خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

چند ریشه یابی تورک و تورکان

+0 به یه ن

ریشه یابی تورک و تورکان با ذکر منابع

 1- ترکان ایشغوز (اشکوز، اشکناز، در برخی موارد از آنها به نام ساکا یاد شده ، کلمه ساکا در ترکی باستان اکنون به کاسا (کاسه) تبدیل شده است، یکی از اقوام باستانی ترک بودند که در سده های 7- 8 قبل از میلاد بتدریج به قفقاز کوچ کرده و در بین خلق های قوتتی، سابیر، توروک، آذ و ... در ماننا و ماد مرکزی سکونت گزیدند. البته قبرهای ایشغوزی پیدا شده در " تپه حسنلی " نشانگر آن است که شاخه هایی از ایشغوز ها از 1000 ق . م در ماننا زندگی می کردند.

3- بعضی پژوهشگران برای یافتن قوم یا ملتی که در گذشته های دور نام ترک داشته اند جستجو کرده اند. به نوشتة هامر ـ پورگشتال (1188ـ1272/ 1774ـ1856) طایفة ترک باید همان باشد که هرودوت در تألیفات خود تارژِتااوس / ترگیتاوس ذکر کرده و در تورات توقارمه / توغارمه آمده است (ج 1، ص 3).

4- در بعضی آثار پهلوی چون بُندهش، تورانی مترادف ترک است و توران ، ترکستان نامیده شده است ( بندهش ، ص 72ـ73، 128، 140ـ141، 193).

5- نخستین مأخذ شناخته شده که در آن کلمة ترک بارها به عنوان نام جمعی از مردمان به کار رفته ، سنگ نبشته های اورخون است که شامل چند سنگ قبر از جمله سنگ قبر کول تگین (113/ 731) و بیلگه قاغان / خاقان (116/734) بوده است. در سنگ نبشته های اورخون کلمة توروک معمولاً با کلمة بودون (قبایل، خلق، مردم ) همراه بوده و به صورت توروک بُودون (مردم ترک ) آمده است.

6- از اوایل سدة اول / نیمة دوم سدة ششم میلادی نام ترک در امپراتوری پهناور گوک ترک بر اقوام متعدد و غالباً ترک زبان اطلاق گردید و این نام در خارج از مرزهای امپراتوری و در کشورها و سرزمین های مجاور نیز شناخته شد. بیزانسی ها که از دیرباز با اقوام و قبایل  ترک زبان و غیرترک زبان ارتباط و آشنایی داشتند، پس از تشکیل امپراتوری گوک ترک و ایجاد مناسبات سیاسی و اقتصادی با آنان از ترکها سخن به میان آوردند (قفس اوغلو، ص 27).

7- در منابع ایرانی هم از این تاریخ به بعد، نام ترک بتدریج جانشین نام تورانی شد. عربها از دورة جاهلی با ترکها آشنایی داشته اند و در اشعار برخی از شعرای عصر جاهلی ، مانند نابغة ذُبیانی (متوفی 604 میلادی ) و اعشی (متوفی بعد از 4) و نیز مطالبی که از ابوطالب، عموی پیامبر اکرم نقل شده، از گوک ترک ها با اسم ترک سخن رفته است (طوغان ، ص 74، 435). در برخی منابع نیز به چادر ترکی (قُبَّةٍ تُرْکِیَّةٍ) که پیامبر اکرم در آن اعتکاف کرده، اشاره شده است (از جمله رجوع کنید به مسلم بن حجاج نیشابوری ، ج 1، ص 825).

8-با عمومیت یافتن نام ترک، در منابع بیزانسی از قرن ششم میلادی، آسیای میانه «تورخیا» (ترکیه ) نامیده شد. در حدود سدة سوم تا چهارم / نهم تا دهم ، همین نام به سرزمین هایی که از رود ولگا تا اروپای مرکزی گسترده بودند اطلاق گردید. از قرن ششم / دوازدهم ، آناطولی ، به سبب جنگ ها و مهاجرت های ترک ها به آنجا ــ که این مهاجرت ها از اوایل نیمة دوم قرن پنجم آغاز شده بود ــ به ترکیه معروف شد. یک قرن بعد، سوریه و مصر نیز، با به قدرت رسیدن ممالیک ، نام ترکیه به خود گرفتند ( میدان لاروس ، ج 12، ص 342؛ د. ا. ترک ، ج 12، بخش 2، ص 143). در منابع ایرانی نیز سرزمینی که توران نام داشت ، بتدریج ترکستان خوانده شد. جغرافیدانان مسلمان قلمرو ترک ها را از سیحون تا شمال و مشرق دانسته اند (آوجی اوغلو، ج 1، ص 296).

