چهارشبه سوری
بر خلاف تصور چهارشنبه سوری رسمی آریایی نیست!!
آئین هایی که در این نوشته به طور خلاصه بررسی و تقدیم شده اند همه التقاطی اند و در ظهور و تطور آنها فرهنگ ها و تمدنها و گروه های ملی و ائتنیکی متعدد منطقه از عیلامی-ایلامی و بین النهری و سومری و فنیقی و مصر باستان و مدیترانه ای و خاورمیانه ای و آسیای میانه ای و قفقازی و ... منسوب به گروهای زبانی مختلف زاگروکاسپین و سامی و تورکی و ایرانیک و اروپائی و ... با اعتقادات و باورها و ادیان و مذاهب گوناگون بدرجات مختلف نقش داشته و سهیم بوده اند. انکار این واقعیت و انتساب این آئین های آمیزه گرایانه و فراملی منحصرا به زرتشتیان و پارسی ها و ایرانیک زبانها و به ویژه به ملت ایران و آریائی ها و منحصر و مترادف نمودن آنها با هویت ایرانی- هویت ملی-ائتنیک و نژادی که هرگز وجود خارجی نداشته و ندارند- یعنی کاری که شوونیست ها و پان ایرانیست ها و قومیت گرایان افراطی فارس انجام می دهند، رفتاری به غایت سخیف و ناشایست و فوق العاده بدوی است.
تو گوئی این هویت ایرانی و نژاد آریائی خیالی، تافته ای جدا بافته از کل بشریت است، در حالیکه هر شکل و تجلی میراث فرهنگی و تاریخی نوع بشر از آن متاثر شده است، خود این هویت ایرانی و آریائی موهوم از هیچ فرهنگ و تمدنی متاثر نگردیده است. این همه پارسی-زرتشتی-آریائی انگاری مَرَضی؛ یک سونگری، انکار واقعیت ها و دروغ پردازی و جعل تاریخ است؛ رفتاری شونیستی و نژادپرستانه-استعمارگرایانه و زیاده خواهی است؛ ایجاد کدورت و تحریک دشمنی ها بین ملل و فرهنگ ها و تمدن های منطقه است؛ .....
این آئینهای التقاطی میراث معنوی بسیاری از ملل، تمدن ها، فرهنگ ها و ادیان و مذاهب منطقه اند و این مقاله نیز در صدد آن نیست که اثبات کند کدام یک از اینها سهم کمتر و کدام یک سهم بیشتری در پیدایش و تکامل آنها داشته اند. بویژه این مقاله منکر سهم هویت ملی ایرانی در تشکل آئینهای مذکور نمی باشد. چیزی که اصلا وجود خارجی ندارد چگونه می تواند در پیدایش امری سهیم باشد؟
شنبه چیست؟
شنبه چه معنایی دارد؟ و از کجا آمده است که کلمات بی مفهوم «یکشنبه»، «دوشنبه» و ... از آن ایجاد شده و مرسوم گشته است؟ واژه شنبه از لغت عبری Shabbath مشتق از واژه Shabath (به معنی استراحت) آمده است. این واژه، معنی «روز استراحت»، و «روز اول هفته» دارد.
این لغت به صورت Sabbath (به مفهوم شنبه، و هفتمین روز هفته (با شروع از یکشنبه!) به مفهوم روز استراحت) وارد زبان انگلیسی شده است. واژه Samedi (شنبه) در فرانسوی نیز از همین واژه است.
این لغت در یونانی به صورت Sabbatan و Sabbato است. در لاتین به صورت Sabbata و Sabbatum، و در روسی به صورت Subbota، و در عربی نیز به صورت «سَبت» و در تورکی و فارسی به صورت «شنبه» با تلفظ «شمبه» وارد شده است. همه جا این لغت به معنای روز استراحت و اولین (و در برخی با شرروع هفته از یکشنبه بعنوان آخرین) روز هفته است.
