چال عاشیق چال
چال عاشیق چال
عاشیق به توده مردم عشق می ورزد و توده مردم به او. کار عاشیق توصیف آداب و رسوم، زندگی روزمره و بیان شادی ها و آلام توده است. رپراتور عاشیق مشتمل بر تعدادی داستان یا منظومه است که معمولا تثبیت شده اند. تعداد داستان ها می تواند از ۲۰ تا ۱۰۰ متغیر باشد. محتوای داستان ها یا حماسی یا عشقی است. و از جمله مهمترین داستان های حماسی : کوراوغلو، قاچاق نبی، قاچاق کرم، ستارخان و… و از جمله داستان های عشقی : یانیق کرم ، دیل غم، گوزَلّلمه و… را می توان نام برد محتوای داستان ها معمولا به صورت گفتار (روایت) به وسیله عاشیق نقل می گردد. و اشعار با آواز، به همراه قوپوز ارائه می شوند.
چندین داستان بهصورت نظم (قوشما) و نثر (سوز) توسط عاشیقها آفریده شده و به صورت شفاهی به نسلهای بعدی منتقل شدهاست. مشهورترین داستانهای عاشیقها:
✔ کوراوغلو
✔ اصلی و کرم
✔ طاهیر میرزا
✔ امیر ارسلان
✔ عاشیق غریب
✔ تللی حسن
- قوپوز(ساز) انحصارا به عاشیق تعلق دارد. اهمیت قوپوز برای عاشیق به حدی است که ساز جنبه تقدس پیدا می کند. بنا به گفته عاشیق حسن اسکندری، هرگاه عاشیقی ساز خود را از دست دهد، او جان خود را از دست داده است.
عاشیق های آذربایجان در همه اعیاد و مراسمات، مثل عروسی، ختنه سوری و حتی جمع آوری محصولات زراعی، شرکت می کنند. ولی مکان اصلی اجرای داستان ها قهوه خانه ها یا کافه عاشیق ها (بنگاه عاشیق ها) است. ارائه داستان ها می تواند گاهی تا هفته ها یا حتی ماه ها به طول انجامد. از جمله داستان داغستان، که ارائه آن سه ماه طول می کشد. عاشیق معمولا اجرای داستان را در مقطعی مهیج، به گونه ای ناتمام می گذارد تا بتواند کنجکاوی حضّار را برانگیزد. و آنان را به حضور مداوم در قهوه خانه تا خاتمه داستان ترغیب کند. در صورت تطویل داستان، او سعی می کند با ارائه حکایات طنز آمیز کوتاه به نام قاراوللی خستگی حضار را برطرف نماید. متاسفانه امروزه کافه عاشیق ها در آذر بایجان متروک شده است.
داستان ها به طور شفاهی و سینه به سینه از استاد به شاگرد تعلیم داده می شود. و به نسل های بعدی انتقال می یابند. شاگردان مبتدی با فرا گیری اشعاری که محتوای مذهبی دارند، مثل مدح حضرت علی (ع) و سایر ائمه اطهار(ع) آغاز می کنند. و اصولا این گونه اشعار خود بخشی از رپرتوار عاشیق را تشکیل می دهند.
عاشیق ها به ملودی خود” هاوا ” می گویند. این نمونه های ملودیک در قدیم “ ماهنه ” نام داشتند. امروز به آنها مقام نیز می گویند. با این تفاوت که مفهوم مقام، علاوه بر آواز های داستان، در باره ملودی های خارج از آنها نیز به کار برده می شود. به آنسامبل متشکل از نوازندگان قوپوز، بالابان وقوال (قابال) نیز گروه عاشیق اطلاق می گردد.
همانطور که گفته شد، عاشیق ها به توده مردم عشق می ورزند و توده مردم به او. از اینروست که آنها نیز همراه و همگام با مردم در پیروزی انقلاب نقش داشتند و اساسا اشعار و موسیقی عاشیق ها از جنبه های عرفانی و مذهبی ضمن سایر جنبه ها نیز برخوردار است. در اشعار ذیل نیز کاملا مشهود است، که شاعر از عاشیق می خواهد که ساز خود را برای پیروزی انقلاب کوک کند. و از زبان عاشیق، پیام خود را در قالب حماسی منتقل می کند. در نوشتار فوق سعی شده است هر چند کوتاه، اما به گوشه ای از تاریخچه عاشیق ها اشاره شود هر چند که در این ارتباط نیاز به گفتار فراوانی است. باهم “ صوبح نامازی ” را می خوانیم:
چال عاشیق چال!
سازی سسلندیر آماندیر!
یوخو آلدیر گوزومو
گون قارانلیق! سو بولانلیق
اولوب ائل یوردو دومانلیق
سؤندروب یئل کؤزومو!
قهرمان اوغلون عاشیق!
داها یوخدور دوزومو!
سؤنموش او اودلاری مضرابیله اودلاندیر عاشیق!
سویوموش قانلاری قاینات، گؤیه داشلاندیر عاشیق!
قوی نفس گلسین ائله
باغلییاق شالی بئله
دایاناق سئل قاباغیندا
بابالاریمیز سایاغیندا
هایلا گلسین نبی الده تفنگی هابئله
قوچ کوراوغلو دلی لرله گله، بابک دیریله
هامی وئرسین ال اله!
قوی سنین دوشمن یوین نسلی کوکوندن قوروسون
چال ظفر نغمه سی نی، سس بو دیاری بوروسون
عاشیق آوازی سازی، ائل بوغازی
گجه دن چوخلو گئچیبدیر قالیب البته آزی
یئتیریب صوبح نامازی
داغلارین باشی مینارین، سازین آوازی اذان
پرده لر حمدیله سوره، شور و شهناز دا قرآن
هایلا ستّارخان ائلی
اونون ال بیر فامئلی
بو سحر وقتی قیام ائیله یه لر