خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

ادبیات مرثیه و نوحه ترکی

+0 به یه ن

ادبیات مرثیه و نوحه ترکی

نویسنده : مصطفی قلیزاده علیاری

اشاره : ادبیات مرثیه و نوحه به زبان ترکی آزربایجان، سرآمد تمامی ادبیات نوحه مشرق زمین است، اگر امروزه قلب آزربایجان، -تبریز- پایتخت تشیع اسلام نامیده می شود بر حسب اتفاق نیست. چه در سرایش آن توسط شعرا و چه در نوحه خوانی توسط مدّاحان، همواره پیش تاز بوده است.

سابقه سرایش نوحه به زبان ترکی (نه صرفاً ترکی آزربایجانی) به بیش از 5000 سال قبل می رسد. نوحه هایی در سوگ پادشاهان ترکان در حدود 5250 سال پیش، گواهی ست بر این ادعا.

ساختار زبان ترکی، تراکیب واژه های بی بدیل آن، ظرافت آن در بیان احساسات و مخصوصاً سوز شعر ترکی، دلیلی ست بر این یکه تازی.

از بزرگان مداحان نوحه به چندین مورد اشاره کنیم، چرا که در این تاپیک تنها به نوجه سرایان (شعرا) خواهیم پرداخت. باری با آوردن نام مداحان نیز یادی از آنان نمائیم. بزرگانی نظیر رحیم مؤذن زاده اردبیلی (ره)، سلیم مؤذن زاده ی اردبیلی، حاج ابراهیم رهبر، حاج مهدی خادم آزر و...

اینکه بزرگترین نوحه سرای تاریخ ادبیات آزربایجان را معرفی کنیم کاری بسیار سخت است. چرا که در دست نبودن دیوان های متقدمان کار را بر ما دشوار می سازد. سوزانده شدن این دیوان ها توسط مغول، کسرویان و حتی خود اعراب ما را بر این وا می دارد که در مورد این موضوع احتیاط کنیم. اگرچه شاعران بزرگی نیز بوده باشند به هر حال ما در باب شعرایی صحبت خواهیم کرد که نمونه ی آثار آنها به دست ما رسیده باشد. همچنین به آثار شاعران بزرگی چون فضولی و نسیمی نیز خواهیم پرداخت، اما از آنجا که نوحه ویژگی های خاص خود را دارد،از این دسته شعرا به شاعر نوحه سرا تعبیر نخواهیم کرد.

آنچه که در چند صد سال اخیر به دست ما رسیده است، نشان می دهد که نوحه ی ترکی آزربایجان استوار بر چهار ستونی بوده است که متأخران را تحت تأثیر قرار داده است. سه ستون آن مربوط به متقدمان و ستون آخر به یکی از شاعران معاصر آزربایجان منتسب است.

سه ستون آن را ابوالحسن راجی تبریزی به همراه دخیل مراغه ای و قمری دربندی تشکیل داده اند. و ستون آخر منتسب به شاعری معاصر بنام صراف تبریزی ست. سایر اکثراً تحت تأثیر این چهار شاعر بزرگ بوده اند. البته این بدین معنی نیست که دیگر شعرا، شاعران توانمندی نبوده اند. شاعرانی نظیر دلریش، ثابت و یحیوی و بسیاری شاعران گمنام که اشعار آنها زبان زد خواص و عوام است.

اصولاً اکثر نوحه سرایان تنها به سمت و سوق ادبیات مرثیه کشانده شده اند. و کمتر نوحه سرایی در دو سو شعر سراییده است. مگر آنکه در یک سو اشعار متوسطی به جا گذارد. اما ابوالحسن راجی تبریزی، نه تنها در ادبیات کلاسیک آزربایجان بلکه در ادبیات مرثیه نیز جزو شاعران سرآمد بود. به عبارتی سرآمد ترین آنها در طی چند قرن اخیر در شعر مرثیه، ابوالحسن راجی تبریزی ست.

