سخنی در باب اصل و نسب نادر شاه افشار
سخنی درباب اصل و نسب نادرشاه افشار!📖📖📖📖📖
غرض از نگارش سطور ذیل، تنویر افکار برخی از دوستان پرسشگری که در پی تحرکات و شبهه افکنی های اخیر تورک ستیزان پان فارسیست درخصوص پاره ای از مسایل تاریخی، من جمله اصل و نسب نادرشاه افشار، دچار تردید شده اند، می باشد.
بنا براظهارات دوستان مزبور، گویا برخی از منابع معلوم الحال و وابسته به مکتب پان فارسیسم، که تورک و تورکی ستیزی را در سرلوحه ی برنامه های قومیت ستیزانه ی خویش قرارداده اند و نفرت پراکنی و اختلاف افکنی بین اقوام ایرانی به عادت مألوف شان بدل گشته است، در تلاشند تا ضمن انتساب ایل تاریخ ساز افشار و نیز فاتح نامدار آن، یعنی نادرشاه افشار (آخرین فاتح آسیا و ناپلئون شرق) به قوم کُرد، به زعم خویش برتعداد سلسله های آریایی(!) حاکم در فلات ایران، بیفزایند تا شاید بدین وسیله بتوانند قدری از فشار روانی خویش (که حاصل نژاد پرستی، خود برتربینی و تمامیت خواهی می باشد) بکاهند و درد ناشی از عقده های تاریخی خویش را تسکین دهند!
اما درخصوص ایل افشار و هویت و خاستگاه قومی نادرشاه، در حد وسع و توان و تا جایی که بضاعت علمی ناچیز حقیر اجازه می دهد، باید گفت : اگر چه سخن در باب هویت و خاستگاه قومی ایل افشار و نیز مؤسس نامی سلسله ی افشاری، در شرایطی که کوچکترین ابهامی در آن خصوص وجود ندارد (و مسأله تورک بودن افشارها به قول معروف، اظهرمن الشمس می باشد) موضوعیت چندانی نخواهد داشت، لکن به دلیل امتثال امر دوستان، نکاتی را در این خصوص عارض می شود:
گفتنی است : اسناد و مدارک فراوان برجای مانده در خصوص نادر و ایل افشار، راه را بر هر گونه شک و تردید و ابهام، نسبت به منشأ قومی و نژادی افشارها بسته است و تمامی منابع مزبور یک صدا به تورک بودن افشارها و منشأ تورکی نادر شهادت می دهند. اما نگارنده ی حقیر به جهت پرهیز از اطاله ی کلام و در حد ظرفیت تلگرام! تنها به عنوان نمونه و مشتی از خروار به ذکر چند مورد بسنده می کند.
دکتر لاکهارت، ایران شناس و نویسنده ی معروف غربی، در خصوص اصل و نسب نادر و هویت افشارها می گوید : «امامقلی (امام قولو : غلام امام) پدرنادر، یکی از افراد گمنام قیریقلو، از تیره های ایل افشار بود. افشار نام یکی از ایلات نیرومند و جنگجوی تورک است، که از قرنها پیش در ایران توطن دارند.» (نادرشاه، با دیباچه ی احمد کسروی، ص173، بخش آخر، سخنرانی دکتر لاکهارت).
اما در کتاب تاریخچه ی نادرشاه اثر محقق معروف، مینورسکی، در این باره می خوانیم: «بنابرقول رشیدالدین، طایفه اوشار (افشار) یکی از اقوام اتراک صحرا نشین و جزء میمنه سپاه اوغوزخان بوده است. صاحب تاریخ نادر، قوم افشار را تورکمان (به معنی تورک اصیل) می خواند. معروف است که از بیم مغول طایفه افشار تورکستان را ترک کرده و درآذربایجان استقرار یافته اند. شاه اسماعیل، شعبه ای از این قوم را به خراسان شمالی کوچانده و در سرچشمه میاب کوبکان از مضافات ابیورد ساکن کرد.... نادر به شعبه قرقلو افشار انتساب داشت، زبان مادری نادر طبعا" تورکی بود و با این زبان با پادشاه هند و جاثلیق ارمنستان مکالمه می کرد.» (تاریخچه نادرشاه، و، مینورسکی، ترجمه رشید یاسمی، ص8 و 9).
اما در منبعی دیگر در همین خصوص می خوانیم : «میرزا مهدی خان استرآبادی که سخن گستری اصیل در مقالت احوال نادراست، او (نادر) را از ایل قرقلو می داندکه تیره ای از افشارند و افشار را از جنس تورکمان می شناسد که مسکن و مأوای قدیم آنان تورکستان بوده است.» (تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی ایران در دوره های افشاریه و زندیه، دکتر رضا شعبانی، ص6)
اما سعید نفیسی، افشارها را از تورکان غربی محسوب می کند که زبانشان با تورکی شرقی متفاوت بوده است. (پیشین) احمد کسروی، تورکی ستیز معروف عصر پهلوی نیز افشارها را به عنوان یکی از ایلات تورک معرفی می کند. (پیشین، ص7).
