آموزش و تحصیل به زبان ترکی ممنوع و ....
آموزش و تحصیل به زبان ترکی ممنوع و احوال خانوادهای فارسیزبان در کشوری بیگانه
امسال هم یکم مهرماه فرزندانمان کلید بر زبان بسته و در زیر سایه ننگین " قانون آموزش و تحصیل به زبان ترکی ممنوع " در مدارس حاضر شدند.
میلیونها انسان در وطن خود غریبانه زیستند.
احوال خانوادهای فارسیزبان در کشوری بیگانه
خانوادهای فارسیزبان را تصور کنید که بنابه دلایلی مجبور میشوند تا به شهری دور افتاده در کشوری اسپانیایی زبان مهاجرت کنند و در آنجا ساکن شوند. به نظر شما مهمترین مشکلی که با آن مواجه میشوند چه چیزی است؟
مهمترین معضلی که زندگی جدید آنها را تحتالشعاع قرار میدهد، مسئلۀ ناآشنایی با زبان اسپانیایی است. یعنی ارتباط این خانواده با محیط اطرافشان تا زمانی که زبان اسپانیایی را نیاموخته باشند ناممکن میشود؛ فرزندشان در مدرسه نمیتواند درس معلم را متوجه شود و به احتمال زیاد نخواهد توانست نمرۀ قبولی کسب کند (چون معلم به زبانی درس را توضیح میدهد که به کل برای کودک نامفهوم است)؛ و همچنین کارهای اداری این خانواده با مشکل مواجه خواهد شد. این خانواده به معنای واقعی در آن کشور احساس غریبگی خواهند کرد؛ و چون زبان فارسی در آن کشور کار بردی ندارد، نسلهای بعدی آن خانواده به احتمال زیاد زبان فارسی را فراموش کرده و اسپانیاییزبان خواهند شد.
احوال خانوادهای ترکزبان در وطنشان!
حال خانوادهای ترک زبان را تصور کنید که در آغاز سلطنت رضا شاه ساکن شهری بزرگ و ترکنشین در ایران هستند. ناگهان بنابه دلایلی مکتب خانههای ترکی (که از روی کتابی به زبان ترکی الفبا را میآموختند) تعطیل میشوند، به کار بردن زبان ترکی در محیط های اداری، آموزشی و حتی تئاترها ممنوع میشود، و زبان ترکی به شدت مورد تحقیر و محرومیت قرار میگیرد. در نتیجه فرزندان این خانواده نمیتوانند درس معلم را متوجه شوند (چون معلم به زبان فارسی درس را توضیح میدهد)؛ کارهای اداری خانواده بسیار دشوار میشود؛ و تا زمانی که اعضای خانواده زبان فارسی را نیاموخته باشند، نمیتوانند از رادیو و ... سر در بیاورند. به دلیل عدم آموزش زبان ترکی، نسلهای بعدی این خانواده که ادبیات و قواعد زبان فارسی را آموزش دیدهاند، تسلطشان به زبان فارسی بیشتر از زبان مادریشان خواهد بود (هرچند که ترکی را روانتر صحبت کنند)؛ و در نتیجه هنگام ترکی صحبت کردن از کلمات فارسی زیادی استفاده خواهند کرد، اصالت زبانی خود را از دست خواهند داد، و حتی شاید زبان ترکی را کنار گذاشته و به کل فارسی زبان شوند. بعضاً با وجود آنکه فارسی صحبت کردن برایشان دشوار است، با فرزندانشان به جای ترکی، فارسی صحبت خواهند کرد؛ در نتیجه کودک از یاد گیری زبان مادری محروم خواهد شد و در جامعۀ همشهریهایش احساس غریبگی خواهد نمود.
مقایسۀ این دو حالت :
در حالت اول، خانوادۀ فارسی زبان به علت مهاجرت به کشوری بیگانه که زبان مردم آنجا فارسی نیست دچار این مشکلات شدهاست. دولت کشور بیگانه هر چند بنابه حقوق بشر باید امکان تحصیل به زبان مادری را برای شهروندانش (هر چند که مهاجر باشند) فراهم کند، ولی به علت جمعیت بسیار ناچیز و پراکندۀ فارسی زبانان عملاً امکان انجام این کار برایش دشوار است. یعنی به جز پایتخت آن کشور که سفارت ایران مدرسهای برای فارسی زبانان دایر نموده، در دیگر شهرها امکان تحصیل به زبان مادری برای فارسی زبانان وجود نخواهد داشت.
در حالت دوم، خانوادۀ ترکزبان در وطنش به علت سیاست های دولت پهلوی از حق خود محروم میشود. با اینکه میلیونها نفر ترک ساکن کشور هستند، سلطنت پهلوی آموزش به زبان ترکی را ممنوع میکند، جلوی انتشار مطبوعات ترکی را میگیرد، و رسانهها را در انحصار زبان فارسی قرار میدهد. نتیجه فاجعهای فرهنگی است؛ دانش آموزان ترکزبان دچار افت تحصیلی میشوند، میلیونها نفر که فارسی نمیدانند حتی از رادیو نیز محروم میشوند، و زبان اصیل ترکی دچار صدمات سنگین میشود و در حدّ زبان کوچه و بازار تقلیل مییابد (تصورات نادرستی از قبیل دشواری و غیر ادبی بودن ترکی که در ذهن برخی از مردم هست نیز ناشی از همین موارد میباشد).
به کدامین گناه؟
واقعاً به چه بهانه و هدفی رضا شاه چنین ظلمی را در حق میلیونها نفر روا داشت؟ جواب بسیار ساده است: به بهانۀ آریایی دانستن همۀ مردم ایران و با هدف جلوگیری از تجزیه طلبی. امروزه هم نظریۀ آریایی رد شده و هم ثابت شده که همین محرومیتها یکپارچگی کشورها را به خطر میاندازد.
کسی که با ارائۀ نظریۀ زبان آذری خود، موجب تراشیده شدن هویت آریایی برای ترکان آذربایجانی شد؛ بنا به اعتراف خود، در زمان ارائۀ نظریهاش، تخصصی در زبان شناسی نداشت. تحقیقات ژنتیکی هم که مدتها بهانهای برای آریایی دانستن ترکان آذربایجانی بود، امروزه ثابت کرده که ساکنان دو طرف مختلف رشته کوههای البرز و زاگرس (یعنی ساکنان بخشهای مرکزی و شرقی ایران با ساکنان آذربایجان، کردستان، گیلان و مازندران) از نظر ژنتیکی متفاوت هستند.