خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

آثار تقدس درخت در قالی های ترکی

+0 به یه ن
نوشته : گالینا سرکینا

یازدهمین کنگره هنرهای ترک – اوتریخت، هلند.اوت 1999

مترجم :دکتر رحمت قاضیانی



مقدمه ی مترجم : در جهان بینی ترک های باستان درخت از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. در نظر ترکهای باستان، مدل فضائی دنیا از دیدگاه آفرینش جهان، شامل بالا، زیر و میانه بوده، که بیشتر تصویر یک درخت را در نظر آنها مجسم می کرد، درختی که هر قسمت آن معرف بعضی فعل و انفعالات طبیعی یا اجتماعی بوده است. بالا،تاج درخت : که یادآور فضا،ستارگان، قلل کوه ها، سرچشمه های رودخانه ها، پرندگان و جهان بالا است. پائین : ریشه های درختان، غارها، تنگراه ها، آب و حیواناتی که در لانه های زیر زمینی زندگی می کنند، و دنیای زیرین را بخاطر می آورد. دنیای میانه، یا تنه درخت : دّره ها، نوع بشر، و حیوانات خون گرم را یاد آور می شود.

درختی که به عنوان نماد این طرز فکر مورد احترام ترک های باستان بود، درخت غان بوده است، که در مراسم مذهبی مختلف برای تانگری از آن استفاده می شده است. و مردم برای بر آورده شدن آمال و آرزو هایشان ازسوی تانگری، به آن پارچه می آویختند.


ردپای تقدس درخت در قالی های ترکی :
قالی در جوامع سنتی، علاوه بر اینکه بعنوان یکی از وسایل زندگی مورد استفاده قرار می گیرد، نشان دهنده و منتقل کننده طرز فکر و جهان بینی خالق آن نیز می باشد. ردّ و نشانه هایی که در قالیچه های ترکها وجود دارد، مثل سایر آثار فرهنگی نشان از ریشه های مشترک تاریخی ترکها در آسیای میانه و آسیای صغیر دارد. در قالی و قالیچه های ترکی نشانه هائی از اندیشه های شامانیستی قبل از اسلام دیده می شود . اغلب قالیچه های نماز گزاران ترک(نمازلیق) که بعنوان قسمتی از جهیزیه به دختران داده می شود، آثاری از درخت در خود دارند.
اکثر جوامع انسانی به تولید مثل - که عمل اصلی طبیعت است - توجه خاصی داشته اند. تمام تغییر و تحولات کیهانی بعنوان نشانه ای از تجدید زندگی مورد توجه بوده است .

در جهان بینی و مراسم مذهبی ترکان باستان، درخت موقعیت ممتازی داشته است. در اسطوره های ترکان، درخت مرکز زندگی بود و بصورت نقطه شروع در فضا و زمان بوده است. تم بسیاری از داستان های حماسی ترکان، در اطراف درختان تمرکز داشته و ماجراهای مهم قهرمان داستانها در اطراف آنها بوقوع می پیوسته است.

حفظ عناصر فرهنگی با ستانی درفضای زندگی روزمره - که زنان حافظان اجاق مقدس خانه - آنها را به دخترانشان منتقل می کنند، قابل توجه است. دنیای صنایع دستی زنان معمولا عمری طولانی دارد. اینها موادی هستند که در مراسم مذهبی سیکل حیاتی اهمیت خاصی دارند. ایده ی اصلی، تولید مثل و زایش مجدد است (مثلا مراسم ازدواج).اشیاء مقدس مشابه در مقابل هر نوع تغییر فرم وشکل، مقاوم بوده اند. لباس های زنانه معمولا فرم باستانی زینت آلات را برای خود حفظ کرده اند. بدین سبب پوشش سر عروس ها درزمان حاضر شکل باستانی خود را که مربوط به کلاه زمان سکاها (سیت ها) است، در خود دارد.

تصویر کوچک شده

(درختی در آناطولی با تکه پارچه هائی که به آن آویزان شده است )

