ریشه تُرکی عید نوروز
ریشه تُرکی عید نوروز
پرویز شاهمرسی :
واژه «بایرام» برابر نهاد واژه «عید» در زبان مردم آذربایجان است. این واژه از مصدر ترکی «بایراماق» یعنی جشن گرفتن گرفته شده است. این واژه به صورت بهرام و پدرام وارد زبان فارسی و به صورت «بیرام» وارد لهجه سوری زبان عربی و به صورت Bairam وارد زبان انگلیسی شده است.
واژه های دیگر مرتبط با این واژه عبارتند از : بایراما (جشن، شادی)، بایراشما (جشن دسته جمعی)، بایراشماق(باهم جشن گرفتن)، بایرامچی (کسی که برای عید دیدنی بیاید)، بایرامچیلیق (هدیه نوروزی دختر نامزد)، بایرام سیری (روزهای مهم)، بایرامجالیق (هدایایی که در عید به کودکان بدهد)، بایرام قاری (برف نوروزی. در آذربایجان برف نوروزی خوش یمن است و آن را رمز فراوانی و برکت می دانند)، بایرام گون (جمعه)، بایراملاشما (عیددیدنی)، بایراملاشماق (دید و بازدید کردن در ایام عید. عید دیدنی کردن. به هم تبریک گفتن)، بایراملیق (عیدی. هدیه عید. مخصوص عید. عیدانه. مالیاتی که در گذشته به مناسبت عید نوروز و عید قربان به نفع خان اخذ میشد. آرایش. زینت)، بایرام یئمیشی (چرز. آجیل)، بایرام اولدوزو (ستاره کریسمس. از نظر ظاهری شبیه حسن یوسف است)، بایرام آیی (ماه اسفند)، بایرام آغاجی (درخت عید. کسی که دیر به دیر به دیدار دوستان برود)، بایرام باسدی (ناراحتی معده بر اثر پرخوری عید)، بایرام بیگی (کسی که بر اثر پرخوری در روز عید، دچار ناراحتی شده و با هر بار آروغ زدن، بوی بدی از دهانش بیرون آید) و …
برای معادل واژه «عید نوروز» در زبان مردم آذربایجان، واژه هایی چون «دوموز بایرامی» و «اوغوز بایرامی» در قدیم الایام و «ایل بایرامی» یا «یاز بایرامی» وجود دارند. مسلماً تعیین زمانی برای پیدایش یک آئین کار بسیار دشواری است. اینکه از چه زمانی مردم آذربایجان روز اول بهار را جشن می گیرند، نیازمند نگاه کلی تری به تاریخ اقوام ساکن در اینجاست. ترکیب نژادی و قومی مردم آذربایجان با توجه به آداب و رسوم و تاریخ تشکل ارتباط ناگسستنی با خاندان های حکومت گر آغ قویونلو و قارا قویونلو دارد. بسیاری از صاحبنظران مانند فاروق سومر و ابراهیم قفس اوغلو و احمد ذکی ولیدی طوغان براین نکته تأکید کرده و مدارکی انکارناپذیر در این باره ارائه می کنند.
اگر این ارتباط تاریخی به عنوان مقدمه لازم جهت ادامه بحث پذیرفته شود، در قدم دیگر باید به این نکته تاریخی نیز اشاره کرد که سلجوقیان در تاریخ ایران، نقش انتقال آداب و رسوم از آسیای مرکزی به داخل ایران و از آنجا به سوی غرب یعنی آسیای صغیر و اروپا را برعهده داشتند.
بسیاری از مفاهیم دینی، آیینی، اقتصادی و سیاسی توسط آنان این راه طولانی را پشت سر گذاشته است. نکته روشن آن است که سلجوقیان به عنوان یکی از خاندان های منسوب به گروه نژادی اوغوز، آداب و آیین های قدیمی را در زیر پوسته ای از اسلام تداوم می دادند. بدین ترتیب آن آدابی که با نصّ صریح تعالیم اسلام همراهی داشت مانند اعتقاد به خداوند یگانه با نام های جدید اسلامی ادامه یافت، آدابی که با اسلام مخالفت نداشتند مانند جشن اول بهار ادامه یافتند و در عوض برخی رسوم مانند مدفون کردن اسب شخص به همراه او کاملاً از میان رفتند.
پس از ذکر این مقدمه تاریخی باید به این نکته نیز اشاره کرد که فهم آداب مربوط به نوروز در آذربایجان بدون توجه به مفاهیم پیرامون زمستان ناکافی خواهد بود. آنچه که موجب عظمت و زیبایی عید نوروز در آذربایجان می شود، شکوه مفهوم زمستان و طرز مواجهه با آن است. به تعبیر دیگر آمادگی برای عید نوروز بیشتر از خود این جشن اهمیت و تنوع دارد.
این نکته را نیز باید در نظر گرفت که عید نوروز بیشتر یک آیین دینی و اساطیری بوده و به مرور زمان به یک رسم فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است.