سیر ادبیات عاشورا در آذربایجان :

مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در تاریخ آذربایجان از قدمتی بسیار برخوردار است. ترکان در قدیم، ماتم را « یوغ » و سوگ سرود را « آغی » می گفتند. آنان حتی علاوه بر مرثیه سرایی در سوگ عزیزان از دست رفته خود، گاه در رثای برخی از حیوانات اهلی نجیب و وفادار چون اسب نیز، قطعاتی سوزناک و مرثیه گونه می سروده اند.

این مراثی اغلب در قالب « مانی » (بایاتی و دو بیتی ترکی آذربایجانی در هفت هجا) سروده می شد. در بین قبایل بسیار دیرینه ی ترک، نوع دیگری از مرثیه بود که به آن « ساغور » می گفتند و آن را در ماتم جوانمردان، پهلوانان، سخاوتمندان، پیران قبایل و... به همراه ناله ی « قوپوز » (ساز) با آهنگ های غم انگیزی می خواندند.

از دوره صفویه در آذربایجان و برخی مناطق شیعه نشین همچون عراق که ترکهای شیعی مذهب در آنها ساکن بودند - مرثیه سرایی و تعزیه خوانی به زبان ترکی، به مراثی و مصایب اهل بیت عصمت و طهارت - علیهم السلام - منحصر شد و توجه شاعران و نوحه سرایان شیعه، بیش از هر چیزی، به حادثه خونین و جانگداز از کربلا و شهادت مظلومانه سالار شهیدان، امام حسین - علیه السلام - و یارانش معطوف گشت. از آن پس، توجه به مرثیه سرایی در تاریخ ادبیات آذربایجان به مراتب بیش از دیگر انواع شعر بوده است. حماسه حسینی قسمت اعظم ادبیات کلاسیک - نظم و نثر ترکی- آذربایجانی را به خود اختصاص داده است. شاعران دلسوخته اهل بیت پیامبر «ص» در گستره عظیم زبان ترکی آذربایجانی - ایران، عراق، آذربایجان، قفقاز، ترکیه و... - در ماتم عظمای سیدالشهدا اشعاری جانسوز سروده، دیوانها پرداخته اند و حماسه ها ساخته اند!... صدها دفتر و دیوان عاشورایی که امروز از انبوه این شاعران آل عبا در دست داریم شاهد این مدعاست.

ما در این نوشتار به طریق اجمال، به بیان سیر تاریخی ادبیات عاشورایی و نوحه سرایی در زبان آذری می پردازیم و اذعان می کنیم که تبیین و تشریح کامل این موضوع از زوایای گوناگون - تاریخی، اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، هنری و... - مجال بیشتری می طلبد.

ملا محمد فضولی بغدادی :

ملا محمد فضولی بغدادی، بزرگترین شاعر عارف ترک زبان (متوفی به سال 997 ه.ق و مدفون در کربلا) در تاریخ آذربایجان، نخستین شاعر شیعی است که در مدح و رثای چهارده معصوم «ع» مراثی و مدایح ماندگار و پرسوز و گداز بسیار سروده است. او علاوه بر اشعار زیادی که در قالب های مختلف شعری در این مورد سروده، کتاب معروف خود « حدیقة السعداء » را به نظم و نثر مسجع ترکی آذری در ده باب تألیف کرد که بخش اعظم آن، به واقعه کربلا اختصاص یافته است. فضولی در مقدمه این کتاب، در بیان سبب تألیف آن می نویسد:

« ... در ایام محرم و عزاداری، شیعیان ترک زبان در کربلا جمع می شوند به عزاداری می پردازند. آنان به اشعار و مراثی عربی و فارسی گوش می کنند و می گویند، اما معانی و مفاهیم آنها را خوب در نمی یابند. من تصمیم گرفتم که کتابی را به نظم و نثر ترکی در مصایب حضرت سیدالشهدا بنویسم تا آنان نیز این کتاب را در این ایام و مراسم بخوانند و عزاداری نمایند.»