قا لیچه با طرح درخت در تمام نقاطی که ترک ها زندگی می کنند، دیده می شود. این نشان دهنده ی تداوم و پایداری نشانه ها و وابستگی به نماد درخت در بین ترکها - گرچه از نظر زمان و مکان از هم جدا شده اند – می باشد. بنظر می آید، اسلام به عنوان دین غا لب در اکثر مناطق ترک نشین، توانسته است صرفآ در سطوح بیرونی لایه های اعتقا دات شامانیستی فرهنگ آنها نفوذ بکند. لایه های باستانی فرهنگ ترکها، بعلت هوشیاری اجتماعی سنت گرای آنها تاکنون حفظ شده است. سنت گرائی درک اجتماعی ترکها، بعلت روش زندگی و اقتصاد مبتنی بر چادر نشینی و نیمه چادرنشینی ایشان تاکنون حفظ شده است.
در ترکیه، افسانه ها و تخیلات مربوط به درخت بیشتر در قسمت شرقی آن کشور دیده می شود ( سره بریسکووا، 1979 صفحه 130-131). زنهای نازا و دختران برای اجابت خواسته هایشان از سوی تانگری به زیارت تک درخت های نزدیک روستا، قبرستان و یا قبور اشخاص مقدسی که زیارتگاه است، می روند. گهواره ها و عروسک هائی که به در بسته می شوند، نشانه های آرزوهای زوّار می باشد.

نمونه های بدون خون و سر بریدن نذورکه بعنوان قربانی تقدیم می شدند، بصورت سربند و تکه های لباس بوده است. درخت های مشابه در سرتاسر آسیا پراکنده است. زنان نازا در قزاقستان برای تک درختان، در سرتاسر استپ گوسفند قربانی می کنند (رادولف، 1989، صفحه 230 -231). ریشه های اعتقادی تمایل به درخت در شرق نهفته است.


تصویر کوچک شده

(قالی ترکی، از مجموعه ی موزه ی هرمیتاژ، سنت پیتزبوگ)

زنان یاکوت اعتقاد دارند که، بعد از گذراندن یک شب در زیر درخت صنوبر - که تاج غیر عادی دارد - می توانند حامله شوند. یکی از شخصیت های افسانه ماناس در ازبکستان، در قسمتی از داستان می گوید " زنش باوجود اینکه، در زیر درخت مقدس و یا زیر درخت سیب خوابیده، حامله نشده است ". ازبک های خوارزم عادت داشتند که جفت جنین و یا جسد جنین کمتر از سه ماه را، در زیر درخت میوه دفن نمایند، تا او بتواند به محل قبلی خود رجعت نماید. در مراسم شمن های ازبکان سمرقند، درخت میوه نماد باروری در بین زنان نازا بوده است. در ارز روم و برخی نقاط ترکیه، در اطاقی که زنی زایمان می کند شاخه ی درخت سیب گذاشته می شود ( سره براکیوا ، 1979، صفحه  130-131). ترک های سیبری که سنت های باستانی را بطور کاملتری حفظ کرده اند، اعتقاد دارند که ارتباط بسیار نزدیکی بین انسان و درخت وجود دارد، بطوری که اگر درختی در جائی بمیرد، نشان دهنده مرگ یک انسان است. اگر درخت پیر باشد، نشانه ی مرگ شخصی پیر و اگر جوان باشد، نشانه ی مرگ شخصی جوان است. آنها معتقد هستند که روح شخص پس از مرگ به درخت مربوطه منتقل می شود. قزاق ها و ترکمن های مانقیشلاق هم چنین عقیده ای دارند و معتقد ند، درختی در بهشت وجود دارد که هر برگ آن به روح انسانی در روی زمین مربوط است. وقتی انسانی می میرد، برگ مربوط به او از درخت کنده می شود (کاروتز، س،ا، صفحه 134).

بعقیده ترک های سیبری بچه ای که هنوز دندان در نیاورده، به طبیعت تعلق دارد و اگر در می گذشت، او را در پوست درخت غان پیچیده و به درختی آویزان می کردند. پوست درخت غان بنا به اعتقاد آنها، نماد نزدیکی به طبیعت است. آنها معتقد هستند، بچه با فرهنگ انسان ها ارتباطی ندارد و به طبیعت تعلق دارد.

بنابه عقیده شمانیستی، بچه ی شش ماهه درختی را بخاطر می آورد که روحش به صورت پرنده ای بر روی آن زندگی می کند (سوتسکایا اتنوگرافیا 1974 ، شماره 2، صفحه 104). جفت یک بچه تازه بدنیا آمده در زیر درختی دفن می شود. درخت بصورت محل زندگی روح دو باره شکل گرفته اجداد، در نظر گرفته می شود. در آنجا ارواح بصورت برگ، میوه و یا پرندگان تجسم می شوند.

هر قوم و طایفه ای دارای درخت مخصوصی برای خود است. روح بسیاری از حیوانات هم در درختان مخصوص به خودشان، زندگی دوباره پیدا می کنند. بنا به عقیده ترک های سیبری در بهشت نیمه خدائی به اسم " اومی " وجود دارد که معشوقه بسیاری از نیروهای طبیعت است.



