دیوان ترکی سلطان ولد به تصحیح دکتر صدیق
دیوان ترکی سلطان ولد
دکتر حسین محمدزاده صدیق
ترکیسرایی سلطان ولد، بیگمان به قصد نزدیک شدن به تودههای مردم بوده است. دیوان و مثنویهای ترکی وی از نخستین نمونههای منظوم تاریخ ادبیات ترکی آسیای صغیر به شمار میرود. از این رو، همین اشعار کم حجم، بسیار مورد توجه خاورشناسان و ترکیپژوهان جهان واقع شده است.
دکتر حسین محمدزاده صدیق: دیوان ترکی سلطان ولد شامل اجزاء زیر است:
غزلیات : شامل ۱۴ غزل در ۱۴۳ بیت و یک غزل ملمع ۱۳ بیتی است.
ابتدانامه : این مثنوی شامل ۷۶ بیت است.
ربابنامه : این مثنوی در ۱۶۲ بیت سروده شده است.
دیوان ترکی سلطان ولد را اول بار مرحوم معلم رفعت در سال ۱۳۴۱ هـ . در استانبول تصحیح و چاپ کرد.[۱] گردآورنده این مجموعه ولد چلبی از شیوخ مولویه در عصر خود بود.
در ایران نیز اول بار مرحوم سعید نفیسی ۱۵ غزل و ابیات ترکی مثنویهای سلطان ولد را به دیوان وی داخل کرد.[۲]
ترکیسرایی سلطان ولد، بیگمان به قصد نزدیک شدن به تودههای مردم بوده است. دیوان و مثنویهای ترکی وی از نخستین نمونههای منظوم تاریخ ادبیات ترکی آسیای صغیر به شمار میرود. از این رو، همین اشعار کم حجم، بسیار مورد توجه خاورشناسان و ترکیپژوهان جهان واقع شده است.
مصحح اولیهی ولدنامه در باب خلاقیت ترکی سلطان ولد چنین اظهار نظر هم کرده است:
« [سلطان ولد] در میان اشعارش، جای جای ابیات عربی دارد که چندان محکم و دلپسند نیست (!) و از آن نامطبوعتر، نزدیک یکصد بیت ترکی در اواخر کتاب است که خود نیز از آنها بیزار بوده (!) و گفته است: گذر از گفت ترکی و رومی.»[۳]
جلال الدین همایی ابیات ترکی سلطان ولد را «نامطبوعتر» از ابیات عربی وی میشمارد و در واقع هم با تحقیر سلطان ولد و هم با کوچک داشت زبان ترکی و با ادعای ناروای سلطان ولد از آفرینش ادبی خویش اندیشهای خطا را به خواننده القاء میکند. این القائات ناروا در بسیاری از قلم به دستان ایران تاثیر سوء گذاشته است. از جمله اخیراً یکی محمد علی موحد کتابی با نام قصهی قصهها، کهنترین روایت از ماجرای شمس و مولانا تهیه کرده و در جایی از آن دربارهی عدم آشنایی همایی با زبان ترکی گفته است:
«خوانندگانی که نسخهی چاپ همایی را در دست دارند باید مطمئن باشند که در نتیجهی حذف آن ابیات چیز مهمی از دست ندادهاند.»[۴]
سپس اشارهای به چند بیت یونانی در این مثنوی اشاره میکند و میگوید:
«جلال همایی به این ابیات یونانی ابتدانامه اشاره نکرده و شاید هم به جهت ناآشنایی با آن زبان، آنها را ترکی انگاشتهاند.»[۵]
به قول موحد، همایی قادر به تمیز دادن متون ترکی با یونانی نبوده است و با هیچ یک از این دو زبان اندک آشنایی نداشته است و جالب این که آنها را «نامطبوعتر» قلمداد کرده و عدم آشنایی وی سبب شده است که جملهی فوق را بیان دارد.