9- محققان ، تاریخ ترک ها را عموماً با « هسیونگ ـ نو » ها / «هیونگ ـ نو» ها، که در منابع چینی هون ها نامیده شده اند، آغاز می کنند و آنان را نیاکان ترک ها به شمار می آورند (چاپلیکا ، ص 62؛ د. اسلام ، چاپ اول ، ج 8، ص 900؛ بارتولد، 1376 ش ، ص 33).

دورة روشن تاریخ امپراتوری هون از 209 ق م آغاز شد (بانارلی ، ج 1، ص 17، ج 2، ص 1071)

10-دورة روشن تاریخ امپراتوری هون از 209 ق م آغاز شد (بانارلی ، ج 1، ص 17، ج 2، ص 1071) و قلمرو آن با مغلوب کردن قبایل مختلف ترک و مغول و تونگوز و هندواروپایی ، از دریاچة بایکال تا تبت و از دریای خزر و کوه های اورال تا رود زرد (هوانگ هو) گسترش یافت ( د. آ. ، ج 10، ص 272؛ میدان لاروس ، ج 6، ص 55) و اراضی شمالی چین را در بر گرفت

11- با افزایش قدرت چین از اواسط سدة دوم پیش از میلاد امپراتوری هون رو به انحطاط گذاشت (کلاوسون ، ص 21؛ آوجی اوغلو، ج 1، ص 452). سرانجام امپراتوری هون ضعیف شد و در اواسط قرن اول پیش از میلاد به دو امپراتوری جنوب شرقی و شمال غربی تقسیم گردید. شاخة جنوب شرقی تحت حمایت چین در آمد و شاخة شمال غربی در آخرین دهة قرن اول میلادی از هم پاشید و هون های شمالی به سوی غرب و دشت های شمالی دریای خزر کوچیدند تا بعدها زمینه ساز تشکیل دولت هونهای اروپا شوند ( میدان لاروس ، ج 12، ص 342؛ اوزدک ، ج 1، ص 10).

12- امپراتوری هونهای جنوب شرقی پس از آنکه در 216 میلادی به دست امپراتوری چین منقرض شد، چند قسمت گردید. بخشی از آنان به سوی غرب رفتند و بخشی به «سین ـ پی » های مغول تبار ــ که جانشین هون ها در آسیای مرکزی شده بودند ( رجوع کنید به گروسه ، ص 114؛ کلاوسون ، ص 20؛ بارتولد، 1376 ش ، ص 33ـ34؛ آوجی اوغلو، ج 1، ص 455) ــ پیوستند و بخشی دیگر به سرزمین های کنونی ترکستانِ روس و ایران و هندوستان رفتند و نام « آق هون » (یا هَیاطِلِه یا هَفتال / هَفتالیت / افتالیت یا هون های سفید) به خود گرفتند و بعضی نیز که در آسیای میانه ماندند، دولت های محلی کم نفوذ و ناپایداری تشکیل دادند ( میدان لاروس ، ج 6، ص 55). هونهایی که به غرب و قزاقستان و اراضی شمالی دریای خزر عزیمت کردند، تحت فشار اتحادیة قبیله ای آوار ـ هونها ــ که از قبایل ترک و مغول تشکیل شده بودند ــ از اواسط نیمة دوم قرن چهارم میلادی به حوضة رود دانوب و دشتهای مجارستان رفتند ( د. آ ، همانجا). در حدود 415ـ420 میلادی ، هونها هم زمان با جنگ ایران و روم ، به مرزهای شمالی ایران حمله کردند، لیکن با شکست مواجه شدند (آوجی اوغلو، ج 1، ص 496).

13-هونها پس از استقرار در مجارستان، امپراتوری روم شرقی را وادار به پرداخت باج کردند و دامنة لشکرکشی های آنها، بویژه پس از قرارگرفتن آتیلا از 434 میلادی در رأس آنها، تا غرب اروپا، یعنی فرانسه و اسپانیا، کشیده شد (گروسه ، ص 149). وی در بارة ترک ها نوشته است که « بش ـ اوغور» ها، « ان ـ اوغور» ها و « شرا ـ اوغور» ها در جلگه های شمالی دریای سیاه به سوی رود ولگا، آکاتیرها در غرب دریای آزوف ، سابارها و توده های دیگر ترک در شرق ولگا پراکنده بودند.

14- شکل گیری حکومتهای ترک زبان، هستة اولیة اتحادیة گوک ترک قبیله ای بود از بازماندگان دودمان حاکم تسو ـ کو که آخرین دولت هون را تشکیل داد. (گومیلیوف ، ص 30).

15- ......


آچار سؤزلر : بیلیملار,