برای خاموشی فتیله فاجعه چه باید کرد؟
برای خاموشی فتیله فاجعه چه باید کرد؟
اصغر زارع کهنمویی:
مقصر اصلی، هرگز تهیهکننده، کارگردان، مسئول و جانشین بخش، ناظران و مدیران مرتبط نیستند، مقصر اصلی تفکری است که یک قرن پیش، کارگزاران فرهنگی پهلوی به مدد سیاست مداران و شرق شناسان غربی بنیانش نهادند و با بنیاد گذاری مکتبی غیر انسانی، ایران را پرآشوب کردند؛ مکتبی که ایران را مساوی فارس میخواند و غیر فارسها را دیگریهایی میداند که باید به خودی تبدیل شوند.
فیتیله برنامهای موفق، پربیننده و مؤثر است و بیش از هر آموزشگاه و سیستم آموزشی دیگری، در شکلگیری ذهنیت و تفکر کودکان ما نقشی مثبت ایفا کرده است. مهمترین افتخار این برنامه بسیار موفق، کملغزش و کمخطابودن آن است. در واقع، فیتیله یکی از حرفهایترین برنامههای تلویزیون است. آمار بینندهها و جوایز ملی و بینالمللی متعدد آن نشان میدهد این برنامه در سطح استاندارد جهانی ساخته شده است. حالا سؤال مهم این است: چه اتفاقی افتاده که برنامهای حرفهای، معتبر، مؤثر و پربیننده، در خطایی بسیار فاحش، ١٠ دقیقه تمام، به تحقیر و تمسخر میلیونها هموطن آذری ایرانی میپردازد و مسئولان و مدیران پخش هم، بدون کوچکترین تأملی، این صحنههای خشونتآمیز را روی آنتن میفرستند؟ آن ١٠ دقیقه، فقط یک اهانت در برنامهای نمایشی نیست، رمز شب تراژدی تحقیر است. کودکانی که عموهای فیتیلهای اینگونه تخریب و تحقیرشان میکنند، فردا در این جامعه مرتب از سوی هموطنان خود، یعنی همان کودکان و مخاطبان امروز فیتیله تحقیر خواهند شد؛ چراکه آنان از عموهای مهربان و راستگوی فیتیلهای آموختهاند، هرکسی با آن لهجه صحبت کند، هالو و نفهم است.
اما مقصر کیست؟ مقصر اصلی، هرگز تهیهکننده، کارگردان، مسئول و جانشین بخش، ناظران و مدیران مرتبط نیستند، مقصر اصلی تفکری است که یک قرن پیش، کارگزاران فرهنگی پهلوی به مدد سیاست مداران و شرقشناسان غربی بنیانش نهادند و با بنیادگذاری مکتبی غیرانسانی، ایران را پرآشوب کردند؛ مکتبی که ایران را مساوی فارس میخواند و غیرفارسها را دیگریهایی میداند که باید به خودی تبدیل شوند. خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام نژادپرست پهلوی رفت و نتوانست رؤیای نابودی غیرفارسها را نظارهگر باشد. اکنون پهلوی رفته و پهلویسم نیز پایان یافته است؛ اما اندیشه نابخردانه برخی کنشگران فرهنگی باقی مانده است؛ نشانههای ترویج آن فرهنگ و این تلاشهای غیراسلامی و ضدانقلابی اینقدر پررنگاند که شخصیت طراز اول نظام، مرتب درباره آن هشدار میدهند. آخرین هشدار مقام معظم رهبری در اینباره، بیستم مهر سالجاری بود که اتفاقا در دیدار با مدیران سازمان صداوسیما مطرح شد.
برنامه فیتیله اولین و آخرین مورد از زنجیره اهانت و تحقیر نیست. فیتیله یک فقره از اهانتهای زنجیرهای است که به نامهای دروغین و البته با عذرهای بدتر از گناه، تداوم دارند. زمانی در یک نظرسنجی آکادمیک، زمانی در روزنامهای دولتی، روزی در مجله روشنفکری و اکنون در برنامه کودک فیتیله؛ البته هیچیک از اینها مقصر اصلی نیستند. مهمترین دلیل فاجعه، ترویج اندیشه پهلویسم است.
اما چه باید کرد؟ آیا نباید شریان آب گلآلود و مسموم را از سرچشمه بخشکانیم؟ آیا اخراج یک کارمند یا صدور بیانیه عذرخواهی کافی است؟ دو راه بیشتر نداریم، یا بگذاریم مبلغان اندک این اندیشه آزادانه به انکار و تحقیر ادامه بدهند که راهی برابر اندیشه اسلام و انقلاب است، یا رویکرد اسلامی را در پیش گیریم و با اتکا به مبانی ارزنده آزادی فرهنگها و زبانها در اسلام، حقوق بشر و قانون اساسی، به سیاست تکریم واقعی قومیتها روی آوریم.
حقوق زبانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان را محقق کنیم و با وضع قوانین مشخص، از هرگونه تبعیض، تحقیر، انکار و …، جلوگیری کنیم. باید برای مقابله و جلوگیری از فجایع آینده، احکام قضائی بسیار سنگینی علیه تمام کسانی صادر شود که اقوام را تحقیر میکنند، فرهنگ و زبان آنها را انکار میکنند و با اهانتها و تهمتهای رنگارنگ علیه نخبگان فرهنگی و مدافعان زبان و فرهنگ اقوام، مشغول نفرت پراکنی و بحرانسازی هستند.
باید کاری کرد که تحقیر و تمسخر اقوام، امری عادی تلقی نشود و هیچ کس جرئت ارتکاب این خطای نابخشودنی را نداشته باشد؛ البته باید در باره هرگونه بهره برداری سیاسی و گروهی از این مقوله هشدار دارد. این اتفاقات اهانت آمیز، نباید بهانهای به دست جریانهای رادیکال دهد.