این کتاب یکی از مهمترین گنجینه های ادبی و مذهبی شیعی به زبان ترکی است که بارها در ایران و آذربایجان به چاپ رسیده است و هنوز هیچ کتابی را در سرتاسر قلمرو زبان ترکی، یارای برابری با آن نیست.

فضولی در دیوان ترکی خود نیز اشعاری در نثار و رثای اهل بیت «ع» سروده است، بویژه ترکیب بندی بسیار زیبا و آکنده از اندوه و حماسه و خیال و هنر و حسرت، در خصوص حلول ماه غم انگیز محرم و آغاز سوگواری حسینی دارد که کم نظیر است. چند بیت از آن ترکیب بند را همراه با ترجمه اش می آوریم:

تدبیر قتل آل عبا قیلدین ای فلک!

فکر غلط، خیال خطا قیلدین ای فلک!

برق سحاب حادثه دن تیغلر چکیب

بیر بیر حواله ی شهدا قیلدین ای فلک!

بیر رحم قیلما دین جگری قان اولانلارا

غربتده روزگاری پریشان اولانلارا!

- ای فلک! در قتل آل عبا، چه تدبیر باطلی کردی!

چه اندیشه ی غلط و خیال خطایی کردی!

از برق سحاب حادثه ها، خنجر آختی

و بر یک یک شهدا نواختی... ای فلک!

هیچ رحمی بر دلهای خونین روا نداشتی

دلهای کسانی که در دیار غربت، پریشان روزگار بودند!

ای درد پرور الم کربلا حسین!

وی کربلا بلالرینه مبتلا حسین!

غم پاره پاره با غرینی یا ندیر دی داغ ایله

ای لاله ی حدیقه ی آل عبا حسین!

یاخدی و جودینی غم ظلمتسرای دهر

ای شمع بزم بارگه کبریا، حسین!

- ای حسین! ای پرورده ی درد و رنج کربلا

که به بلاهای «کربلا» مبتلا شدی!

تیر اندوه داغدار، دلت را پاره پاره کرد

ای لاله ی خونین جگر بوستان آل عبا، حسین!

غمهای این خانه ی تاریک دهر، وجودت را به آتش کشید

ای شمع بزم بارگه کبریا، حسین!

ملا محمد فضولی شاعر شوریده آل رسول «ص» در اشعار فارسی خود نیز عاشقانه از کربلا می گوید :

چون خاک کربلاست، «فضولی» مقام من

نظمم به هر کجا که رسد، حرمتش رواست

زر نیست، سیم نیست، گهر نیست، لعل نیست

خاک است شعر بنده، ولی خاک کربلاست!

فضولی طلیعه دار ادبیات عاشورایی در تاریخ آذربایجان بود. از آن پس با ترویج مذهب شیعه در ایران آگاهی بیشتر شیعیان از مصایب اهل بیت «ع» شاعران آذربایجان با الهام از واقعه جانگداز کربلا، به سرودن اشعاری در قالب های گوناگون پرداختند و یاد و خاطره خونین شهدای لاله پیکر دشت نینوا را در دلها زنده کردند.

نظام الدین محمد توفار قانلی :

نظام الدین محمد توفار قانلی (متوفای 1170 ه.) اشعار جانسوزی در رثای امام حسین (ع) و یارانش دارد و فرهنگ عاشورایی شهادت و فداکاری در راه دین خدا و مبارزه با دشمنان حق را جانمایه اشعار کربلایی خود قرار داده است.

سید فتاح مراغه ای، متخلص به « اشراق :

سید فتاح مراغه ای، متخلص به « اشراق » از شاعران قرن دوازدهم هجری، به دو زبان فارسی و ترکی در ماتم شهدای کربلا مرثیه ای زیبایی سروده است. کتاب « ریاض الفتوح » او شامل مثنوی های فارسی در همین موضوع است.