اشعار ترکی از مثنوی ۱۵۷ بیت است که در صفحات ۴۴۶- ۴۵۶ گنجانده شده است. مصحح محترم آنها را به غلط «ترکی عثمانی»[۶] نامیده است و از آنجا که با زبان ترکی آشنایی نداشته، جهت خوانش و ترجمهی ابیات ترکی ربابنامه به توفیق هاشمپور سبحانی اعتماد کرده است. مثلاً:
فعل « قیلین » qılın را که در نسخ خطی به صورت «قلنک» qılıŋ نگاشته شده، در متن به صورت «قلک»؛ و «بیلین»bilin را که به شکل «بیلنک» biliŋ بوده به فورم «بلک» و یا جملهی «بنکا ورا»baŋa verə را به صورت «با کاورا» آورده و صورت درست املایی را همه جا به پاورقی داده است. این گونه کژتابیها تا پایان اشعار در هر مصراع و بیت ادامه دارد. نگاه به اغلاط چند بیت آغازین متن، ایراد کار را در سهل انگاری، تعلل و شاید خیانت در امانت نشان میدهد:
غلط صحیح
بیت ۱ (ص ۴۴۶) یوقدی یوق ایدی
بیت ۲ (ص۴۴۶) مال مالی
بیت ۹ (ص ۴۴۶) اقارلر قارولور
بیت ۲ (ص ۴۴۷) سغر سیغار
بیت ۴ (ص ۴۴۷) ظلمدی دولمادی
بیت ۸ (ص ۴۴۷) آنکه آنین
بیت ۱۲ (ص ۴۴۷) یوز دلردن یاوزلاردان
بیت ۱ (ص ۴۴۸) خلیچون خلیل ایچون
این کار، یعنی آوردن صورتهای غلط و مهجور املای ترکی در حالی صورت میگیرد که خود مصحح در نقل ابیات فارسی در متن تغییراتی نظیر دگرگونیهای زیر انجام داده است:
افتادیت ← افتادید
لاژورد ← لاجورد
شدیت ← شدید
چاکوج ← چکش
بنجشک ← گنجشک
خنب ← خم
میشینند ← مینشینند
و غیره.[۷]
در ترجمهی ابیات زیر دقت کافی نشده است. مثلاً کلمهی اوچماقuçmaq در معنای جنّت را همه جا «پرواز» ترجمه کرده، گاهی «طیران» آورده است. در بیت ۶ به جای «نیکان و بدان»، «نیکی و خوبی»، در بیت ۵۸ اوسسینی قوغیل ussını qoğıl در معنای «خرد را فروگذار» را به غلط به صورت «از عقل خود مدد گیر» و لفظ آنداanda در معنای «آن جهان را» در بیت ۶۰ «جایی» ترجمه کرده است. بیت ۱۷ تا ۲۱ و بیت ۱۳۰ هم اصلا ترجمه نشده است.
۱- مصادرهی اشعار ترکی
تسرّی یافتن تخفیف سلطان ولد و انکار آشنایی وی با ترکی سبب شده که بسیاری کسان حتی اشعار ترکی او را به نفع یونانی مصادره کنند. مثلاً در کتاب دو جلدی فرهنگ عبارتهای عربی در شعر فارسی تا جامی[۸] مؤلف کتاب اغلب عبارات ترکی سلطان ولد و نیز پدرش مولوی رومی را تحت عنوان «عبارات یونانی» (!) آورده و اغلب از معنا کردن آنها هم سرباز زده است. مانند:
خامش از این گفت ولد:« ائتمه دلی، ائتمه دلی».
کوتاه کن، کوتاه کن «دئمه اوزون، دئمه اوزون».
(دیوان سلطان ولد، ص ۲۸۹) [۹]
آیتغیل نه بلادیر بو عشق، نه دیلر بندن؟
(دیوان، ص ۵۶۰) [۱۰]
بو قاپودان سورمه بنی ای چلب!
دون و گون کؤنلو جانیم سنی دیلر.
(دیوان، ص ۱۷۹) [۱۱]
اوسلویا وئرگیل سوچومو آل باشیندان اوسونو.
(دیوان، ص ۵۶۲) [۱۲]
۲- اهمیت دیوان ترکی سلطان ولد در آنادولو
گرچه پیش از سلطان ولد، پدر او و افراد دیگر در آنادولو اشعاری به ترکی سرودهاند اما ترکیپژوهان دیوان ترکی سلطان ولد را نخستین نمونهی قابل اعتنای ادبیات ترکی در آنادولو به شمار میآورند حتی برخی از تاریخ ادبیات نویسان تاریخ ادبیات شعر ترکی در آسیای صغیر را با او شروع میکنند.[۱۳]
گیب نیز میگوید:
«گرچه جلال الدین رومی نیم قرن در محیط سلجوقی و در شهر ترکنشین قونیه زندگی کرده است، اما کار مهمی در گسترش شعر ترکی نکرده است و فقط توانسته است در پیدایی شعر به زبان ترکی غربی نقشی ایفا کند.»[۱۴]
و سلطان ولد را باید آغازگر تبویب دیوان ترکی در آسیای صغیر به شمار آورد.
