خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

بررسی اشعار ترکی و یونانی مولانا

+0 به یه ن

بررسی اشعار ترکی و یونانی مولانا با حضور فرهیختگان و نخبگان فرهنگی در خوی

 علیرضا ذیحق (نویسنده و محقق)،با بیان اینکه اشارات مولوی درباره تاریخ، فلسفه، هنر، دین، سیاست و اجتماع آن قدر غنی است که آدمی را حیران می کند، ادامه داد:«بسیاری از داستان های مثنوی هم ریشه در سنن گذشته دارند. در مثنوی فرهنگ های سامی، ایرانی، ترکی و یونانی در کنار هم خود را نشان می دهند. قرآن، حدیث، افسانه های سامی و ایرانی، تاریخ گذشته و حال خاورمیانه، فلسفۀ هند، ایران باستان و یونان و نیز شاعران قبل و معاصرش الهام بخش او در آفرینش ادبی اش بوده اند.»

سرویس فرهنگی معتدلان-حامدکاظم زاده خوئی :به همت خانه دانش و فرهنگ  «زریاب» و در قالب سلسله نشست های نقد و بررسی کتاب،«اشعار ترکی و یونانی مولانا» با حضور فرهیختگان و نخبگان فرهنگی در خوی بررسی شد.

 در این نشست،یک نویسنده و محقق، گفت:«سخنان مولانا جوهر وجودی انسان است و مولانا علاوه بر زبان فارسی به زبان های ترکی و یونانی نیز اشعاری سروده است.»

علیرضا ذیحق،با بیان اینکه در باره اشعار ترکی مولانا تحقیقات فراوانی صورت گرفته است، افزود : « قدیمی ترین این تحقیقات کتاب کلمات و اشعار ترکی مولانا، نوشته شرف الدین یالتکایا است که ۸۱سال قبل در سال ۱۹۳۴در ترکیه چاپ شده است.همچنین از نویسندگان ایرانی،پروفسور جواد هیئت در کتاب تاریخ و زبان لهجه های ترکی، به اشعار ترکی مولانا اشاره کرده است.»

این محقق حوزه ادبیات در ادامه خاطرنشان کرد : « کتابی که دکتر محمد زاده صدیق در سال ۱۳۶۹بوسیلۀ نشر ققنوس منتشر کرد سیری در اشعار ترکی مکتب مولویه، نام داشت که بعدها در سال ۱۳۸۶انتشارات ندای شمس هم آن را منتشر کرد. البته فراموش نکنیم که قبل از شرح های دکتر صدیق و دکتر هیئت، بدیع الزمان فروزانفر در دیوان کبیر که تصحیح کرد برخی ابیات و ملمعات ترکی مولوی را نیز آورد که موضوع جالب توجهی است و نشان از تایید انتساب اشعار ترکی به مولانا دارد. از سوی دیگر در پایان دیوان کبیر ۲۰۰بیت ترکی به شکل غزل، قطعه، تک بیتی و ملمع وجود دارد.»

 ذیحق در ادامه تصریح کرد : « علت اینکه اشعار ترکی مولوی به صورت کامل به دستمان نرسیده است آن است که در آن دوره نگارش به ترکی مرسوم نبود. حتی سلطان ولد فرزند مولانا نیز اشعار ترکی اش را در حاشیۀ دیوان فارسی اش نوشته است. شاید شمار اشعار ترکی مولانا آن قدر نبوده که به شکل یک دیوان درآید. همانگونه که از صائب تبریزی هم تنها ۲۰غزل ترکی به دست آمده است.»

 وی افزود : « دکتر حسین محمدزاده صدیق،شارح اشعار ترکی مولوی معتقد است که زبان اشعار ترکی مولانا به لهجۀ ترکان خراسانی است. چرا که به باور او مولانا از ترکان خوارزمشاهی شمرده می شود و این در حالی است که در دیوان فارسی او چنین شعری وجود دارد : بیگانه مگوئید مرا زین کویم /  در شهر شما خانه می جویم / دشمن نی ام ارچند که دشمن رویم / اصلم ترک است اگرچه هندی گویم.»

 وی گفت : « یاد آوری می کنم که ترکی خراسانی در گروه زبان ترکی آذربایجانی قرار دارد. همچنین علاوه بر ترکی خراسانی، لهجه های قشقایی، ایانلو، افشار و سنقری هم در این گروه جای دارند.»

