خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

چه باید خواند؟ چه باید کرد؟

+0 به یه ن
یازار : محمد اردم

برای مقابله با نظرات مخالفین زبان ترکی چه منابعی باید خواند؟ چه باید کرد؟

    بعضی دوستان –بالاخص در وبلاگ- می پرسند که برای مقابله با نظرات مخالفین زبان ترکی چه منابعی باید خواند؟ در جواب چند نکته را باید توضیح داد:

اولاً با این قبیل انگیزه های احساسی و عکس العملی، مطالعه چندان مفید و بادوام نخواهد بود. زیرا علی‌الظاهر هدف و مقصد عمیقی وجود ندارد. صحیح آن است که با خونسردی، ابژکتیویته، بیطرفی، عالمانه و با شوق علمی به سراغ مطالعۀ زبان و تاریخ ترک و هر حوزۀ مطالعاتی مشابهی رفت.

ثانیاً علاقه مندان مطالعۀ، بسته به علایق، مشغله و فرصت و مجال و تحصیلاتشان، می توانند و باید که در سطوح مختلف و منابع متفاوتی مطالعه کنند. برای مثال، شخصی پنجاه ساله که به کار تجارت مشغول است و تحصیلاتی در حد دیپلم دارد، نمی تواند در حدّی به مطالعۀ تاریخ و متون ترکی قدیم بپردازد که مستلزم آموختن چندین زبان قدیم و جدید است.

ثالثاً انتقادات و پلاتفرم های مخالفین زبان ترکی در ایران، شامل پرسپکتیوها و نظرگاه های حقوقی- سیاسی، تاریخی و زبانی است و جوابگویی به ادّله و دعاوی هر یک از حوزه های مزبور، تخصص و تعمق جداگانه‌یی می‌طلبد. در این مختصر به مجموع چند نکتۀ فوق- با اختصار و در حد بضاعت مزجات مؤلف- اشاره می شود

 - 1. مطالعۀ زبان و ادب ترکی را به چند سطح یا مرتبه می توان تقسیم کرد:

- 1-1.افرادی که سواد معمول دارند و می‌خواهند از شعر و ادب ترکی لذت ببرند و شعرا و ادباء را بشناسند و متون ادبی بخوانند. برای این افراد دواوین شعرای کلاسیک و جدید مناسب است. کما اینکه عامه فارسی زبان هم دیوان حافظ و شاهنامه و ... می خوانند و در حدّ خود متمتع و محظوظ می شوند.

این افراد اگر الفبای لاتین بیاموزند می توانند از آثار منتشره در جمهوری آذربایجان هم استفاده کنند. و اگر قدری همّت به خرج دهند با آموختن ترکی استانبولی و به یمن اینترنت به دنیایی از ادبیات ترکی و آثار کلاسیک و بزرگ ادبیات جهان با ترجمۀ ترکی دسترسی یابند.

اگر بتوان بعضی از این قبیل آثار و آنتولوژی ها را در ایران تجدید چاپ (reprint) کرد و یا به صورت اسکن شده در سی. دی. ها و فلش مموری و نظایر آنها در اختیار خوانندگان قرار داد، بسیار مفید خواهد بود. در حال حاضر با ظهور کتب صوتی (audio books)، امکان تهیۀ آثار صوتی و استماع آنها در همۀ اوقات و علی الخصوص در اوقات مُرده - مثل سفر با ترن، اتوبوس یا اتومبیل شخصی و .. - هم وجود دارد.

 - 1-2. افرادی که تحصیلات عالیه دارند و فرصت و فراغت بیشتری هم برای مطالعه دارند؛ این اشخاص علاوه بر سطح فوق می‌توانند به سطح تایخ زبان ترکی- مثلِ ترکی چاغاتایی، ترکی قدیم آناتولی / اوغوزی، ترکی قراخانی و متون اویغوری، کتیبه های اورخون - و احیاناً زبان ترکی معاصر مثلِ ترکمنی بپردازند.

این قبیل افراد اگر بتوانند به زبانی دیگر علاوه بر انگلیسی (ترجیحاً آلمانی یا روسی) مسلط شوند، موقعیتی به دست می‌آورند که خود می توانند آثار مفیدی درحوزۀ تورکولوژی عرضه کنند.

طبعاً رشتۀ تحصیلی آکادمیک افراد در گرایش و تمرکز آنان مؤثر خواهد بود. مثلاً کسانی که زبانشناسی یا تاریخ خوانده اند به تناسب رشتۀ خود می‌توانند در حوزۀ خاصی فوکوس کنند و حتی اثری قابل استفاده در دنیای تورکولوژی عرضه کنند.

