ادبیات زبان ترکی آذربایجانی
ادبیات زبان ترکی آذربایجانی
دیل ...
***عقیل آذردخت****
دیل وارلیق هویتدی بونی دویمالییق بیز
ناموسدی بلی, ناموسا جان وئرملییق بیز
رنگین دئیشیب دیل ساتانین ارزشی اولماز
بنزر کسیلن بیر خولا دای کؤک سالا بیلمز
هر کیمسه دیلین آتسا دینینده آتاجاقدیر
ناموسسوز اولوب خوار اولاجاقدیر , باتاجاقدیر
دیل ناموسوم ائل غیرتیم اولکم شرفیمدیر
هر تک تکینه وئرمگه جانیم هدفیمدیر
ادبیات زبان ترکی آذربایجانی
متاسفانه به دلیل سانسور و تحریف حقایق تاریخی، ترکان ساکن ایران و دیگر ملت های ایرانی شاید تصور کنند که شهریار تنها شاعر ترک آذربایجانی است، یا اینکه شعرای آذربایجانی همچون نظامی و شمس و قطران فقط به زبان فارسی می نوشتند، اما چنین نیست، شعرای زیادی به زبان ترکی آذربایجانی شعر گفته اند و نویسندگان زیادی به این زبان نوشته اند.
کتاب دده قورقود با شهرت جهانی، معروفترین اثر حماسی ترکان، بخصوص ترکان آذربایجان است. در حالی که یونسکو سال 1999 را بنام سال دده قورقود نامگذاری می کند ما از وجود چنین اثری بی خبر هستیم!. سه نسخه دست نویس دده قورقود با نویسنده های نامشخص در کتابخانه های درسدن، واتیکان و برلین موجوداست. اگرچه تاریخ کتابت آن را بعضی از محققین به قرن 11 میلادی (5 هجری) و بعضی دیگر به قرن 15 میلادی نسبت می دهند، اما داستان های آن مربوط به قرون 9-10 میلادی و حتی قدیمی تر می باشد.
کتاب دده قورقود با 12 داستان آن از قدیمی ترین آثار ادبیات شفاهی جهان بشمار می رود. کتاب دده قورقود داستان های اقوام اوغوز را بازگو می کند و مهمترین وقایع تاریخی این داستان ها در آذربایجان و قسمت شرقی آناتولی رخ داده و در آن از قهرمانی ها و ویژگی های قومی مردم این سرزمین سخن رفته است. قهرمان اصلی 12 داستان این حماسه – دده قورقود- آشیقی است که نقش ریش سفید قوم را داشته، و با نصیحت های با ارزش و انسانی خود، چراغ راه قبیله خود می شود. برخلاف شاهنامه فردوسی که مدحنامه شاهان باستانی است و دستاویز نژاد پرستان دشمن ترک و عرب، دده قورقود حماسه ای مملو از افکار و احساسات والای انسان دوستانه می باشد ( 29 ، 3 و 43 ).
اولین آثار مکتوب ادبی ترکی آذربایجان متعلق به فرن 13 میلادی و اشعار حسن اوغلو و نصیر باکویی است. اثر منظوم ترکی این زمان نیز، صحاح النجم اثر هندوشاه نخجوانی است.
در قرن 14 میلادی شاهد شاعران بزرگی چون نسیمی، قاضی برهان الدین، و ضریر هستیم. نسیمی، عارف و فیلسوف بانی فرقه حروفیه را می توان مؤسس معماری شعر آذربایجان شمرد. شاه اسماعیل ختایی و فضولی دو شاعر توانای قرن 15 میلادی هستند. فضولی شهرتی جهانی دارد و اشعارش به زبان های مختلف ترجمه شده است. اگرچه دیوان وی از سال 1828 شش دفعه در تبریز چاپ شده است، اما دریغ از یک بیت از او در کتب درسی جدید ما.
از شعرای ترک قرون 16و 17 می توان از صائب تبریزی، قوسی تبریزی، تأثیر، امانی و شاه عباس ثانی نام برد. واقف و آقا مسیح شیروانی، نمونه ای از شعرای قرن 18 هستند.