جهت یافتن اینکه چرا در زبان فارسی واژه هایی با ترکیب عجیب «یکشنبه»، «دوشنبه» و ... ایجاد شده، لازم است که تا به این مطلب در فولکلور ترکان آذربایجان توجه کنیم. روزهای هفته در فولکلور آذربایجان به این شکل نامگذاری شدهاند:
1- شمبه،
2- سود گونو (روز شیر)،
3- دوز گونو (روز نمک)،
4- بوش گون (روز خالی)،
5- چرشنبه (شنبهی مقابل «شنبه»، شنبهی فرعی، شنبهی ناقص)،
6- جومـا آخشامی (عصر جمعه)،
7- جوما گونو (روز جمعه)
همانگونه که ملاحظه می شود هفته به «دو» بخش «سه روزه» و «یک روز خالی در وسط» و یا اینکه به دو بخش «4 روزه» و «3 روزه» تقسیم شده که بخش اول با «شمبه» و بخش دوم با «چرشمبه» شروع می شود. نکته ی مهم و مسأله ساز در اینجا دانستن و یا ندانستن معنای واژهی «چر» است.
چر واژهای است که چه به صورت «چر» و چه به صورت «چار» به شکل گسترده ای از زبان های تورکی گرفته تا مغولی و حتی انگلیسی پخش شده است. در این جا به چند مورد از معناهای «چر» دقت کنید:
- چر (نوعی بیماری حیوانات)
- چر (-چوب)
- چر (ناقص)
- چر (هنگام، زمان)
- چر (روبروی، مقابل)
که دیگر به واژه های ترکیبی مراجعه نمی کنیم.
رفتار عجیب زبان فارسی این است که هیچ ملاحظه ی در و همسایه را نکرده و بدون تعارف «چرشمبه» را «چهارشنبه» فرض کرده و عجیب تر این که با عدد روزهای بین شنبه تا چرشمبه را نیز پر کرده است و در نتیجه این نامگذاری بی مسمای موجود روزهای هفته بوجود آمده است.
معنى کلمه چهارشنبه سورى:
چهارشنبه سورى اگر مستقیما ترجمه شود "چهارشنبه تویى"، جشن چهارشنبه است. " سور/ SÜR " در تورکى سرور و شادمانى است "دونیأنى/ دؤورانى سورمک dünyäni sürmek" . در گرامر فارسى مضاف الیه قبل از مضاف میاید، یعنى اگر این نام بفارسى برگردانده شود می بایستى "سورِ چهارشنبه" ذکر شود نه چهارشنبه سورى که مضمون تورکى "چهارشنبه تویى/ چارشنبه سورى" است را بیان کند. شنبه نیز کلمه اى فارسى نیست در عربى بدان «السبط» و در عبرى «شوباط» گفته میشود. حال میماند کلمه چار(چهار.)
1- منبع بخش اول : برگرفته از : مقاله منشاء برخی ترکیبهای عجیب در فارسی -ناصر منظوری
چهارشنبه سوری- اودگون سورو
آخرین چهارشنبه و یا سه شنبه شب قبل از ٢١ مارس- یئلین آی. منشاء آئین چهارشنبه سوری در اساس مربوط به قیام اعراب شیعی و مختار بن ابی عبید ثقفی در خون خواهی امام حسین در عراق می باشد که توسط مهاجرین عرب شیعه به خراسان منتقل شده است. هاشم رضی، محیط طباطبایی محقق مردم شناسی و تاریخ ریشه چهارشنبه سوری را در این رخداد می بینند. بر افروختن آتش ها در این روز برای جشن گرفتن پیروزی مختار بن ابی عبید ثقفی بر قاتل امام حسین و همدستان وی در کوفه به سال ٦٨٥ میلادی و انتخاب روز چهارشنبه به سبب نحس شمرده شدن این روز در باورهای خرافی عرب بوده است.
باورهای مردمی در خراسان در باره منشاء این آئین و مراسم نیز موید این واقعیت است. برخی مردم بر این باورند که ابومسلم خیزش خود را در خراسان با دادن دستور روشن کردن آتش بر بام خانههای پیروانش آغاز کرد. اعراب شب چهارشنبه پایان سال را با "سور" (جشن) به شادمانی پرداخته و بدین گونه می کوشیده اند تا نحسی چنین شبی را بر کنار کنند. جاحظ در کتاب خود با نام المحاسن و الاضداد به نحوست و نامبارکی چهارشنبه نزد اعراب اشاره کرده است (به نقل از نور علم، شماره ٨).