مطالعاتی که در خصوص ترکی در جغرافیای ایران صورت می گیرد- عرصه‌یی که به قول مرحوم گرهارد دورفر بزرگترین کشفیات در آن حوزه خواهد بود- اگر با استانداردهای علمی ارائه شود، مورد توجه قرار خواهد گرفت. به هرحال، هر ترکی زبانی، در هر حوزه یی که کار یا فعالیت می‌کند، خوب است که به ترکی تخصصی آن رشته هم مسلط باشد و احیاناً بتواند آثاری در آن زمینه مطالعه کرده یا تألیف کند.

 -1-3. افرادی که مایلند مطالعات ترکی را به صورت حرفه‌یی و پروفشنال تعقیب کنند و می‌خواهند کاریرِ آکادمیک و علمی و تخصصی را ادامه دهند؛ طبعاً نیازی به پیشنهادها و توصیه های من ندارند. این اشخاص به لوازم کار خویش- مراکز علمی معتبر، زبان های تخصصی وو ..- تفطن دارند.

    برای هر سه گروه - بالاخص گروه اول و دوم که گاهی به غیر از فارسی به زبان دیگری مطالعه نمی کنند – مع الاسف منابع اندکی وجود دارد؛ آثار مرحوم دکتر جواد هیئت (سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی، آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش، و ..) و آرشیو نشریۀ وارلیق و بعضی نشریات دیگر مغنتم است.

اما علاقه مندان علاوه بر تسلط بر ترکی آذربایجانی و استانبولی، برای رهایی از منگنۀ زبان فارسی، که ناخودآگاه ذهن و ضمیرشان را شکل داده و به رنگ خود در آورد و زبان ترکی شان را یکجانبه متأثر می سازد، حداقل یک یا دو زبان خارجی هم بدانند. البته اگر کسی پای در بگذارد، خود راه بگویدش که چون باید رفت!

    بحث تفصیلی و جزء به جزء از آثار ضعیف و یا معتبر در عالم مطالعات ترکی، از حد و حدود من و این مقالت خارج است.

 - 2. در باب حوزه های مطالعه

 - 2-1. در خصوص استدلالات یا تهاجماتی که از منظر حقوقی- مثلاً نفی حق تحصیل به زبان مادری- یا سیاسی- مرتبط کردن هر نوع فعالیت فرهنگی و اجتماعی ترکی با پان‌ تورکیسم و " تجزیه طلبی " و نظایر آنها - مطلبی برای گفتن نخواهم داشت. در این زمینه، حسب اطلاع آثار قلیلی به فارسی وجود دارد. به هر حال شاید مطالعه در زمینۀ حقوق بشر و جریان‌هایی مثلِ مولتی کولتورالیسم مفید و ثمر بخش خواهد بود.

سال‌ها قبل کتابی دربارۀ راسیسم می‌خواندم و از آن جمله یی در خاطرم نقش بسته که تا به حال هم به حقانیت و صدق آن ایمان دارم : " هر نوع انکار حق، بر سفسطه و مغالطه استوار است ".

در واقع با این ایده بود که به سراغ مطالعۀ پارادایم آذری رفتم و مغالطات و خلط بحث ها و جعلیات بسیاری معلومم شد که قسمت هایی از آنها نوشته ام و مابقی را هم- ان شاءالله - خواهم نوشت.

گاهی اوقات می‌اندیشم که مسألۀ شأنِ زبان ترکی در ایران، امری حقوقی است، اما مخالفین آنرا به عرصه های تاریخی و زبانشناسی می‌کشانند و از مجرای اصلی خارج کرده و خلط بحث می کنند؛ بیان سادۀ مطلب مزبور آن‌که، فرض وجود زبانی به نام آذری و رواج ترکی به جای، چگونه می تواند نافی و منکر حقوق امروزی زبان ترکی باشد؟ این انکار حق و حقوق، غیر از سفسطه های نژادی چه مستمسک و مبنایی می تواند داشته باشد؟

 - 2-2 در باب سفسطه‌های حوزۀ آذریسم هم- اعتقاد دارم - اثری جامع و عالمانه در دسترس نیست، الّا مقالۀ برونو هنینگ و یکی - دو مطلب مختصر دیگر. علاقه مندان این حوزه باید غیر از فارسی و ترکی به پهلوی و زبان‌های همجوار مثلِ تاتی و تالشی و احیاناً کردی آشنایی داشته باشند. تصور می کنم که پروسۀ ایجاد، ترویج و تحکیم پارادایم آذری نمونۀ جالبی از ایجاد معرفت توسط ارادۀ سیاسی باشد و از مصادیق ناب تحلیل فوکو از رابطۀ معرفت و قدرت است که می تواند موضوع چندین تز دکترا باشد.