حاج خداوردی خویی، متخلص به « تائب » :

حاج خداوردی خویی، متخلص به « تائب » (متوفای 1201 ه.ق.) از شاعران توانای مرثیه است و در ماتم سالار شهیدان امام حسین (ع) و یارانش سوگ سروده های ارزشمندی به دو زبان ترکی و فارسی دارد.

آخوند ملاحسین مراغه ای« دخیل » :

آخوند ملاحسین مراغه ای، معروف به « دخیل » یکی از مشهورترین و بزرگ ترین شاعران نوحه سرای آذربایجان در قرن سیزدهم هجری است. کلیات وی در هفت مجلد به نظم و نثر ترکی در مدایح و مصایب آل علی «ع» بسیار مشهور است. دخیل در قالبهای متنوع نظم، نگاهی شاعرانه و عاطفی به واقعه ی طف بویژه در تصویر و توصیف میدان کربلا دارد و با مهارت و ظرافتی شایسته و با استمداد از تخیل سیال و قوی خود، به شرح جزئیات حادثه عاشورا پرداخته است.

از اشعار کربلایی آخوند، در اجرای مراسم عاشورا، شبیه خوانی ها و شبیه گردانی ها و سینه زنی ها بسیار استفاده می شود و هنوز هو مردم مسلمان و شیعی آذربایجان با عشق و علاقه خاصی اشعار عاشورایی دخیل را می خوانند و گریه می کنند و به احیای شعایر حسینی می پردازند.

دخیل در شعری با محتوای مفاخره و حماسه و به زبان رجز، از قول حضرت علی اکبر «ع» خطاب به لشکر یزید بد اختر چنین می گویند :

سیزده اگر یزید بد اختر نشانی وار

گوندن ایشیقدی بیزده پیمبر نشانی وار

اولماز حریف کیمسه منه، منده بی خلاف

عباس نامدار دلاور نشانی وار!...

- آیا در شما - ای لشکر کفر! - نشانی از پیامبر رحمت (ص) است!

کسی از شما را یارای برابری با من نیست،

زیرا من نشانی از شجاعت عمویم عباس نامدار و دلاور دارم!

دخیل، ضمن پرداختن به جزئیات نمایشی که اغلب زبان حال و زاییده خیال شاعرانه اوست، سعی می کند فضایل، عظمت های روحی، شجاعت، جوانمردی، اخلاص، پاکی و توکل شهدای کربلا را نشان دهد و در مقابل آن رذالت ترس، ناجوانمردی زشت کرداری بد گوهری، قساوت قلب و خبث سیرت یزیدیان می پردازد. از این جهت اشعار او بسیار پربار و حایز اهمیت است و بارها در تبریز و تهران چاپ شده است.

میرزا محمد تقی قمری دربندی :

میرزا محمد تقی قمری دربندی (متولد 1235 ه.ق) یکی دیگر از مشاهیر عرصه ادبیات عاشورایی آذبایجان است. کلیات اشعارش تحت عنوان کنزالمصائب - که تماما در مدح و منقب و مرثیه اهل بیت «ع» است – ده ها بار در تبریز و دیگر بلاد شیعه نشین به چاپ رسیده است. این سه بیت از یکی از قصاید کربلایی اوست:

ماه محرم اولدو گنه گٶیلر آغلادی

دٶشدو جهانه غلغله عالملر آغلادی

اولاد حیدرین چکن آه و فغانینه

کرب و بلاده مؤمن و هم کافر آغلادی

شاما طرف اولاندا روان کاروان غم

یئر آغلادی، گٶی آغلادی، نه کشور آغلادی!...

- ماه محرم آمد، باز هم آسمانها گریستند!

غلغله ای در جهان افتاد و جهانیان گریستند

از آه و فغان جانسوز فرزندان علی «ع»

در کربلا مؤمن و کافر گریستند

و آنگاه که کاروان غم ]اسرا[ روانه شام شد

زمین و آسمان و نه فلک گریستند!...