۳- آماده سازی دیوان ترکی
در آماده سازی دیوان ترکی سلطان ولد برای انتشار، چاپهای پایین را زیر دست داشتم:
۱- تصحیح ولد چلبی و معلم رفعت (ترکیه).[۱۵]
۲- چاپ فاخر ایز (ترکیه).[۱۶]
۳- تصحیح سعادت چاغاتای (ترکیه).[۱۷]
۴- چاپ ابراهیم تاتارلی (بلغارستان).[۱۸]
۵- تصحیح سعید نفیسی.[۱۹]
۶- چاپ محمدعلی موحد و علیرضا حیدری.[۲۰]
۷- چاپ محمدعلی خزانهدارلو.[۲۱]
خود اینجانب نیز اشعار ترکی سلطان ولد را در سال ۱۳۶۹ در کتاب سیری در اشعار ترکی مولوی و مکتب مولویه[۲۲] و بار دیگر در کتاب برگزیدهی متون نظم ترکی[۲۳] و دفعهی سوم در کتاب اشعار ترکی مولوی و ترکی سرایان مکتب شمس و مولوی[۲۴] گنجاندم.
چاپهای فوق همگی به الفبای عربی است. آنان که متون این اشعار را به حروف لاتین انتقال دادهاند، کار علمی نسخهشناسی بر روی آنها انجام ندادهاند. در آماده سازی کتاب حاضر تصحیح مرحوم معلم رفعت را اساس کار قرار دادم. چاپهای ایران و چاپ ابراهیم تاتارلی فاقد ارزش علمی هستند. با این همه در آوردن نسخه بدلها به همهی چاپهای فوق مراجعه داشتم. اما آوردن همهی اختلافات ضبط الفاظ را فاقد توجیه علمی دانستم.
اختلافات ضبط الفاظ و کلمات در نسخههای خطی به سه صورت مشاهده میشود:
۱- صورت نخست غلطخوانی مستنسخ است که به هر دلیلی صورت نادرست، تحریف شده و غلطی از کلمه را میدهد. مانند: قربلسن (= قرتلسنqurtulasan )، تمرود (= نمرود)، ظلمدی (طلمدیdolmadi ) و غیره.
۲- صورتهای املایی مختلف یک کلمه که به سبب عدم وجود املای معیار و بر اساس سلیقهی نسخهنگار داده میشود. مانند صورتهای یوز، یهوز، یاوز، یووز، یاووز از کلمهی یاووز (yavuz)، یا اشکال مختلف قرقلی، قرقلو، قرخلو، قورغلی، قورقلی از کلمهی قورقولو (qorqulu)، قرندش، قارنداش، قرنداش از کلمهی قارینداش (qarındaş) و جز آن.
۳- صورتهای اشکال مختلف تلفظی از یک کلمه، مانند اورماق / وورماق، دنیز / دنکیز، بانکا / منا و جز آن.
۴- اختلاف در ضبط یک لفظ یا چند لفظ، افزایش و کاهش یک یا چند لفظ و یا مصراع و بیت.
موارد اول و دوم به هیچ روی قابل اعتنا نیستند و یک مصحح آگاه به نسخهشناسی نباید وقت خود را در ردیف کردن این اختلافات صرف کند، مگر در مباحث خاصی نظیر نشان دادن نادرست نگاریهای یک نسخه و یا مباحث شیوهشناسی املایی و مانند آن. مورد سوم نیز فقط برای نشان دادن اختلافات تلفظی کلمات در مناطق و ولایات و میان تودههای گوناگون و گویشوران مکانهای مختلف مورد اعتنا است.
در دادن نسخه بدلها حتماً و باید مورد چهارم را به دقت و با مو شکافی و بحث پیرامون علل وجود اختلاف در ضبط الفاظ در اختیار پژوهشگر قرار داد.
