دهند تا مواد مورد نیازشان را از بیرون تهیه کنند.



آیینی که فراموش نشده است

 با قدم گذاشتن در محوطه ای تاریخی، دیدن دیگ هایی که یک به یک در کنار هم صف کشیده و دودی که بلند شده است، ناخودآگاه به روزهای کودکی می روی. هنوز هم می توان مدیحه سرایی ها را هنگام سمنو پختن شنید؛ « سمنو جان من است، شیره دندان من است، قوت جان من و نور دوچشمان من  است، سمنو دیگ بزرگ می خواهد، سمنو مرد کهن می خواهد، بر محمد و آل محمد (ص) صلوات.»

این شعر را «رقیه تقی زاده» بانوی 60 ساله ای می خواند و دیگش را به هم می زند تا سمنویی که می پزد، خوب جا بیفتد. او که به گفته خودش 50 سال است که این کار را انجام می دهد، می گوید که پختن سمنو سینه به سینه و نسل به نسل از مادربزرگش به او ارث رسیده است.

 این بانو مراحل پخت سمنو را توضیح می دهد و می گوید: برای این کار چند کیلو گندم را آب می کنیم، یک شب با آب در قابلمه می گذاریم صبح روز بعد آب گندم را صاف می کنیم، دوباره آن را پر از آب می کنیم و به مدت 3 روز این کار را تکرار می کنیم.

پس از گذشت 3 روز گندم ها جوانه می زنند و آن ها را روی مجمعه بزرگی پهن می کنیم و باز هم 3 روز می گذاریم تا خوب سبز شوند سپس آن ها را خوب می کوبیم تا شیره اش بیرون بیاید. به آن آرد اضافه می کنیم و روی حرارت می گذاریم تا بپزد و در دیگ را می‌گذاریم. «خواجه»  بانوی کهنسال دیگری است که از شهر درق به بجنورد آمده و او نیز سالیان متوالی است که سمنو می پزد و عنوان می کند: از دوران نوجوانی که بزرگترهای مان را می دیدیم که چگونه سمنو می پزند این کار را  یاد گرفته ایم و حالا آن ها رفته اند و فقط یاد و خاطره ای از آن ها باقی مانده است. خودم این کار را انجام می دهم. وی سمنو را غذایی مغذی و مقوی می داند که در گذشته از آن بیشتر استفاده می شد و به جای آن که از مواد  با ارزش غذایی کم استفاده شود از سمنو که قوت بخش و زینت بخش سفره های صبحانه و گاهی هم ناهار بود، استفاده می شد.

همکاری و همدلی

عده  زیادی در هنگام تهیه سمنو دور هم جمع می شوند؛ از آن جایی که اعتقاد بر این است که کمک کردن در این مراسم موجب برآورده شدن حاجات می شود.

به نظر می رسد این شرایط می تواند در برقراری ارتباطهای کلامی متعدد، شکل گیری و انتقال اطلاعات و باورها به یکدیگر موثر باشد.

 یک کارشناس امور فرهنگی هم سمنو پزان را بهانه ای برای نزدیک شدن افراد به هم،  همدلی، انسجام گروهی خانواده ها، حفظ میراث  فرهنگی و احیای یک سنت قدیمی می داند در عین حال یک پژوهشگر فرهنگ عامه  نیز آیین سمنو پختن را در این خطه مخصوص بخش خاصی نمی داند و بیان می کند: آن طور که از کودکی به خاطر دارم در تمام نقاط استان سمنو یکی از مواد مهم و اساسی سفره هفت سین بود و آن را به عنوان برکت و زایش می شناختند. «صالحی» این ماده غذایی سالم را منحصر به منطقه مخصوصی نمی داند اما اظهارمی دارد که سمنو بیشتر در استان های خراسان پخته می شد. البته یک کارشناس مذهبی که تمایلی به ذکر نام خود ندارد، سمنو پختن را فراتر از یک سنت و آیین می داند و آن را به منزله ارتقای عقاید مذهبی مردم بر می شمرد که با پختن سمنو، استفاده از گندم به عنوان برکت خدا، خواندن دعاهای مختلف، بیان حاجات و نیازها مردم بیشتر به باورهای دینی نزدیک می شوند.

برآورده شدن حاجت

بانویی که برای شرکت در جشنواره سمنو پزان به محوطه آینه خانه مفخم بجنورد آمده است، بیان می کند: برای پختن سمنو باید چند نفر حضور داشته باشند زیرا  بعد از ریختن گندم ها در داخل دیگ به تدریج آرد اضافه می شود، در این میان باید به طور پیوسته محتویات داخل دیگ مسی هم زده شود تا از ته گرفتن و خراب شدن سمنو جلوگیری شود. با توجه به این که تهیه و پخت سمنو حدود 12تا 15 ساعت طول می کشد، برای جلوگیری از خسته شدن فرد نذر کننده همه اطرافیان تلاش می کنند تا  در پختن سمنو با صاحب نذر همکاری کنند.

وی اظهارمی دارد: بعد از اطمینان از دم کشیدن سمنو، بانوان به طور دسته جمعی در اطراف دیگ می ایستند، صلوات می فرستند و دعا می خوانند و سپس اقدام به برداشتن پارچه سفید می کنند.به گفته وی پس از آن سمنوی پخته شده بین افراد حاضر و همسایگان و دوستان تقسیم می شود و فردی که برایش سمنو برده شده است به رسم سپاس تکه نبات یا مقداری نقل در داخل بشقاب می گذارد.