در قرن 19 نیز شاهد شعرای بنامی چون نباتی، هیدجی، تئلیم خان ساوه ای، مأذون خان قشقایی و شکوهی مراغه ای هستیم. ده ها شاعر دیگر چون حقیقی، شیخ قاسم الانوار، حبیبی و صراف و ... و ادیبان معاصری چون معجز شبستری، ساهر، سهند، حداد، کریمی مراغه ای و شهریار ...، که علی رغم سرکوبی شدید زبان ترکی در دوران پهلوی به ترکی شعر گفته اند، را نیز می توان نام برد(6و7).
از آثار ترکی قدیم معروف در ایران به دیگر لهجه های ترکی می توان به کتب دیوان لغات ترک ( قرن پنجم هجری و اولین کتاب زبان شناسی دنیا)، قوتادغوبیلیک، نهج الفرادیس، عتبه الحقایق و آثار ارزشمند علیشیر نوایی (قرن نهم هجری) اشاره کرد. اگر بخواهیم گنجینه ادبی معاصر آذربایجان شمالی را نیز به آن اضافه کنیم باید از ادیبان بزرگی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده، جلیل محمد قلی زاده، علی اکبر صابر، حسین جاوید، جعفر جبارلی، سلیمان رستم، صمد وورغون، میکاییل مشفق، خلیل رضا، بختیار وهابزاده و ... نام برد.
ادبیات ترکی در همسایه غربی مان - ترکیه- با شهرتی جهانی مایه افتخار و منبع الهامی برای دیگر ترکان است. می توان به نویسندگان و شاعرانی چون یونس امره، یاشار کمال، اورهان پاموک، عزیز نسین، ناظم حکمت و ... اشاره کرد.
به ادبیات کتبی اشاره کردیم، گریزی نیز به ادبیات شفاهی غنی آذربایجان بزنیم که اصولاً با ادبیات شفاهی دیگر ملت ها خصوصاً ملت فارس قابل مقایسه نیست. بایاتی ها اشعار شفاهی آذربایجان به تنهایی گنجینه ایست بسیار ارزشمند، که می توان از آن بعنوان آیینه ملت ترک آذربایجان نام برد.
ادبیات و موسیقی آشیق ها با قدمتی چندین هزار ساله جایگاه و تقدس خاصی بین ترک ها و آذربایجان دارد که مشابه آنرا شاید کمتر بتوان در ملت های دیگر یافت.
آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموماً پندهایی عاقلانه و انسانی است، از هویت ملی متفکر و انسان دوست سخن می گوید.
آغی لار (مرثیه ها) و لای لای لار نیز قسمتی از پندهایی عاقلانه و انسانی از ادبیات شفاهی ما را تشکیل می دهند.
داستان های فولکلوری چون دده قورقود، کوراوغلو، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیق غریب، قاچاق نبی و ... از غنای ادبیات شفاهی ما سخن می گویند. ادبیات شفاهی غنی آذربایجان از قدمت و اصالت این ملت روایت می کند(3).
همانطور که شرح داده شد، برخلاف ادعای جاعلین تاریخ که مدعی اند زبان ترکی زبان کتابت نیست و آن را در حد یک لهجه یا گویش فقط برای تکلم تقلیل می دهند، می بینیم ادبیات شفاهی و کتبی ما دارای قدمتی چند هزار ساله و با پیشینه ای بسیار قدیمی تر از زبان فارسی است. بعنوان شاهدی دیگر باید ذکر شود که در فاصله بین سال های 1830-1890 یعنی قبل از ظهور دشمنان زبان ترکی در ایران جمعاً 123 اثر فقط به زبان ترکی آذربایجانی در 20 شهر مختلف چاپ شده است که از این آثار چاپ 43 اثر در تبریز و 37 اثر در تفلیس بوده است. آیا انکار کنندگان زبان ما می توانند این آثار را نیز ناشی از تحرکات پان ترکی در آن زمان محسوب کنند؟!