میرزا ابوالحسن راجی تبریزی :

میرزا ابوالحسن راجی تبریزی (1292 - 1242 ه.ق)، هم از غزل سرایان بزرگ تاریخ ادبیات آذربایجان است و هم از معروف ترین شاعران اهل بیت (ع). بیش از صد سال است که نوحه ها و مرثیه های او در شهرها و روستاهای آذربایجان در ایام محرم خوانده می شود. قسمت اعظم دیوانش را اشعار عاشورایی تشکیل می دهد.

حاج رضا صراف تبریزی :

حاج رضا صراف تبریزی (1325-1271 ه.ق) یکی از بزرگ ترین شاعران غزل سرای آذربایجان است و کسانی چون فضولی بغدادی را می توان با او مقایسه کرد. نوحه ها و مراثی صراف در سوگ آل محمد «ص»، همانند غزل هایش بسیار پر احساس و مشهور خاص و عام است. بیشتر اشعارش مربوط به واقعه کربلاست.

صراف غزلی دارد به مناسبت عصر تاسوعا که همه ساله در شب های عاشورا توسط عزاداران حسینی در کوچه و بازار و مساجد و تکایا خوانده می شود و از زن و مرد، بزرگ و کوچک، شهری و روستایی و باسواد در آذربایجان، کمتر کسی پیدا می شود که نخستین بیت آن را در خاطر نداشته باشد :

گل گلزار رسالت بو گئجه

شمردن ایسته دی مهلت بو گئجه

یا تماییب آل علی صبحه کیمی

شیعه یا تسین نئجه راحت بو گئجه

شهدالر آدینا کلک قضا

یازادی فرمان شهادت بوگئجه...

- گل گلزار رسالت [امام حسین]

امشب را از شمر مهلت گرفت.

امشب چشم آل علی (ع) تا صبح به خواب نرفت

شیعه چگونه راحت و آرام بخوابد؟!

کلک قضا، امشب فرمان شهادت را

به نام شهدا رقم زد.

اصغر دلریش

اصغر دلریش، از شاعران توانا و پرکار نوحه سرای آذربایجان در نیمه دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری است. دیوان اشعارش به صورت سنگی در تبریز چاپ شده و بعدها چند بار به صورت افست به طبع رسیده است. برخی از ابیات عاشورایی او به قدری مشهور شده که بیشتر مردم، آن را از برمی خوانند و در واقع به شکل شعار عاشورا و ترجیع تعزیه خوانیها در آمده است. از جمله، این بیت:

حسینه یئرلر آغلار گؤیلر آغلار

رسول مصطفی (ص)، پیغمبر آغلار

- آسمان و زمین در غم حسین گریه می کنند،

رسول برگزیده، محمد مصطفی، پیغمبر خدا «ص» نیز در این ماتم می گرید.

بسیاری از شاعران بعد از «دلریش» این بیت او را در اشعار خود به صورت ترجیع، تضمین کرده اند. از جمله مرحوم استاد شهریار که در بیتی از شعر تضمینی خود، به عظمت تأثیر شعر عاشورایی دلریش در دلها، می گوید:

حسینین نوحه سین «دلریش» یازاندا

مسلمان سهل دیرکی، کافر آغلار

- اگر نوحه امام حسین «ع» را «دلریش» بنویسد

مسلمان سهل است که کافر هم - در ماتم حسین - گریه می کند!

میرزا علی حکیم «لعلی» :

میرزا علی حکیم «لعلی»، طبیب، ادیب و شاعر طنزپرداز بزرگ و نوحه سرای برجسته آذربایجان، در سال 1252 ه.ق. در «ایروان» متولد شد و سالها در تبریز به طبابت و سرودن شعر پرداخت و زندگی کرد و بالاخره در سال 1325 ه.ق در «تفلیس» از دنیا رفت. لعلی با اشعار طنز خود لبخند را بر لبها می نشاند و با نوحه های آتشین و جانسوزش دلها را در ماتم آل طه «ص» آتش می زد و چشم ها را اشکبار می ساخت. شعری در رثای حضرت علی اصغر طفل شیر خوار امام حسین (ع) و بیان قساوت قلب حمله و لشکر سنگدل کوفه و شام سروده است که بسیار معروف و چاشنی مجالس عزاداری حسینی است :