 - 3. مطالعات ترکی :

    قبلاً اشاره شد که حوزۀ ایران بکر و تحقیق نشده است. بسیاری از لهجه های محلی اساساً موضوع تحقیق آکادمیک قرار نگرفته اند و بسیاری از جزایر زبانی در نواحی مرکزی ایران و به طور کلی خارج از آذربایجان به شیوۀ علمی مطالعه نشده‌اند و داده‌ های آنها جمع آوری نشده است. علاقه مندان، بالاخص از دستۀ دوم و سوم می توانند با استفاده از ابزارهای مدرن به جمع آوری و ثبت اطلاعات خام و ضبط آنها و سپس تحلیل شان و یا رساندنشان به دستِ اهل تحقیق اقدام کنند. برای مثال از میان ده‌ها لهجۀ ترکی استان مرکزی- غیر از ترکی خلجی-  مطالعۀ سیستماتیکی راجع به زبان‌ها و لهجات ترکی سراغ ندارم. در باب خلجی هم فقط لهجۀ چند روستا از مجموع حدود چهل قریه، بررسی شده است.

 - 4. چه باید کرد؟

    در اینجا هم نظیرِ موارد سابق که فقط پیشنهاد بودند و نه توصیه یا نصیحت، چند ملاحظه مختصراً ذکر می شود :

. - تصور می کنم که جای خالی یک تاریخ ادبیات سیستماتیک و علمی با عنایت به ماتریال‌های موجود و منتشر شده در سنوات اخیر، محسوس است. البته آثار خوبی در جمهوری آذربایجان و ایران منشر شده و کتاب فوق الذکر دکتر هیئت هم نمونه یی از آنهاست.

اما مطالب فراوانی هم در نشریات و کتب جدید و تحقیقات جدیدتر روی متون و نصوص قدیم منتشر شده و دواوینی از شعرا و ادبای معاصر و قدیم نشر یافته-بالاخص در حوزۀ ادبیات مذهبی و مراثی، که کمتر موضوع تحقیق واقع شده- تدوین مجدد چنین مجموعه یی را ضروری می سازد. پروژۀ مزبور نباید مانند بعضی آثار تحقیقی، از شعرای فارسی گوی آذربایجان بیاغازد. زیرا آثار مزبور نه به ادبیات ترکی آذربایجان که به ادبیات فارسی تعلّق دارند.

همانطور که آثار بیدل دهلوی و غالب دهلوی (علی رغم اصل و نسب ترک وی) در چارچوب ادبیات فارسی تحلیل می شود و نه ادبیات هندی.

آثار نظامی و خاقانی و ... هم تعلق به ادبیات فارسی دارد. آثار ملای رومی هم بدین سان باید تلقی شود. زیرا حتی اگر مولوی رگ و ریشۀ ترکی داشته باشد، آثار اصیل و اصلی اش را به فارسی نگاشته و سروده است و لذا به ادبیات این زبان تعلق دارد. گرچه افکار و ایده های بلندش، او را به فردی ماورای فرهنگ‌ها و زبان‌ها مبدل می کند.

 - ·لغتنامه‌های ترکی خوبی هم در دهه های اخیر منتشر شده، اما به نظر می رسد که هر یک نقایصی دارند، یک لغتنامۀ مفصل و توأم با شواهد تاریخی مثلِ ایضاحلی لوغت، اما جامع تر و آپدیت تر از آن، که شامل متون کلاسیک و جدید و داده‌ های لهجات محلی- حتی الامکان - باشد، هنوز چشم به راه تحقیق و نشرِ ترجیحاً جمعی است.

 - ·حوزۀ بیبلیوگرافی هم از ساحت‌های مغفول است. تحقیق خانم نوشین موسوی (کتابشناسی توصیفی آثار موجود یا منتشره به زبان ترکی آذربایجانی در ایران) که در زمان خود هم، جامع و مانع نبود، متعلق به بیش از 20 سال قبل است و به ضرس قاطع می توان گفت که در حال حاضر، حجم آثار منتشره 2 تا 3 برابر شده است.

مأخذشناسی‌های مختصر و مشخصمث (specific) ثلِ " مأخذشناسی ناظم حکمت در ترکی آذربایجان (ترجمه ها، مقالات و کتب تحقیقی) " جمع آوری و منتشر کرد تا غنای منابع و یا حوزه های فقیرتر که در آنها تحقیق و تعمق بیشتری واجب است، معلوم گردد.

 - ·انتشار آثار علمی و ادبی به ترکی و غنا بخشیدن به این زبان، تهیۀ فیلم‌ها و آثار هنری و استراتژی‌های حمایت از این نوع فعالیت‌ها، موضوعاتی است که از حوزۀ صلاحیتِ من و امثال من خارج است

منبع : اینجا


آچار سؤزلر : بیلیملار,