خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

اتحاد و همدلی به سبک صدا و سیما،

+0 به یه ن

 

اتحاد و همدلی به سبک صدا و سیما، وقتی حرمت ترکان فیتیله‌ پیچ می‌شود:

رضا اصغری.

توهین مکرر، ادامه دار و آشکار به میلیون‌ها ایرانی ترک‌تبار که تا بدین روز برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور جانفشانی‌ها و رشادت‌های فراوانی کرده و ده‌ها هزار شهید را در راه دفاع از خاک وطن قربانی نموده‌اند، به راستی که جرم و گناهی بس بزرگ و نابخشودنی است، به خصوص آنکه این توهین‌ها از تریبونی پخش شود که نام « رسانه ملی » را با خود به یدک می‌کشد!

به گزارش سولدوز دات کام به نقل از یول پرس : خرداد ماه سال ۱۳۸۵ بود که قسمت اعظمی از کشور و به خصوص منطقه آذربایجان، شاهد اعتراضات و تظاهرات شدیدی از سوی جامعه تُرک در واکنش به توهین شنیع و آشکار روزنامه دولتی ایران به این قشر پرجمعیت و پراهمیت از ملت ایران اسلامی بود. در آن روزها آذربایجان و شهرهایی چون تبریز، اورمیه، نقده، خوی، اردبیل و… روزهای پرالتهابی را تجربه کرده و ده‌ها هزار آذربایجانی در واکنش به کاریکاتور توهین‌آمیز مانا نیستانی به خیابان‌ها آمدند تا از زبان مادری و هویت ترکی خود در برابر چنین اقدام نژاد پرستانه و تفرقه افکنانه‌ای دفاع نمایند.

ماهیت قومی تحولات خردادماه ۸۵ در آذربایجان و سایر مناطق ترک نشین ایران می‌رفت تا با تحریک احساسات ناسیونالیستی و ملی‌گرایانه جامعه، تبدیل به بحرانی خطرناک و غیرقابل جبران گشته و امنیت و آرامش کشور را با تهدیدی جدی گرفتار سازد، چنانچه در شهری چون اورمیه شاهد به آتش کشیده شدن ساختمان سازمان صدا و سیما از سوی معترضین بودیم و یا در نقده چندین تن در جریان اعتراضات جان خود را از دست دادند که این‌ها خود به تنهایی برای وصف عمق بحران شکل گرفته در ۹ سال پیش کافی است. 

بحرانی که از چاپ یک کاریکاتور در یک روزنامه رسمی و دولتی استارت خورده و رفته رفته با شعله‌ور گشتن آتش آن دیری نپایید که با عکس‌العمل فوری و سخت طبقات اجتماعی مختلف جمعیت ترک ایران روبه‌رو گشته و مسئولین کشور را با چالشی با ماهیت و ساختاری متفاوت از آنچه تا آن زمان تجربه کرده بودند رو‌به‌رو ساخت به طوری که دولت برای کنترل اوضاع مجبور به عذرخواهی از طریق تریبون‌های رسمی، اخراج کاریکاتوریست خاطی و توقیف موقت روزنامه رسمی خود شد.

ماجرای کاریکاتور توهین آمیز روزنامه ایران با تمامی تلخی‌هایش به اتمام رسید، اما انتظار می‌رفت تا این رخداد و بحران شکل گرفته در پی آن، تبدیل به تجربه‌ای آموزنده برای مسئولین بلندپایه و نهادهای مختلف کشور می‌شد و اصل احترام به هویت‌ها، فرهنگ‌ها، زبان‌ها و قومیت‌های مختلف ایران در سیاست‌گذاری‌های خرد و کلان کشور بی‌چون و چرا در نظر گرفته می‌شد تا دیگر شاهد تکرار روزهای پرالتهاب خردادماه ۸۵ در کشور نباشیم، اما متاسفانه بر خلاف انتظار، گویا مسئولین کشور هیچ‌گاه از عواقب زیان‌بار آن تجربه تاسف‌بار درس عبرت نگرفته و اهتمام کافی و لازم را در جهت ریشه کن ساختن توهین‌های قومی در تریبون‌های رسمی و غیررسمی کشور به کار نبستند، چراکه بعد از واقعه خرداد ۸۵ شاهد رخدادهای مشابهی در مطبوعات، فضای مجازی و با کمال تعجب رسانه ملی و در نتیجه جریحه‌دار شدن مجدد احساسات پاک اقوام مختلف ایران بوده‌ایم که جدیدترین آن، توهین مجدد به جامعه ترک ایران در برنامه پرمخاطب «فیتیله» در شبکه دوم صدا و سیمای کشور در مورخه 18/08/94 می‌باشد.