رشیدالدین فضل الله معروف، صاحب جامع التواریخ نیز (آن گونه که پیش تر اشاره شد) افشارها را از جمله قبایل تورکی می شناسد که در دشتها پراکنده بوده اند. (پیشین).
مرحوم پرفسور جواد هیئت، یکی از برجسته ترین پژوهشگران زبان ، ادبیات و تاریخ تورکان، در خصوص اصل و تبار افشارها می نویسد : «افشارها یکی از24 قبیله اوغوز و از اولاد افشار، نوه اوغوزخان و پسر ییلدیز (اولدوز) خان و یکی از پنج قبیله تورک اند که حکومت و سلطنت تشکیل داده اند.» (سیری درتاریخ زبان و لهجه های ترکی، جواد هیئت، ص331).
ناگفته نماند که از جمله منابع دست اولی که هرگونه ابهام احتمالی در خصوص تبار تورکی ایل افشار را مرتفع می سازد، دایرة المعارف هزار ساله ی تورکان یعنی اثر گرانسنگ دیوان لغات تورک، نوشته محمود کاشغری، دانشمند و عالم برجسته ی اویغوری می باشد،
اما پرفسور فاروق سومر از پژوهشگران نامی ترکیه نیز اثر سودمندی با عنوان نقش ترکان آناتولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی به رشته تحریر درآورده است که به دلیل ارایه بحث مفصلی در خصوص قبایل تورک تشکیل دهنده سلسله صفوی من جمله تورکان افشار اطلاعات مفیدی در باره ی بحث حاضر در بر دارد که مطالعه آن اثر نیز جهت رفع ابهامات احتمالی توصیه می گردد.
علاوه بر منابع فوق الذکر، دکتر خالقی مقدم زنجانی نیز در خصوص افشارهای استان زنجان، کتابی منتشر نموده اند که مطالعه آن اثر پژوهشی نیز در خصوص مسأله مورد بحث خالی از لطف نخواهد بود.
اما این که چرا برخی از اقوام (با وجود صراحت منابع و مدارک تاریخی، در خصوص خاستگاه قومی نادر و ایل افشار) در صدد بوده و هستند تا ضمن انتساب و چسباندن نادرشاه افشار به ایل و تبار خویش، مفاخر و شخصیت های تاریخ ساز ملل دیگر من جمله تورکان را به نفع خویش مصادره نمایند، باید گفت : اولا" این مسأله پدیده ی نوظهوری نمی باشد، در ثانی، ملتی که فاقد آثار و مفاخر شایسته ی افتخار باشد و یا این که اطلاعی از میراث و دارایی های مادی و معنوی خویش نداشته باشد، ضمن توسل به اقداماتی این چنین، در صدد کسب افتخار برآمده، به دارایی های سایرین خواهد بالید. ارجاع به سخنرانی دکتر لاکهارت فوق الذکر در این باره خالی از فایده نخواهد بود. وی (دکتر لاکهارت) در خصوص اقدام برخی از ملتها برای انتساب نادرشاه (ناپلئون شرق : آخرین فاتح آسیا) به ملیت خودشان می گوید : «نکته تازه دراینجاست که پس از مشهور شدن نادر، هر کشور و شهری درصدد برآمد نادر را به خود منتسب سازد و افسانه هایی برای چسباندن این انتساب در خارج و داخل ایران جعل شد. تا آنجا که ایرلندی ها(!) هم نادر را ازخودشان دانستند، به این قسم که نادر بعدها چنانکه می دانیم به طهماسب قلی خان، مشهور شد و ایرلندی ها آن را تحریف کرده «توماس اوکلی» گفته، نادر را ایرلندی دانستند!» (نادرشاه، پیشین، ص173و 174) اما از اینها که بگذریم، فرهنگ و زبان حاکم بر ایل افشار، بدون هیچ شک و شبهه ای، حاکی از تبار تورکی این ایل تاریخ ساز می باشد. نامهایی چون قیریقلو (نام طایفه نادرشاه)، (امام قولو، غلام امام: نام پدر نادر)، تاوشانجیل یا دووشانجیل : توتم ایل افشار: پرنده ای شکاری که شکار عمده اش دووشان یا تاوشان بوده) و اووشار یا افشار : اوولایان : شکارگر و علاقمند به شکار و صدها نام و اصطلاح تورکی دیگر، نشانگر اصل و تبار تورکی و غیرقابل انکار نادر و ایل افشارمی باشد.
منبع : کانال رشت تورکلری
@rashtturkleri