آلدی اله تیر و کمان حرمله

سالدی حریم حرمه ولوله

حلق علی اصغری ائتدی نشان

چکدی او دم و حدیله بیر هلهله

سو یئرینه حرمله پیکان وئریر

گؤر نئجه بی رحم دی بو حرمله

- حرمله تیر و کمان به دست گرفت،

و ولوله ای در حریم حرم [امام حسین] افکند،

گلوی علی اصغر را نشانه گرفت،

و خود از شادی سر به هلهله برداشت!

چه پست و بی رحم است حرمله،

که به جای آب، تیر به تشنه می دهد!

قاسم بیگ ذاکر :

قاسم بیگ ذاکر، شاعر شیعی و مبارز قرن سیزدهم هجری است که سال ها با فئودال های مناطق گنجه مبارزه کرد و حتی چندین سال به باکو تبعید شد. نوحه ها و مراثی او در سوگ شهدای کربلا مشهور است. این دو بیت، مطلع یک شعر سینه زنی از اوست که از زبان امام حسین (ع) خطاب به پیکر خونین علی اکبر (ع) سروده است:

دور ایاقه ائیله مه خواب اوغول

قورو یئرده یاتما یارا لیسان!

اورگیمده قالمادی تاب اوغول

قورو یئرده یاتما یارالیسان!

- برخیز ای فرزندم، مخواب،

بر زمین خشک و تفتیده مخواب، پیکرت زخمدار است.

قلبم بی تاب شد [ای پاره ی دل!]

بر زمین خشک و داغ مخواب، که جراحت داری!

خورشید بانو ناتوان :

خورشید بانو ناتوان، دختر مهدی قلی خان از شاعره های بلند آوازه آذربایجان در سال 1253 ه.ق (1837 م) در شهر « شوشا » - از شهرهای جمهوری آذربایجان - به دنیا آمد. او به دو زبان فارسی و ترکی شعر می سرود. خورشید بانو، زندگی غم انگیز و توأم با ناکامی داشت، از این جهت سایه ی حزنی در اشعارش دیده می شود. مرثیه ها و سوگ سرودهای وی در ماتم امام حسین (ع) و شهدای کربلا، از مشهورترین اشعار عاشورایی تاریخ ادبیات آذربایجان است. این بیت مطلع یکی از اشعار سینه زنی اوست:

سؤیله حسینه ای صبا، کرب و بلایه گلمه سین

گلسه دوشر بو دشتیده درد و بلایه، گلمه سین!

- ای باد صبا، به حسین (ع) بگو : به کربلا نیاید،

اگر بیاید، در اثر ظلم و جور، به درد و بلا در این دشت گرفتار می شود.

عباسقلی باکیخانوف قدسی :

عباسقلی باکیخانوف قدسی، شاعر، عالم، نویسنده و دانشمند شیعی قرن سیزدهم هجری، که آثارش را به زبان های ترکی، فارسی و عربی می نوشت. « مرآت الجمال » دیوان اشعار فارسی اوست و کتاب « گلستان ارم » را در زمینه دستور زبان فارسی نوشته است. کتاب « ریاض القدس » او به نظم و نثر مسجع و ادبی ترکی، یکی از کتب مقتل است که به واقعه کربلا اختصاص دارد.

