خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

گفتگو با «محمد مهنانی» مجری برنامه های ترکی شبکه اترک

+0 به یه ن

 

گفتگو با «محمد مهنانی» بازیگر پیشکسوت بجنوردی

یک فنجان چای با «محمد مهنانی» بازیگر پیشکسوت بجنوردی

هنرنمایی در «معمای شاه» با دست شکسته

بازی در تیپ های تاریخی بسیار دشوار است

مریم ضیغمی- تاریخ را به خوبی می شناسد، از فن بیان درستی برخوردار است و در حین گفت و گو تسلط زیادی بر حرف زدنش دارد. وقتی از بازیگر نقش«خلیل خان اسفندیاری» پدر ثریا زن دوم محمد رضا شاه در باره بازی اش در سریال «معمای شاه» می پرسم بسیار متواضعانه پاسخ می دهد.

«محمد مهنانی» چهره نام آشنای مردم بجنورد و از هنرمندان پیشکسوت خراسان شمالی و بازنشسته آموزش و پرورش است. او  البته گوینده برنامه ترکی «ایشیق گئجه لر» رادیو و مجری برنامه «آیدینلق» و «مردم و مجلس» شبکه اترک نیز هست. این هنرمند با تجربه و کاربلد  ساعتی میهمان ما در تحریریه روزنامه «خراسان شمالی» شد و یک فنجان چای نوشیدیم و از بازی اش در  سریال تاریخی جمعه شب های تلویزیون سخن گفت.

آقای مهنانی، به یاد دارید چه زمانی فعالیت خود را در تئاتر آغاز کردید؟

زمانی که 15 ساله بودم و در دبیرستان «امیر کبیر» بجنورد درس می خواندم در صحنه تئاتر نقش آفرینی کردم، البته دستی هم در نوشتن داشتم. به دلیل علاقه ام به این حرفه در دوران سربازی هم به کارم ادامه دادم. سپس استخدام آموزش و پرورش شدم و بعد کنکور هنر دادم و آن موقع در انستیتوی هنر تهران نفر دوم شدم. این کنکور دهه 50 برای مربیان هنر دبیرستان های سراسر کشور برگزار می شد که به اجبار تمامی هنرها را به آن ها آموزش می دادند. همچنین فعالیتم در زمینه تدریس، نگارش و داوری جشنواره های مختلف به خصوص دانش آموزی ادامه داشت.

نخستین بازی تان مقابل دوربین چه زمانی رقم خورد؟

روزی مستندی با نام «آغ قویون» در استان خودمان تولید کردیم. تصویر بردار این مستند آقای خالقی بود که اکنون سرپرستی تصویر برداری سریال «معمای شاه» را بر عهده دارد. در آن مقطع، پیش تولید سریال «عمارت فرنگی» در حال انجام بود و به محمد رضا ورزی گفته بود : برای تصویر برداری مستندی به شهرستان رفته بودم. او مستند را با بازی ام به ورزی نشان داده بود و ورزی با دیدن بازی من، تمایل خود را برای همکاری در سریالش اعلام کرد. من به طور اتفاقی برای بازی در سریال «عمارت فرنگی» در نقش سفیر انگلیس انتخاب شدم. هنگامی که برای بازی دعوت شدم ابتدا علاقه ای نداشتم و بعد از چند ماه تماس آن ها، پی گیری و ملاقات با ورزی و تصویر بردار، موافقت خود را اعلام کردم. در نخستین تجربه بازی ام در تیتراژ نامم ذکر شد. همکاری من از آن سال ها تاکنون ادامه دارد و در چند سریال دیگر این کارگردان هم بازی کردم. در این سال ها همیشه خودم  را در حال آموزش می دانم.

محمدرضا ورزی علاوه بر توانایی بازیگر، شباهت سازی برایش اهمیت دارد و بازیگران را بر اساس نزدیکی چهره آن ها به شخصیت های تاریخی انتخاب می کند. آیا یکی از دلایل انتخاب شما همین شباهت تان به خلیل خان اسفندیاری بود؟

بله از نظر فیزیکی و چهره با این شخصیت شباهت دارم.

البته گریم هم در نزدیکی و شباهت به شخصیت ها کمک می کند و نقش مهمی دارد.

بله همین طور است. بازی در سینما و تلویزیون فارغ از گریم، سخت می شود.

 

برای باورپذیری و نزدیک شدن به نقش «خلیل خان اسفندیاری» چه تحقیقاتی انجام دادید؟

هر بازیگری باید ما به ازای نقش خود را در جامعه ببیند و یا تحقیق کند. درباره شخصیت های تاریخی شنیده ام. البته من از اینترنت و فضای مجازی برای رسیدن به نقشم کمک گرفتم. ابتدا تحقیقاتی درباره قوم بختیاری داشتم. ضمن این که کتاب های مختلفی هم مطالعه کردم، سپس به کارگردان توضیح دادم این شخصیت موسیقی خوانده و در اروپا زندگی کرده و با خصلت های خانی فاصله گرفته و همین ویژگی ها در زندگی و تربیت فرزندانش تاثیر گذاشته بود.

