خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

تنوع قومی بومی، در برخی کشورها

+0 به یه ن

" پدر تؤرکان اؤغوز بر روی پول ملی تؤرکمنستان "

تنوع قومی بومی، در کشورهایی چون هندوستان، روسیه، چین، آمریکا، کانادا

همانطور که می دانیم ایران کشوری بسیار کثر المله است که در آن بنا بر ادعای برخی از ایرانیان در حدود 900 زبان و لهجه وجود دارد عده ای هم این تعداد را یک اغراق می دانند و تعداد زبان و لهجه های موجود در آن را در حدود 300 بر می شمارند. اما آنچه که بسیار مشخص است کشور ایران در مورد تنوع قومی بومی، همردیف کشورهایی چون هندوستان، روسیه، چین، آمریکا، کانادا می باشد  و علیرغم این ویژگی بسیار بارز از یک حیث ایران کشوری بسیار استثنایی نیز محسوب می شود. زیرا در تمامی کشورهای " بسیار کثیر المله " در جهان (مانند ایران) ، دولت آزادی های بسیار فراوان تر در مورد خود مدیریتی ملت ها ، آزادی های دینی، زبانی، فرهنگی و سیاسی را نسبت به شهروندان خود به رسمیت شناخته است.

جمهوری خلق چین :

در کشوری مانند چین در حدود 230 زبان و لهجه وجود دارد این کشور به صورت رسمی 55 " گروه قومی " در این کشور را برسمیت شناخته است که در اموری مانند آموزش به زبان مادری و گونه های مختلف خودگردانی از آزادی های نسبی برخوردارند. دست کم 6 گروه قومی از میان 55 گروهی که در این کشور به صورت رسمی از سوی دولت شناخته می شوند نیز از گروههای اتنیکی تورک تبار هستند. بزرگترین منطقه ی تورک نشین در این کشور استان خودمختار سین کیانگ(سینجان) است که نام واقعی آن "ترکستان شرقی" و یا ایغورستان است. زبان تورکی اویغوری با الفبای عربی یکی از 5 زبانی استکه بر پشت اسکناس های چینی نوشته شده است.


این در حالیست که 90% از مردم چین از قومیت چینی هستند. استان سین کیانگ (ترکستان شرقی) که کشوری مستقل بود بعد از انقلاب مائو توسط چین اشغال شد. اگرچه چینی ها به دلیل جمعیت بسیار زیادشان سیاستی در رابطه با کوچ دادن چینی ها به مناطق قومی کشور در پیش گرفته اند و بر اثر این سیاست هم اکنون متاسفانه تنها نیمی از جمعیت ترکستان شرقی ترک تبار است(بقیه چینی های مهاجرند) اما به همه حال اویغورها در سرزمین خودمختارشان از آزادی هایی مانند شناخته شدن به عنوان یک ملت ، آموزش به زبان مادری ، آزادی های دینی و ... برخوردارند.

جمهوری فدراتیو روسیه :

در مورد کشور روسیه نیز باید گفت در این کشور جماهیرتورک باشقورد (58%)، ساخا (51%)، تاتاریستان (57%)، چوواش (70%)، تووا(82%)، آلتای(41%)، هاکاس (12%)، بالکار (11.5%)، داغستان (25%)، قاراچای (45%) و کریمه (12%) خودمختار هستند (ارقام مربوط به در صد جمعیت تورک این جماهیر به کل نفوس آنهاست) که البته سه جمهوری داغستان، بالکار و قاراچای که در قفقاز شمالی قرار دارند در اصل سرزمین های مشترک تورکان و قفقازی زبانان است و در گذشته نیز در آنها ملل قفقازی زبان زندگی می کرده است. همانطور که می بینید روسیه از اواخر دوره ی تزاری و بویژه در دوره ی کمونیزم ترکیب قومی همه ی این جماهیر تورک را برهم زده است به عنوان مثال در جمهوری هاکاس تا قبل از اشغال این سرزمین توسط دولت تزاری حتی یک روس هم زندگی نمی کرد. در مورد کریمه نیز در طول 200 سال گذشته که اکثریت غالب این سرزمین تاتارها بودند اکنون تنها 12% از مردم آن تاتار هستند. روسها اصولا تا قبل از اشغال در سرزمین های شرق اورال و سیبری مانند ساخا هیچ حضور تاریخی نداشته اند. اما در روسیه علاوه بر جماهیر خودمختار تورک جماهیر و استان های خودمختار دیگری نیز وجود دارند که سرزمین بومی مردمان غیر روس است. با اینحال این مردمان در آموزش به زبان مادری، خودمختاری، اداره ی امور دینی و ... آزادی های زیادی دارند.

هندوستان :

در مورد هندوستان باید گفت در این کشور 24 زبان رسمی در سطح کشوری و ایالت های خود مختار وجود دارد در این کشور کثیر الملله ی 400 زبانی قوانین دولت از حقوق اقلیت های قومی دفاع می کند. بسیار جالب است که بدانیم هر سه ی این کشورها که کثیرالملله بودن را پذیرفته و برسمیت شناخته اند غیر مسلمان هستند و ادعای اینکه " به قرانی اعتقاد داریم که در آن خداوند هیچ قومی را برتر از دیگران قرار نداده است " را نیز ندارند.

البته باید گفت تقریبا به جز چند کشور در دنیا مانند ارمنستان، کشوری وجود ندارد که چند قومی و یا کثیر الملله نباشد. اما این بسیار بالا از کثرت ملل بومی در اوراسیا مخصوص این کشورها و ایران است به طوری که در تورکیه تنها 32 اقلیت بومی وجود دارد.

با توضیحات بالا متوجه می شویم که نسبت به موارد مشابه، ایران هنوز در مقابل حقوق ملت های این جغرافیا از دنیا بسیار عقب مانده است و به شدت آنان را سرکوب می کند. البته همانطوری که اشاره نمودیم تبعیض و برهم زنی بافت قومی و نظایرهم در کشورهای فوق نیز وجود دارد، اما چیزی که در ایران " مضاف بر موارد مذکور " وجود دارد " انکار شدید هویت های ملی در عمل " است. این در حالیست که در ایران برخلاف موارد بالا هیچ قومی اکثریت مطلق را هم ندارد

همه ی اینها در حالیست که در ایران قبل از پهلوی نوعی از بومی گرایی سیاسی به صورت سنتی حاکم بود که در قالب خان نشین ها و بعدا ایالات و ولایات تبلور می یافت. اما با بروز دیکتاتوری پهلوی همه ی این معادلات تاریخی با یک حرکت پشت دست رضا خان به تاریخ پیوست ایالات تکه تکه شدند، حقوق ملل انکار و زبان آنان ممنوع شد، آثار تاریخی و هویت آنان انکار شد و فرصتی تاریخی برای همزیستی مسالمت آمیز ملل در این جغرافیا که از اعماق تاریخ به میراث مانده بود از بین رفت.

منبع : برگرفته از مقاله ترکشناسی با عنوان : چرا ادعا می کنیم که هیچ فارس نژادپرستی وجود ندارد؟ متن کامل مقاله : اینجا


آچار سؤزلر : بیلیملار,