در این برنامه که با عنوان «‌هتل فیتیله‌ای» از شبکه دوم سیما برای میلیون‌ها ایرانی پخش شد، پدر و پسر ترک قصد خروج زودهنگام از هتل را دارند و علت آن را نیز به صورت دست و پا شکسته و هم ترکی و هم فارسی بوی بدی اعلام می‌کنند که از اتاق آنها استشمام می‌شود. مدیر پذیرش هتل هم بعد از بررسی متوجه می‌شود که فرزند این مسافر به ظاهر ترک، به جای استفاده از مسواک از فرچه توالت برای شستن دهان خود استفاده کرده است و این بوی بد نیز از دهان این کودک متصاعد می‌شود!

گرچه عوامل این برنامه در حساب کاربری منتسب به خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام با رد هرگونه توهین، آن را سوء تفاهمی بیش تلقی نمی‌کنند و ترک بودن برخی کاراکترهای برنامه‌های نمایشی خود را دلیلی بر تبرئه خود می‌دانند، اما به راستی تُرک جلوه دادن شخصیت پدر و پسری که تفاوت بین مسواک و فرچه توالت را نمی‌دانند و با لهجه‌ای من در آوردی و مضحک تکلم می‌کنند، اگر مصداق بارزی از توهین و اهانت نباشد پس چیست؟ آیا ترک بودن یک، دو و یا کل هنرمندان این برنامه دلیلی بر تبرئه از توهین انجام شده است؟ مگر سلمان رشدی نیز خود مسلمان نبود که با نگارش کتاب هتاک آیات شیطانی به امت بزرگ اسلام و کتاب آسمانی قرآن توهین نمود؟ آیا باید مسلمان بودن وی را دلیلی بر تبرئه وی بدانیم؟ چرا همواره و در برنامههای مختلف صدا و سیمای کشور از فیلم‌های سینمایی گرفته تا سریال‌ها و برنامه‌های کودک، بلااستثناء شخصیت‌های منفی، بی‌فکر، بی‌ادب و دارای شخصیت اجتماعی پست به اقوامی چون ترک‌ها و لرها نسبت داده شده و منجر به ایجاد احساس خود کمتر بینی و کهتری در میان جامعه بزرگ ترک زبانان و لرزبانان کشور می‌شود؟ چگونه باور کنیم که این‌ها صرفا شوخی‌هایی برای شکفدن گل از چهره هموطنان است؟ چگونه ده‌ها دلیل آشکار و واضح بر توهین بودن این اقدامات را کنار نهاده و صرفا جنبه خنداننده بودن این برنامه‌ها را به فال نیک گرفته و همگام با توهین کنندگان بخندیم و خیلی ساده و راحت از کنار این معضل رد شویم؟

عوامل این برنامه و ده‌ها برنامه دیگر صدا و سیما و مسئولین این نهاد ملی آیا نمی‌دانند که چنین اقداماتی در نهایت منجر به ایجاد شکاف‌های عمیق در میان اقشار مختلف ملت ایران گشته و بذر کینه و نفرت را در دل اقوام کشورمان کاشته و یک پارچگی، امنیت و آرامش ایران را با چالشی جدی دست به یقه می‌کند؟ چرا باید در سالی که از سوی مقام معظم رهبری با عنوان « همدلی و هم زبانی » نام گذاری شده، صدا و سیما با تکرار سیاست‌های ناصحیح خود در قبال اقوام کشور، زمینه را برای شکل گیری بحران‌های قومی نظیر خرداد ۸۵ را فراهم ساخته و در برهه‌ای که منطقه با جنگ‌های خونین قومی و مذهبی در آتش فتنه و برادرکشی می‌سوزد، این چنین به اختلافات قومی در کشور دامن زند؟

 

توهین مکرر، ادامه دار و آشکار به میلیون‌ها ایرانی ترک‌تبار که تا بدین روز برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور جانفشانی‌ها و رشادت‌های فراوانی کرده و ده‌ها هزار شهید را در راه دفاع از خاک وطن قربانی نموده‌اند، به راستی که جرم و گناهی بس بزرگ و نابخشودنی است، به خصوص آنکه این توهین‌ها از تریبونی پخش شود که نام «رسانه ملی» را با خود به یدک می‌کشد!

امید است مسئولین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با درک حساسیت ‌های موجود و برای جلوگیری از شکل گیری بحران قومی جدید در کشور قاطعانه با عوامل هتاک برنامه پخش شده در شبکه دوم سیما برخورد نموده و اشد مجازات را برای آنان در نظر بگیرند. باشد که از رخدادهای سال های نه چندان دور کشور درس عبرت بگیریم و به دشمن فرصت سوء استفاده از تنوع قومیتی موجود در کشور را اینگونه و از طریق ابزارهایی چون رسانه ملی ندهیم.

منبع : تورک دنیزی : اینجا