تصویر کوچک شده

(جزئیات یک کلیم از تراسی، از یک مجموعه شخصی)

نیمه خدائی دیگر با همان خصوصیات، با نام " مای " ، حامی دوران کودکی، دوران بارداری ، بخشنده ی زیبائی، و پیروزگر میادین جنگ و غیره وجود دارد. در بهشت انواع حیوانات در روی درخت های خودشان - که مربوط به نیم خدا " اومائی " است - پرورش پیدا می کنند. افسانه های مربوط به آفرینش درخت - جد بزرگ انسان ها - در بین مردمان آن مناطق وجود دارد. پدر بزرگ مردم " نانای " از یک درخت متولد شده است. او اولین شخصی است که " هودا " یا " هودای " نامیده شده است.
(Sistemniya issledovaniya vzaimosvyazi drevnih kultur Sibriri I Severnoi Ameriki, 1995, p. 114)


در ترکی این نام، یادآور کلمه " خدای " است. افسانه های دیگری وجود دارد که در آن، خلقت یک درخت شامان، بوسیله یک نیمه خدا- که در عین حال خودش نیز یک شامان است - مطرح شده است. در افسانه های بسیاری از نقاط اوراسیا در مورد ازدواج دو درخت و تولد انسان از آنها گفته شده است. در شجره شناسی افسانه ای اوغوزها، از ازدواج دو درخت طلائی و نقره ای صحبت شده است.
در بین ترک های سیبری این رنگ ها، استعاره از خورشید و ماه می باشند. ازدواج این دو موجود بهشتی در افسانه های اساطیری این مردم، خلقت تمام موجودات کره زمین را سبب می شود. (Radlov , 1989, p. 359 , Potapov , 1991,  pp227, 293).
در کتاب شاهنامه از یک زوج درخت، که قدرت صحبت کردن هم داشته اند، یاد شده است.

انعکاس این عقاید می تواند معنا و انگیزه ی ساخت بنای یادبود در روم باستان، به نام " سوریوم تیگیلوم " را، برای ما توضیح دهد. پایه های این بنا، نشان دهنده ی رب النوع مذکر به نام " جانوس " و رب النوع مونث بنام، " سورور " است. نام آخری به معنای "  sister " (خواهر) ترجمه شده است. مفهوم مراسمی که در آنجا اجرا می شود، شبیه مراسم تولدی که در سرتاسر آسیا مرکزی توسّط طوایف دامدار اجرا می شود، می باشد. (توضیح مترجم: یاد آوری این مطلب، بیشتر بدین جهت است که، از نظر تاریخی اعتقاد بر این است که تمدن روم باستان بر اساس تمدن آتروسک ها یی شکل گرفته که ریشه ی ترکی و آسیای مرکزی داشته اند).

امپراتوران ختن مراسم مذهبی مخصوص خود را در مقا بل دو درخت - که سمبل دروازه بودند - اجرا می کردند. (E Lun - Liu, 1979 , p . 527). مراسم تقد یس امپراتور هم در مقابل درخت انجام می شده است. آن مراسم تقلیدی از مراسم تولد بچه ها بوده است. هر بار که امپراتور از زیر درختی می گذشت، یکی از کسانی که دراجرای مراسم نقش داشت، بصدای بلند می گفت " بچه ای بدنیا آمد " (ibid . p. 525). از درخت ها در مراسم تقد یس شامان ها، که یادآور مراسم تولد است، نیز استفاده می شود. (pp. 51-52 , Snesarev , 1969 ). شامان تازه تقدیس شده " بوریات " مجبور است با دویدن دور درختی به اجرای مراسم بپردازد. (Potapov , 1991 , 123).
در هر حال شامان ها در مراسم اسرار آمیز خود از، درخت ها استفاده می کنند. (Radlov, 1989, p371) هر شامان حافظ طایفه و قوم خویش است. هر شامان درختی مخصوص خود دارد، که روح تمام افرادی را که به او مربوط است را، بر روی آن قرار می دهد. (potapov. , 1991, p423). آن درختان توسط ارواحی که به شامان کمک می کنند محافظت می شوند. ترکان یاکوت شامان خود را بصورت درخت تصور می کنند. دست ها و پاهای او را شاخه می نامند.
(Xenofontov , 1992, p. 77).