(توضیح نویسنده وبلاک : رده بندی ترکی خراسانی، ترکی خراسان به خانواده ترکی اوغوز و یا ترکان غربی تعلق دارد و از نظر زبان ‌شناسی شاخه ترکی اوغوز شامل ترکی ترکیه، آزربایجان، ترکی خراسان، ترکمنستان، ترک های قاشقایی، ترکان منطقه خوارزم و خیوه ازبکستان و ... می‌باشد.لهجه این زبان گرچه معمولا لهجه ای بین لهجه های آزربایجانی و ترکمنی در نظر گرفته می شود، اما لهجه هیچکدام نیست.

با تحقیقاتی که در سال های (1968- 1973 میلادی) از سوی گروه ترک شناسی دانشگاه گوتینگن آلمان به سر پرستی پروفسور گرهارد دورفر به عمل آمده است، ترکی خراسانی به عنوان یک شاخه مستقل از شاخه گروه زبانی اوغوز پذیرفته شده است. بدین ترتیب، زبان غالب و معیار ترکان خراسان، شاخه ای از ترکی اوغوز غربی و حد وسط ترکی ترکمنی و آذربایجانی و نزدیک به ترکی آذربایجانی است. لینک زیر را ببینید :اینجا)

 وی با بیان اینکه مولانا بر اساس اشعاری که به ترکی سروده است در ردیف نخستین شاعران ترکی سرا به حساب می آید، اظهار داشت : « مولوی در کابرد وزن عروضی در شعر ترکی پیشروترین شاعرهاست. چرا که تا زمان مولانا، زبان ترکی به عنوان زبان مردمی در میان طوایف مختلف ترک رواج داشت و زبان شعر و نگارش سلاطین جهان و ارکان دولت نبود.»

 این محقق حوزه ادبیات در ادامه یادآور شد : « هر قدر که مولوی به ترکی اشعار کمی سروده است، فرزندش سلطان ولد برای ترویج عقاید عرفانی در میان مردم اشعار بسیاری به ترکی سروده است.»

 ذیحق ادامه داد : «مولانا بر زبان های رایج عصر خود مسلط بود. چرا که به زبان یونانی نیز اشعاری دارد. هیچ شکی نیست که او همۀ آثار عربی و فارسی در زمینۀ فلسفه و عرفان را مطالعه کرده بود.»

 وی با بیان اینکه اشارات  مولوی در باره تاریخ، فلسفه، هنر، دین، سیاست و اجتماع آن قدر غنی است که آدمی را حیران می کند، ادامه داد : « بسیاری از داستان های مثنوی هم ریشه در سنن گذشته دارند. در مثنوی فرهنگ های سامی، ایرانی، ترکی و یونانی در کنار هم خود را نشان می دهند. قرآن، حدیث، افسانه های سامی و ایرانی، تاریخ گذشته و حال خاورمیانه، فلسفۀ هند، ایران باستان و یونان و نیز شاعران قبل و معاصرش الهام بخش او در آفرینش ادبی اش بوده اند.»

 همچنین در ادامه این نشست، علیرضا مقدم، عضو هیات علمی « دانشنامه جهان اسلام »، ضمن اشاره به جایگاه « مولانا »، اظهار داشت : « مولانا را باید از دو جهت مولانای صوفی و عارف قبل از صفویه و مولانای شاعرو ادیب مورد بررسی قرار داد.»

 وی افزود : «تا ۱۰۰سال قبل، مولانا یک شاعر معروف همانند حال نبود و جایگاه مولانا بعد از اینکه اروپاییان به او بها دادند در ایران و ترکیه نیز شناخته شده گشت.»

 این پژوهشگر در ادامه خاطرنشان کرد : « مولانایی که مردم ایران شناختند، مولانای ادیب و شاعر است، اما در ترکیه او به عنوان یک شاعر نیست، بلکه وی را از اولیاء می دانند و به زیارت او می آیند. این در حالی است که سلطان ولد، طریقت مولوی را در ترکیه راه انداخت و موسیقی سنتی ترکیه نیز از طریقت مولوی سرچشمه می گیرد.»

 به گفته وی ما باید با وجود « شمس »، در شهرستان خوی پل مودت و محبت را بین ایران و ترکیه ایجاد کنیم.

منبع : اینجا

آچار سؤزلر : خبرلر,