چند دلیل بزرگ برای خلق عید نوروز از طرف ترکان
چند دلیل بزرگ برای خلق عید نوروز از طرف ترکان
در تشکل هویت عید نوروز آنگونه که امروز در ایران شناخته می شود ترکان و آزربایجان نیز سهم تعین کننده ای داشته اند. تثبیت تقویمی نوروز در موقعیت کنونی آن ناشی از تدابیر و زیج های امپراطوران و شاهزادگان تورک مانند جلال الدین ملکشاه سلجوقی، هلاکو خان، غازان خان، اولوغ بیگ، ... است. (زیج ملکشاه و زیج های مقتبس از آن زیج هلاکوخان، زیج غازان خان، ...). در روایت های زرتشتی متاخر در ذکر ورود جمشید به آزربایجان و سپس روز جلوس او بر تخت مرصع خود نیز، تشکل نوروز صراحتا با آزربایجان ارتباط داده شده است.
چند دلیل بزرگ برای خلق عید نوروز از طرف ترکان و آذربایجانی ها وجود دارد که از آنجمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
- وجود آیین های مخصوص بایرام(عید) در میان ترکان آذربایجانی ها علاوه بر سایر آیین های مرسوم. آیین هایی چون مراسم " حئیفانا، کوسا – کوسا ، نادارا، جیدیر، شال یا قورشاق ساللاما، یئددی له وین، تکم چی، بایرام پایی " و ... که صزفا مخصوص ترکان آذربایجانی بوده و در سایر اقوام نمود ندارد و نشانه تصورات، عادات و رسوم اقوام باستانی ترک و اعتقادات طبیعی آنها می باشد.
- اشاره منابع تاریخی قدیمی به خلق نوروز در آذربایجان.از آنجمله " ابوریحان بیرونی " در حدود سال 390 ه.ق در کتاب " آثارالباقیه عن القرون الخالیه " می نویسد: " دسته ای از ایرانی ها می گویند که جمشید در شهرها بسیار گشت و گذار می نمود. هنگام ورود به آذربایجان بر تختی از طلا نشست و مردم تخت را بر روی دوش خویش حمل می کردند. خورشید بر آن تخت افتاد. مردم آن را دیده و آن روز را عید گرفتند ". در کتاب " برهان قاطع " نوشته " محمد حسین بن خلف تبریزی " – که از اولین لغت نامه های معروف فارسی است – نیز این افسانه قید شده است. اگرچه ما اعتقاد داریم که پیدایش عید آغاز بهار حداقل 2000 سال قبل از سلطنت جمشید بوده است؛ اما نوشته های بالا نشان میدهد که حتی در افسانه ها هم، عید نوروز در آذربایجان و توسط مردمان ترک آذربایجان ایجاد و بعدها به سایر نقاط صادر شده است. همچنین به کار گرفته شدن لفظ " نوروز " توسط جمشید و این که پادشاه کیانی پهلوی زبان چگونه به فارسی دری مسلط بوده است؛ خود جای بسی سوال و حیرت است.
- برهانالدین خلف تبریزی در این باره چنین می گوید : " جمشید... سیر عالم میکرد، چون به آزربایجان رسید فرمود تخت مرصعی را بر جای بلندی رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصعی بر سر نهاده بر آن تخت بنشست، همین که آفتاب طلوع کرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد، شعاعی در غایت روشنی پدید آمد، مردمان از آن شادمان شدند و گفتند این روز نو است.
- روایت مشابه فردوسی در اینباره چنین است:
" چو خورشید تابان میان هوا، نشسته برو شاه فرمانروا؛
به جمشید بر گوهر افشاندند، مر آن روز را روز نو خواندند".
همانگونه که مشاهده می شود در این روایات از آفتاب و خورشید سخن می رود. بر این اساس عده ای این احتمال را مطرح کرده اند که کلمه مرکب فارسی " نوروز " در اصل ترجمه اصطلاح " یئنی گون " ترکی به معنی آفتاب و خورشید نو است. از آنجائیکه " گون " در زبان ترکی به دو معنی روز و خورشید- آفتاب می باشد، محتملا به هنگام اخذ این اصطلاح تورکی به فارسی، " یئنی گون " به جای " خورشید نو " به صورت " روز نو " و با حفظ نحو تورکی به صورت " نو روز " ترجمه شده است (در نحو فارسی، " روز نو " گفته می شود).
- علاوه بر ترکیب نوروز که بر نحو تورکی است، برخی از سنن نوروز این سنت التقاطی نیز مستقیما ایجاد شده در دربارهای دولت های تورکی می باشند، مانند سنت هفت سین که برای نخستین بار در پایتخت دولت ترکی آزربایجانی قاجار ایجاد شده است. به واقع رونق نوروز به صورتی که امروز مرسوم است و تبدیل آن به جشنی ملی در ایران، مدیون حمایت ها و تلاش های بی دریغ دولت های تورکی سلجوقی، و بویژه سه دولت ترکی صفوی، افشار و قاجار می باشد.
- نوروز امروزه در میان تمام ملل تورک از مسلمان و مسیحی و موسوی و شامان و بودیست و آنیمیست و تحت نام های گوناگون عزیز نگاه داشته می شود. یکی از قدیمی ترین نامهای نوروز، ارگهنه قون است. به تورکی ارگهنه به معنی معدن، و قون به معنی محل س***ت و یا کوهپایه است.
- در میتولوژی تورک، ارگهنه قون موطن اولیه تورکان جهان است و عید نوروز روز خروج تورکان از ارگهنه قون به راهنمائی بوزقورد و با ذوب کردن کوهی که آنها در غاری در آن محبوس بوده اند است. معادل ارگهنه قون در اساطیر مجاری "اؤرئک هون" به معنی وطن باستانی است (برخی کلمه ارگهنه قون را به صورت ارگهن گون و به معنی روزی که بسیار می رسد یعنی آغاز سال نو خوانده و معنی کرده اند. این دیدگاه در میان ترکی شناسان مقبولیت نیافته است. فرم ارگهنه از ریشه ارمهک به معنی رسیدن و بالغ شدنو فرم آریقینا از ریشه آری به معنی خالص و صاف است).
-از نظر تاریخی میدانیم که این عید ملی “اغوز بایرامی” یا “ارگنگون بایرامی ” یا “یاز بهار بایرامی”توسط ملک شاه سلجوقی امپرطور بزرگ تورک حاکم بر جغرافیای توران و جغرافیایی امروزی موسوم به ایران و فارسستان (قسمتهای فارس نشین فارس ایران و تاجیکستان و افغانستان ) به صورت جشن رسمی در تاریخ ثبت شده است . سلجوقیان از جمله امپراطورهایی تورک بودند که به جغرافیایی امروزی ایران و فارسستان حکومت کرده اند
-امروز اگر عید ملی “ینی گون بایارامی ” ملت تورک در جغرافیاهای مختلف بنگریم همخوانی و یکنواختی را به وضوح خواهیم دید و افزون بر این مراسم و آداب رسوم عید در تورکان بسیار وسیع تر و گسترده تر از مراسم و باور های عید نوروز نزد فارسها میباشد