نیم نگاهی تربیتی به برنامه فیتیله
نیم نگاهی تربیتی به برنامه فیتیله
حجت محمودی، محقق و کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی :
متخصصان تعلیم و تربیت دوران کودکی را دوران شکل گیری مفاهیم ذهنی می دانند، که بدان conceptualization یا مفهوم سازی گفته می شود. از دید پیاژه کودک بر اساس نمونه های اولیه مفاهیم را طبقه بندی کرده و بر اساس این طبقات شما یا طرح واره های ذهنی را در ذهن خود شکل می دهد، در این راستا امروزه برنامه های تلویزیونی با آگاهی از این فرایند سعی دارند به صورت برنامه ریزی شده مفاهیم را به کودکان یاد دهند، در این فرایند جهت یادگیری بهتر، ذهن کودک برای طبقه بندی از مصداق های نمونه استفاه می کند. مصداق نمونه چیزی است که کودک برای اولین بار آن را مفهوم سازی کرده است. برای مثال، وقتی کودک برای اولین بار « سیب » را می بیند، آن سیب اولیه مصداق نمونه است که کودک بر اساس آن سایر سیب ها را در آن طبقه جای داده و یاد می گیرید.
بر این اساس در برنامه فیتیله « مصداق نمونه » تورک بودن که یک مفهوم انتزاعی است، برای کودک در قالب پسرکی که نمی توانست فرق بین مسواک و فرچه را تشخیص دهد تداعی می شود. این مفهوم انتزاعی بدین شکل در قالب مفهوم عینی شده و همسو با سن کودک به وی آموخته می شود و کودک مفهوم تورک را بر اساس کودن بودن مفهوم سازی می کند و در تمام زندگی خودش، تمامی تورک ها را در طبقه همان مصداق نمونه ی اولیه مفهوم سازی و طبقه بندی می کند، لذا بعید نیست که این تئوری علمی در برنامه فیتیله گنجانیده شده باشد، و هدف آن آموزش یک مفهوم به کودکان بوده باشد.
با این حال نکته ای بسیار درد ناک تر در نگاه قشر هنرمندان است؛ نگاهی که در آن توهین به شعور کودکان ایرانی را نوعی آموزش و تفریح قلمداد می کنند و همین ها، ادعای هنرمند بودن دارند، ادعای روشن فکر بودن و ادعای تغییر برای آینده.
در بعدی وسیع تر می توان گفت، همین مفاهیم هنرمند بودن و روشنفکر بودن در جامعه ی ما بر اساس مصادیق نمونه ی « توهین به اقوام » شکل گرفته شده است، یا حداقل سکوت در مقابل توهین ها. و هنرمند ایرانی غافل از آموخته های اولیه خود این چرخه باطل را تکرار می کند و می گوید قصد من توهین نبود و… . بلی شاید درست می گوید… چون خنده بر اقوام را به عنوان مصداق توهین مفهوم سازی نکرده است.