گزارشی گلگشت طبیعت زیبای کلات نادری و قره سو
گزارشی گلگشت طبیعت زیبای کلات نادری و قره سو
اشاره : رقص آبشارهای هشت گانه و افسانهای قرهسو که از دل کوههای کوپه داغلاری (هزار مسجد! ) سرچشمه میگیرد چشم هر بینندهای را خیره میکند؛ این آبشارها که در جنوب غربی کلات نادری (نادرین که له ته سئ) و در 5 کیلو متری آن قرار دارد، در لابلای درههای تنگ؛ منظره بدیعی ایجاد کرده و روزگاری نادرشاه افشار دستور داد با لولهکشی این مسیر5 کیلومتری با استفاده از لوله های از جنس سفال کوزه ای، آب آنها را برای مصرف مردم کلات تا به عمارت خورشیدی برسانند.
سفر به کلات نادری
«کلات»، در دامنه کوه "کوپه داغلاری " ( هزار مسجد)، مانند گنجینه ای است که طبیعت سخت از آن حفاظت می کند. در این میان کاخ خورشید همچون نگینی در میان کلات پنهان مانده و این عطر شالیزارهاست که هر گردشگری را به سوی نماد کلات هدایت می کند.
شهر کلات نادری در فاصله 145کیلو متری شمال شهر مشهد در مرز ایران و ترکمنستان قرار دارد. علت نام گذاری آن به کلات یا که له ته (دژ) به خاطر این است که دور تا دور آن را رشته کوه های کوپه داغلاری فراگرفته است. کوه هایی بلند و تسخیر ناپذیر که شهر را همانند دژی محکم ساخته اند که در زمان نادرشاه از آن به عنوان پناهگاهی در برابر تاخت و تاز دشمن استفاده می شده است. هیچ کس به راحتی نمی توانسته از این کوه ها بگذرد و آنجا را فتح کند.
تنها راه ارتباطی کلات از طریق تونلی است که احداث آن پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده و بعد از انقلاب به پایان رسیده است. نکته عجیب در باره این تونل این است که ابتدای آن فراخ تر است و هر چه به انتهای آن نزدیک میشوید تنگ تر میشود. بعد ازتونل شهر کلات نادری به شکلی مستطیلی در کنار رود کلات ساخته شده است. همان رودی که در ادامه به دشت خاوران - قره قوم – می رسد و پس از طی مسافتی به آمو دریا میریزد.
به دلیل موقعیت کوهستانی کلات، فقط از طریق برخی مدخلها که کلاتیها به آن « دربند » میگویند، میتوان به آن وارد شد. در میان در بندها، گذر فعلی، دربند ارغونشاه خواهد بود که رو به جنوب است. در بندهای دیگر شامل چوب بست، کشتنی و دهچه رو به ترکمنستان باز میشود.
کلات آنقدر بزرگ نیست که آدرس دهی دقیق برای آثار تاریخی لازم باشد. اگر به جای عبور از تونل جدید از راه قدیم یا دربند وارد شوید، برخی آثار از همان بدو ورود قابل مشاهدهاند.
« کتیبه ترکی نادیر داش یازی سی » در مدخل بند ارغونشاه واقع شده و به دستور نادرشاه در دل کوه کنده شده است. کتیبه با شعری به زبان ترکی از «گلبن افشار» آغاز می شود و با توصیف صفات نادر ادامه مییابد و آوردن نام شاعر در بیت آخر پایان می پذیرد. به دلیل آن که این کتیبه حدود 15 متر از زمین ارتفاع دارد، خواندن آن به آسانی ممکن نیست.
« برج و باروی نادر » که بر بلندای کوه به چشم می خورد، از گل و سنگ و آجر ساخته شده است و از بستر رودخانه چیزی حدود 40 متر ارتفاع دارد. در گذشته نگهبانان شهر ورود و خروج را از این محل کنترل میکردند.
قدیمیترین اثر تاریخی کلات، مسجد « کبود گنبد » متعلق به دوره سلجوقی است و در کنار مسجد، حمام نادری قرار دارد که متعلق به دوره نادری است و امروزه به مرکز صنایع دستی تبدیل شده است.
« کاخ خورشید » مهمترین اثر تاریخی و نماد کلات است. درست است که در زمان نادرشاه افشار بنا شده اما شواهد حاکی است بر بنایی قدیمیتر متعلق به دوره ایلخانی ساخته شده است. ساختمان سه طبقه در میان باغی قرار دارد که در زمان خود بسیار زیبا بوده است.