سید عظیم شیروانی :

سید عظیم شیروانی، از دیگر شاعران بزرگ غزل و طنز آذربایجان و بنیانگذار مدرسه به سبک جدید در شهر « شاماخی » جمهوری آذربایجان است و در سال 1304 ه.ق (1888 میلادی)، در همان شهر وفات یافت. او در خانواده ای روحانی و عالم پرور پرورش یافته و بزرگ شده بود و با علوم و معارف دینی و ادبیات فارسی و عربی و ترکی به خوبی آشنایی داشت. مراثی و نوحه های سید در ماتم جدش، بسیار زیبا و جانسوز است. با شعر خویش به پاسداری از حرمت خون جدشان امام حسین (ع) و یارانش برخاسته بودند : یکی سید حیدر حلی در عراق و به زبان عربی و دیگری سید عظیم شیروانی در آذربایجان و به زبان ترکی. سید حیدر حلی حدود یک سال بعد از وفات سید عظیم شیروانی از دنیا رفت (1306 ه.ق)

میرزا اکبر طاهر زاده صابر :

میرزا اکبر طاهر زاده صابر (1329 - 1278 ه.ق / 1911 - 1862 م) شاگرد سید عظیم شیروانی و بزرگ ترین شاعر اجتماعی و طنزپرداز آذربایجان در دوره مشروطه و صاحب کتاب « هوپ هوپ نامه » و صاحب سبک در شعر اجتماعی و انقلابی. در چاپ های نخستین هوپ هوپ نامه بود، ولی بعدها در چاپ های باکو، اشعار عاشورایی وی از دیوانش برداشته اند.

ملامحمد نخجوانی :

ملامحمد نخجوانی، شاعر، نویسنده و از علمای بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری است. او فقه و اصول و دیگر معارف را در حوزه علمیه نجف اشرف در محضر فاضل شرابیانی، میرزا حبیب الله رشتی، فاضل ایروانی و... آموخت و بعد از وفات فاضل شرابیانی، مرجع تقلید شیعیان نخجوان و آذربایجان شد. او در سال 1334 ه.ق در شصت و شش سالگی در کربلا وفات کرد و در نجف به خاک سپرده شد. ملای نخجوانی آثار علمی متعددی در زمینه های فقه و اصول و حدیث و... دارد، اما معروف ترین اثرش، کتاب «سحاب الدموع» است که در آن به رحلت پیشوایان معصوم - علیهم السلام - و واقعه کربلا پرداخته و به نظم و نثر ادبی و عالمانه ترکی نوشته است. این کتاب در سه مجلد بارها در تبریز و تهران به چاپ رسیده است.

از دیگر شاعران معروف مرثیه سرا و عاشورایی آذربایجان می توان به اینان اشاره کرد :

مرحوم عباسقلی یحیوی تاج الشعرای اردبیلی، مرحوم حاج قدیر انور، منم، مرحوم صافی، حافظی تبریزی، مرحوم ذهنی زاده، مرحوم استاد سید رضا حسینی، مرحوم شهاب، ذاکر مراغه ای، عابد تبریزی، نجمی تبریزی، میرزا حسین کریمی و مرحوم استاد سید محمد حسین شهریار.

به خاطر پرهیز از اطناب، از ذکر نام آثار دیگر شاعران مرثیه گوی زبان ترکی آذربایجانی خودداری می کنیم. تذکر این نکته را بر خود لازم می دانم که شاعران نوحه و تعزیه و عاشورایی، ده ها برابر آن است که در این نوشتار اجمالا به معرفی یا ذکر نامشان پرداختیم.

در پایان، بی مناسبت نیست که مقاله را با دو بیت از اشعاری که مردم مسلمانان سراسر ایران و آذربایجان در روز عاشورا تا هنگام ظهر، ترجیع وار زمزمه می کنند و به عزاداری می پردازند، ختم کنم :

آخدین عالمده ندن کوه و بیابانه فرات

اولما دین قسمت حسینه دونه سن قانه فرات!

- ای فرات! چرا به کوه و بیابان های عالم جاری شدی،

اما قسمت امام حسین نشدی؟! ای کاش خون گردی ای فرات!

نئجه قان آغلاماسین داش بوگون

کسیلیب یئتمیش ایکی باش بوگون!

- چرا سنگ به گریه نیاید امروز؟!

در چنین روزی که هفتاد و دو سر بریده شده است!

والسلام علی الحسین و علی اولاده و اصحابه و انصاره و رحمة الله و برکاته.