تصویر کوچک شده

(جمجمه حیوانی که به طلسم، برای اطمینان از تولید بیشتر، به درخت آویخته اند)

علت اینکه تصویر یک شامان و روح درخت ها ، برای کسی که کارهای شامانی می کند، مهم می باشد، این است که شامان، مسئول تنازع بقا است. اگر در جائی، نازائی پیدا شود و یا امکان ادامه بقا بخطر بیفتد، شامان است که قسمت های گسسته حیات را به یکدیگر پیوند می زند.

در دوره ی امپراتوری " تانگ " زنان دربار، طبق رسمی که شاهزاده خانم اوغوری دربار بر پا داشته بود، ملزم گشتند، که روسری با نقش درخت بپوشند. روی یک قلابدوزی که از حفاری های پازیریک ( سیبری جنوبی ) پیدا شده، نقش مرغ های افسانه ای و قرقاول در حالت نشسته و در حال پروازبر روی شاخه های درخت " اوتونگ " دیده می شوند (ill. 74 , Rudenko, 1968).

شاعر دوره ی " تانگ " آقای " لی بو " بیان می کند که انگیزه ی نشستن بر روی درخت " اوتونگ " در ذات پرنده ی بهشتی وجود دارد. این گفته نشان می دهد که رابطه ی مبهمی بین درخت ها و پرندگان وجود دارد. ما می دانیم که صحرا نشینان آسیائی، اموات خود را زیر درختان، و بچه ها و شامان های مرده را روی درختان می گذاشتند. (Viktorova, 1980, p. 1250) . بنابراین می توان این گونه نتیجه گیری کرد که قلابدوزی پیدا شده در حفاری های پازیریک نشان دهنده " روح درختان " است.

تصویر کوچک شده

 (A clan generation tree of the Nagay people
From eastern Siberia )

ترک های باستان، در مورد افسانه های پیدایش نژادها نیز اعتقاداتی داشتند (Radlov, 1989, p 357 ). که به صورت شامان از یک درخت زاده شده است. نام این پدربزگ " اودون " Odun است .در زبان ترکی جدید، این کلمه به معنای هیزم ، کنده ی درخت و الوار بکار می رود. این امر انسان را به صرافت می اندازد که ارتباطی بین این کلمه و کلمه " اودین " ” / " odin "  بالاترین مقام ادیان قدیمی کشورهای اسکاندیناوی بر قرار کند (توضیح مترجم : اعتقادات و دلایل تاریخی فراوان و یافته های ژنتیگی ثابت می کنند که ترکها قبل از پیدایش وایکینگ ها در کشورهای فعلی سوئد، نروژ، ایسلند و اسکاتلند زندگی می کرده اند. لذا اعتقادات دینی آنها می توانسته است در آنجا رواج پیدا کرده باشد. در ضمن بنا به اعتقاد پروفسور اسونگ لاگربرینگ، خدای وایکینگ ها ( ادین )، ترک بوده است . خصوصیت شامانیستی این رب النوع بطور حتم تایید شده است. او نه تنها به یک درخت مربوط می شود، بلکه حیات نخستین درختی که به انسان تبدیل شده را به او برمی گرداند.

رشیدالدین (جلد 1،قسمت 1 ، 1952 ، صفحه 139) ، در مورد افسانه ای قدیمی که در آن از پادشاهی که از یک درخت زاده شده است ، صحبت می کند. همچنین در مورد قرقیز ها ، که درخت کاج را جزو اجدادشان اسم می برند و طایفه ای از آنها بنام درخت مودون نام برده می شود، صحبت می کند.( پروتون، جلد 2 ، 1881 صفحه 161 ) . نام یکی از پادشاهان هون بنام " مود " حتما با درخت مود ون ارتباط دارد. افسانه ی سلطانی که از یک درخت زاده شده، در واقع تجدید خاطره پادشاهی از هون ها است که در نام اوافسانه مربوط به آفرینش قوم هون در شخصیتی واقعی گنجانده است .

تصویر کوچک شده

(قالی قشقائی ،قرن نوزدهم ،Qashqai rug, 19th century, HALI, Vol. 5, No. 4)


اکنون برگردیم به درختانی که صحبت می کنند. در گذشته، ترکان ناحیه " تووا " و " آلتای " به درختان بعضی توانائی های انسانی را نسبت می دادند. (Traditsionnoye mirovozzreniye tyurkov yutshnoi Sibiri, 1990, pp. 68, 79) .

بنا به اعتقاد آنها، درختان درد را احساس می کنند، شب ها می خوابند و مثل انسان می میرند. ترکان خاورمیانه آنها را " درختان گویا " می نامیدند (danisan agac). در یاد داشت های علمی غرب آن درختان بنام “ vak-vak " نیز نامیده می شوند. موضوع درخت " واک واک " در بین طوایف شکارچی سیبری، باین صورت مطرح است که، روح انسان بر روی درختان رشد می کند. کلمه " واک " آنگونه که بنظر می آید از کلمه " بهاک " بمعنی " درخت بلوط " در زبان های هند و اروپائی گرفته شده است.