قره سو کلات :
قره سو : قره سو واژه ای است ترکی و به معنی " آب سیاه " است و چون بستر و کف رودخانه را سنگهای سیاه پوشانده، وقتی آب روی آنها حرکت میکند، مسیر رودخانه سیاه دیده می شود.
قره سو، دهی است که تمام " المان های زیبای روستایی " را در خود دارد و حال در جوار این ده زیبا آبشارهای چشم نواز و گوش نواز، می تواند خاطر مسافران و گردش گران را آسوده و آرامش را به آنان که خسته زندگی شهر نشینی هستند هدیه کند.
در قره سو، تا چشم کار می کند درختان را در دل خود جا داده است که بر فرشی سبز در بهار و زرد در پاییز ایستاده اند. مرغ و خروس های محلی از دل هرحیاط بیرون می زنند و لابلای کله های گاو و گوسفندها مخفی می شوند. درون حیاط هرخانه ای تنوری وجود دارد که زنان روستایی درآن نانهایی شیرین محلی بنام فطیر و گرد می پزند که مزه ای فراموش نشدنی دارند. می گویند در زمان نادر شاه افشار، زنانی در اینجا نان می پختند و به صورت زنجیره انسانی دست به دست نانهای داغ را تا عمارت خورشید حمل می کردند تا به دست نادر شاه برسانند.
آنچه اینجا را بسیار زیباتر ساخته وجود دره های تنگ لابلای کوه های سربه فلک کشیده است. از یک جایی به بعد دیگر راهی ندارید جز اینکه به آب بزنید و از درون آن راه خود را باز کنید. البته هرچه جلوتر می رویم مقدار آب زیاد تر می شود و شما بیشتر درون آن فرو می روید.
چاره ای نیست جز اینکه لباس شلوارتان را بالا بزنید و یا اینکه مثل خیلی از جوانها از خود یک تیپ زیبا!!! درآورید و پاچه شلوارتان را در جورابتان فرو کنید و پا درون آب بگذارید. اینجا سن گها بسیار لیز و خزه بسته هستند و اگر کفش و جورابتان را در بیاورید امکان به زمین خوردن برایتان وجود دارد. بنابراین بیخیال کفش هایتان شوید.
به غیر ازما کسان دیگری هم بودند که پا به زلالی آب داده بودند و دره های تنگ و پیچ در پیچ را بالا می آمدند. مناظر آنقدر زیبا بود که میرزید حتی چهار دست و پا روی سنگ ها بخزید و بالا بیایید. در پشت هر تکه سنگ منظره ای زیباتر در کمین و هر لحظه ممکن بود ما را غافلگیر کند و پا لیز بخورد و باعث خنده و شادی دیگران و ما بالا و بالاتر می رفتیم
بالاخره به اولین آبشار رسیدیم. قطرات آب مانند بارش باران بر سر ما فرو میامد. کوه با شیبی نود درجه ایستاده بود. جالب بودن پله کانهایی فلزی بود که می توانستید از آنها بالا بروید. البته در این قسمت دیگر هر کسی داوطلب نمی شد. پله ها خیس و لیز و باریک بودند و اگر خدای ناکرده کسی سقوط کند با کله روی تخته سنگ های تیز و خارا می افتد. بالا رفتن برای بسیاری هیجان انگیز و بدیع بود. جای همه شما ها خالی. یکی از زیباترین آبشارهایی که در تمام عمرمان دیده ایم همین آبشار قره سو است.
متاسفانه در طی سال های اخیر که ایران دچار خشک سالی شده است. این آبشار هم از این قاعده مستثنی نبوده و فشار و حجم آب بسیار کاهش یافته است. آنچه در روی کوه مشاهده می کنید ردی بوده که در طی قرن ها آبشارهای پرآب بر دیواره کوه به جا گذاشته اند که امروز تنها ساییدگی آب برجا مانده است.
آنچه که طی سالهای اخیر قدری از جذابیت این آبشارها کم کرده مربوط به بحران کمبود آب است. زیرا با توجه به خشک سالی های این استان، آبشارها هم از این قاعده مستثنی نبوده و فشار و حجم آب بسیار کاهش یافته است.
پس با رفتن از پلکان در بالای کوه به محیط سرسبز می رسیم که قاه سه چینگ از دور و از روبرو نمایان می شود. به گفته کارشناسان بلندترین قلعه منطق کلات است