از سوی دیگر، در میان موسویان- یهودیان نیز نوعی مراسم پریدن از روی آتش و طلبیدن قدرت و قوت وجود داشته و دارد که در روز اول عید پوریم (١٤ و ١٥ مارس) انجام می گیرد. شباهت بین مراسم مذکور موسوی- یهودی با مراسم پریدن از روی آتش در روز چهارشنبه سوری و همچنین طلبیدن سلامتی و صحت به هنگام پریدن از روی آتش، نیز همزمانی تقریبی این دو مراسم باعث شده است عده ای منشائی موسوی- یهودی برای چهارشنبه سوری و مراسم از روی آتش پریدن در این روز قائل شوند.
برخی از عناصر این مراسم التقاطی نیز مانند کلمه ترکی " سور " در اسم آن، نحو ترکی ترکیب "چهارشنبه سورو"، فراهم آوردن " آجیل" و مراسم " قاشق زنی " متاثر از فرهنگ تورکی است. علاوه بر " آجیل " و " قاشق " که خود کلماتی ترکی اند، کلمه " سور " نیز کلمه ای ترکی- مغولی به معنی سرور و شادمانی و جشن و ضیافت و میهمانی است. کلمه سور ترکی در نام چهارشنبه سوری ربطی به صفت " سوریک " در زبان پهلوی به معنی منسوب به سرخ و یا " سرخ " فارسی و " سور " کردی ندارد.
کلمه ترکی " سور " با کلمات سویورقا- سیورغ (شادمانی)، سویورگه (ضیافت، جشن)، سورچو (مهماندار، در دوره دولت های ترکی قاراقویونلو و آغ قویونلو) و شاید سویورقال -سیورغال، سیورغتمش-سویورقاتمیش و سورسات- سویورسات همریشه می باشد.
ریشه شناسی کلمه سور ترکی با کلمات " سوورماق-ساوورماق " به معنی افشاندن و دفع کردن (چرشنبه سوری؛ ق. آیقین، نشریه اولوس، شماره ١٣، ١٩٩٧، کلن، آلمان) و " سو " به معنی آب که در برخی از نوشتجات ترکی در اینترنت مطرح شده اند، نادرست و غیرعلمی است). کلمه سور ترکی در ترکیبات فارسی زیر نیز حضور دارد: سورچرانی، سور دادن، ختنه سوران و .....
در گذشته در قلمرو تورکی به اشعاری که در مراسم جشن عروسی و در مدح عروس و داماد خوانده می شد " سورنامه " و یا " سوریه " گفته می شد که از همین ریشه است. ترکیب " چهارشنبه سوری " به لحاظ نحوی نیز ترکی است. حرف "ی" ترکی در آخر ترکیب "چهارشنبه سوری" معادل کسره مضاف مضاف الیه در زبان فارسی است و ترکیب حاصل " چهارشنبه سوری " به معنی سور چهارشنبه است. هرگاه سور در این ترکیب کلمه ای فارسی می بود این ترکیب می بایست شکل فارسی " چهارشنبه ی سور " را به خود می گرفت و نه قالب ترکی " چهارشنبه سوری ". (مضاف الیه در ترکی قبل از مضاف می آید در حالی که در فارسی بعد از قرار می گیرد و همینطور موصوف در ترکی قبل از صفت قرار می گیرد درحالی که در فارسی صفت قبل از موصوف می آید )
نکته دیگر آن که فلسفه مراسم چهارشنبه سوری در میان دو ملت ترک و فارس نیز از اساس متفاوت است. در فرهنگ ترکی و آزربایجان، چهارشنبه سوری تنها یکی از روزهای سیستم مفصل چهارشنبه ها (سو، اود، یئل، توپراق) می باشد. مراسم و سیستم چهارشنبه ها مختص آزربایجان است. بسیاری از فرعیات و شاخ و برگهای فراوان مراسم چهارشنبه سوری آنچنانکه امروز در جامعه فارس اجرا می شود، برگرفته از سیستم چهارشنبه ها در آزربایجان و فرم ترکی مراسم چهارشنبه سوری است.
2- lمنبع بخش دوم : بر گرفته از مقاله مئران باهاری