اقوام هندوآریائی باستان درخت بلوط را پرستش می کرده اند. (کلمه روسی " باگ " بمعنی ( خدا ) نیز از همین کلمه گرفته شده است. کلمه یاکوتی " باگا " بطور مشخص از کلمه ی هندواروپائی " بهاگ " باک " گرفته شده است. در زبان ترک های یاکوت کلمه " باگا " دو معنی دارد، " کمند، حدود " و " ستون ". در زبان ترکی کلمه ای مشابه "باکان، باگانا " به معنی ستون چادر، وجود دارد. (Potamin , vol IV 1883, p. 14). هر دو این موارد در مراسم جشن های مذهبی برای زاد و ولد و تولد مورد استفاده دارد. کمند و ستون در مراسم مذهبی جایگزین درخت افسانه ای می شوند. مردمان ترک زبان وقتی برای خدایشان قربانی می دادند، پوست حیوان را بر روی درختان ( ستون ) بصورت کشیده نصب می کردند.


تصویر کوچک شده

(جزئیات نوار دور یک چادر ترکمنی )

وجود چنین عاداتی بین ترکان تویوگو توسط منابع چینی تائید شده است. بر اساس نوشته ی موسی کاتواتسکی " هون ها ی قفقاز شمالی " باستان برای درخت بلوط مقدس اسب قربانی می کرده اند. در آسیای صغیر، عادات ترکها بتدریج از قربانی کردن در مراسم مذهبی، به استفاده از طلسم تغییر کرده است.

در قرون وسطا درخت "واک- واک "، در خاور میانه و خاور نزدیک، در بین مردم بیشتر حالت تزیینی پیدا کرده است. رد پاهای آن حتی در آثار روسیه باستان هم دیده می شود. واک- واک در جواهرات، قالیچه ها، سنگ ها و دخمه ها نیز دیده می شود . قدیمی ترین آثار، مربوط به قرن 11 میلادی است، که شامل یک هاون سنگی ، مکشوف در جنوب قزاقستان، و یک سینه بند نقره ای یافته شده در استپ های جنوب روسیه فعلی، ( نزدیک چرنیکف ) می باشند.

تمثا ل های درختان دیگری که میوه هائی به شکل سر انسان، حیوانات، پرندگان دارند، از قرن میلادی11 به بعد، به تدریج بیشتر شده است. یک آتشدان سفالی در افراسیاب (سمرقند باستانی) یافته شده است . درخت واک- واک روی آن شبیه درخت روح روی لباس رسمی شامان، در روی تخته سنگ مرمرین در غزنین است. سنگ بایلف (آذربایجان) (Hali, 1983 , Vol VI, No. 1, page 3) مربوط به قرن 13 است. موضوع اخیر در نسخه های خطی دوران تیموری در قرن 14 نیز دیده می شود. درخت واک- واک در حکاکی های دوران سلجوقیان در قرن نیز13 یافته شده است. رسم این درخت روی قالیچه ها خیلی دیرتر، در قرن 16 به بعد وارد شده است. اولین نمونه ی آن، در بارگاه مغولان بزرگ پیدا شده است.

تصویر کوچک شده

(جزئیات یک بالش بلوچی )

بنظر می آید که انتشار این مورد بیشتر به گسترش محل زندگی ترکان اوغوز در آسیای میانه در قرن دهم میلادی مربوط می شود. آنها اندیشه ی درخت مقدس را به آسیای میانه آوردند. درخت، بصورت یک نماد تزیینی در بیشتر نقاطی که ترکان زندگی می کنند وجود دارد. از خصوصیات ویژه ی این مطلب آن است که در اغلب مواردی که به جشن های عروسی مربوط است، از این دکوراسیون استفاده می شود. مثل نمازلیق ( قالیچه نمازگزاران، و قسمتی از جهیزیه عروسان، در ضمن آن را بر روی جامه زنان باردار نیز گلدوزی می کنند (Kocheshkov, 1997, p 79) .

گوهر ذاتی هر فرهنگ سنتی، باروری است. درخت بصورت خیلی فشرده این ایده را تجسم می کند. بهمین خاطر درخت، نه تنها در افسانه ها، بلکه در مراسم مذهبی نیز بصورت مرکز تقدس مطرح شده است.


آچار سؤزلر : بیلیملار,