متاسفانه در اغلب چاپهای متون اشعار ترکی سلطان ولد در ایران و هم در ترکیه، مصححان اختلافات موارد اول، دوم و سوم را پشت سر هم ردیف کردهاند. مانند: محمد علی موحد و علیرضا حیدری، یاراتغن/ یراتغان را دو نسخه بدل حساب کردهاند (ص ۳۷۲) و جالب آن که صورت غلط را در متن آوردهاند و صورت صحیح آن را به پاورقی دادهاند.
نشانهی / م./ را برای چاپ معلم رفعت و نشانههای زیر را هم برای دیگر چاپها برگزیدم:
/ ف./ چاپ فاخر ایز.
/ س./ چاپ سعادت چاغاتای.
/ ت./ چاپ ابراهیم تاتارلی.
/ ن./ چاپ سعید نفیسی.
/ ع./ چاپ علیرضا حیدری و محمدعلی موحد.
/ خ./ چاپ خزانهدارلو.
[۱] دیوان ترکی سلطان ولد، جامعی و مُحشّیسی: قسطمونی مبعوثی ولد چلبی، مصححی: کلیسلی معلم رفعت، استانبول، مطبعهی قاهره، ۱۳۴۱ هـ . .
[۲] سلطان ولد، دیوان، مقدمه سعید نفیسی، تهران، کتابفروشی رودکی، ۱۳۳۸ش.
[۳] نقل از «قصهی قصهها»، ص ۸۰٫
[۴] قصهی قصهها، ص ۸۱٫
[۵] همانجا.
[۶] همان، ص سی و شش و صد و هجده.
[۷] بیاعتنایی در آوردن صورتهای صحیح کلمات ترکی نمیتواند ناشی از عدم اطلاع آقای توفیق هاشمپور سبحانی که تحصیل کردهی ترکیه هستند و چند کتاب از ترکی استانبولی به فارسی ترجمه کردهاند، باشد. بویژه آن که وی با راهنمایی خانم عصمت ستارزاده توانسته ترجمههای نسبتاً درست و بجایی با استفاده از چاپهای ترکیه از ابیات ترکی ربابنامه به دست دهد.
[۸] عادل، رضا. فرهنگ عبارتهای عربی در شعر فارسی تا جامی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵،
[۹] همان، ص ۱۸۸۶٫
[۱۰] همان، ص ۱۸۸۹٫
[۱۱] همان، ص ۱۸۹۰٫
[۱۲] همان، ص ۱۹۰۵٫
[۱۳] مانند ابراهیم تاتارلی که کتاب درسی «نمونههای شعر ترکی آسیای صغیر» را با اشعار سلطان ولد شروع کرده است.
[۱۴] Björkmann, 1962: 82, 1964: 407.
[۱۵] سلطان ولد، دیوان ترکی سلطان ولد (قدّس سره)، جامعی و مُحشّیسی: ولد چلبی، مصححی: کلیسلی معلم رفعت، استانبول، ۱۳۴۱٫
[۱۶] فاخر ایز، اسکی تورک ادبیاتیندا نظم، استانبول، ۱۹۶۷٫
[۱۷] سعادت چاغاتای، تورک لهجهلری اؤرنکلری، آنکارا.
[۱۸] ابراهیم تاتارلی، اسکی تورک ادبیاتی، متینلر، صوفیه، ۱۹۷۳٫
[۱۹] سلطان ولد. دیوان، تصحیح حامد ربانی با مقدمه سعید نفیسی، نشر رودکی، تهران، ۱۳۳۸٫
[۲۰] سلطان ولد، ابتدانامه، تصحیح: علیرضا حیدری، محمد علی موحد، تهران، خوارزمی، ۱۳۸۹٫
[۲۱] سلطان ولد. انتهانامه، مقدمه، تصحیح و تعلیق: محمد علی خزانهدارلو، تهران، نشر روزنه، ۱۳۸۹٫
[۲۲] محمدزاده صدیق، حسین. سیری در اشعار ترکی مولوی و مکتب مولویه، تهران، ققنوس، ۱۳۶۹٫
[۲۳] محمدزاده صدیق، حسین. برگزیدهی متون نظم ترکی، تبریز، اختر، ۱۳۸۷٫
[۲۴] محمدزاده صدیق، حسین. اشعار ترکی مولوی و ترکی سرایان مکتب شمس و مولوی، تبریز، ندای شمس، ۱۳۸۹٫
(نقل از دیوان ترکی سلطان ولد به تصحیح دکتر ح. م. صدیق، زیر چاپ.)