 تاکنون در چند نقش تاریخی بازی کرده اید و آیا روش خاصی برای شناختن چنین نقش‌هایی دارید؟

برخی مواقع نکاتی را برای نقش در نظر می گیرم. به طور مثال برای سریال «عمارت فرنگی» روی صدایم کار کردم تا مورد پسند کارگردان باشد و فارغ از کلیشه های رایج در آید. من چند ساعت با یک ضبط صوت دیالوگ هایم را با لهجه های مختلف تمرین کردم تا به لهجه مورد نظر در نقشم رسیدم. معتقدم بازی در تیپ های تاریخی بسیار دشوار است.

برای بازی در آثار تاریخی باید خیلی از سختی ها را به جان خرید؛ به طور مثال در مصاحبه ای که با جعفر دهقان بازیگر شخصیت رضا شاه داشتم به سختی های بازی اش اشاره کرد.

همین طور است. جالب است بدانید که روزی برای بازی در حال رفتن به لوکیشن بودم که در طول مسیر تصادف کردم و آن شب به دلیل شدت شکستگی زیر تیغ جراحی رفتم. وقتی سر لوکیشن برگشتم برخی سکانس های بازی ام با دست شکسته انجام شد. هنگام تصویر برداری آتل دست چپم را باز می کردم اما دستم را به پیراهنم می گرفتم که بیننده تصور کند ژست من است در صورتی که تکیه گاهم پیراهنم بود. هنگام پوشیدن لباس چند نفر کمکم می کردند. با وجود این که دستم شکسته بود اما چند مرتبه از بجنورد برای بازی به تهران رفتم و باز گشتم. در مدت بازی ام مسکن مصرف می کردم تا دردم آرام شود. بازیگری حرفه سختی است. وقتی آفیش هستی باید در صحنه حضور داشته باشی چون تعهد اخلاقی داری و علاوه بر آن کلی هزینه شده و عده ای هم برای آن سکانس آفیش شده اند.

شاید برای این سؤال کمی زود باشد، اما در همین یک قسمت  پخش شده بازتاب نقش تان را در بجنورد چطور دیدید؟

مردم ما بسیار خوب هستند و شرمنده آن ها می شوم. من علاوه بر اجرای دو برنامه «آیدینلق» و «مردم و مجلس»، گوینده برنامه ترکی «ایشیق گئجه لر» هم هستم و مردم خوب استانم با صدا و تصویرم آشنایی دارند. همیشه در اجراهایم خودم را جای مخاطب می گذارم. چون برنامه ما با گویش ترکی با لهجه بجنورد است اگر متن فارسی در لحظه به دستم برسد من به زبان ترکی بیان می کنم. برنامه زنده هم سختی های خودش را دارد. یک گوینده نماینده بخشی از دین و فرهنگ مردم و سواد جامعه است پس باید با بالا بردن ظرفیت خود، نماینده خوبی باشد. مردم از این که شاهد حضور همشهری شان در سطح ملی هستند، ابراز رضایت و خوشحالی می کنند و این موضوع وظیفه من را سنگین تر می کند. سعی کردم نماینده خوبی باشم. بنابراین تلاش می‌کنم کاری را انجام دهم که مردم دوست دارند. اگر روزی احساس کنم کارم چه در رادیو و چه در تلویزیون برای آن ها جذابیت ندارد، شیوه کاری ام را تغییر می دهم و یا کارم را به فرد دیگری واگذار می کنم.

بازی در نقش خلیل خان اسفندیاری «معمای شاه» و عوامل حرفه ای چه تجربه ای برای تان به همراه داشت؟

من همیشه علاقه دارم تجربه کسب کنم و این وجه غالب حضور من است. در کنار آن ها سعی می کنم عقب نمانم و تصور نکنند من بازیگر شهرستانی هستم و به نظرم موفق بودم.

 البته بده بستان های تان با بازیگر مقابل هم در ارائه خوب نقش خیلی موثر است.

بازیگران از یکدیگر تاثیر می گیرند و هر اندازه من به نقشم نزدیک شوم، احساس خود را به بازیگر مقابل منتقل می کنم و اگر تصنعی بازی کنم او از فضای بازی اش خارج می شود. در طول مدت بازی ام با «مهراوه شریفی نیا» بازیگر نقش ثریا سعی می کردم نگاه و حس پدرانه ای به او داشته باشم.

ناگفته های یک فنجان چای و حضور در سریال «معمای شاه».

ظرفیت های مردم و هنرمندان شهرم را می شناسم و می دانم ظرفیت های خوبی دارند. اما افسوس که نتوانستند خود را به خوبی به جامعه ملی معرفی کنند. آن ها از بسیاری از بازیگران کشورمان جلوتر هستند. خودم را همیشه مدیون مردم خوب شهرم می دانم.