خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

کلیات زبان ترکی

+0 به یه ن

کلیات زبان ترکی

مقدمه : زبان اولین وسیله ارتباطی انسانهاست،که وظیفه اصلی آن برقراری ارتباط کلامی است. اما وظیفه فرعی دیگری را نیز بردوش می کشد که بعضا مهمتراز وظیفه اول می باشد و آن تشکیل یکی از پایه های هویت ملی و شخصیت فرهنگی اقوام بشری است. در هر زبانی معمولا یک زبان مادر وجود دارد که شاخه هایی به نام لهجه از آن انشعاب یافته است. یادگیری زبان مادری برهمه گویندگان آن زبان فرض مسلم می باشد. چرا که بدون آن پایه های هویت و شخصیت فرهنگی افراد و به تبع آن جامعه به طور ناقص شکل می گیرد. دراین پست کلیات زبان ترکی مورد تحقیق و بررسی قرار داده ایم، امید است مورد استفاده قرارگیرد.

زبان / Dil

زبان یک پدیده ی طبیعی، اجتماعی است و به عنوان ابزاری برای تبادل فکر و احساس استفاده بکار می رود. زبان پایه و اساس فرهنگ و تفکر بشر است بطوریکه، انسان اول زبان را یاد می گیرد و بعد در همان زبان فکر می کند و به وسیله ی همان زبان افکار و علوم خود را به نسل های بعد منتقل و هدیه می دهد .

زبان نمایانگر تفکر افرادی است که به آن زبان تکلم و فکر می کنند و در هرزبان، هر کلمه برای خود یک کتاب تاریخ است که اگر آنرا بشکافیم خواهیم دید که چرا اصلا یک کلمه متولد شده و اعتقاد افرادی که این کلمه را خلق کرده اند چه بوده و بسیاری از امور دیگر .

زبان مانند هر موجود زنده ، دارای تکامل و پویایی است و از ابتدایی ترین صداها شروع شده و به هجا و کلمه ها تبدیل می شود و در طول قرن ها اندک اندک ساختار خود را تکمیل می نماید و این موضوع بدیهی است که هرچه عمر یک زبان بیشتر باشد توانمند تر است .

زبان مانند هر موجود زنده‌ی دیگر قابلیت زند و زای داشته و دارای مرگ و میر است. به عبارتی بسیاری از زبان‌های رایج درازمنه‌ی قدیم، امروزه کاربرد نداشته و ازبین رفته‌اند. و درمقابل بسیاری از زبانها نیز همچنان درحال زند و زای می‌باشند و ملل آن زبان با آنها تکلم می‌نمایند.

آنچه باعث مانایی و دوام زبان‌ها می‌گردد ثبات شرایط سیاسی و اقلیمی کشورها و غنای آن زبان‌ها می‌باشد، عناصر لغت‌‌ساز اعم از پیشوندها ، میانوندها، پسوندهای صفت‌ساز و اسم‌ساز و غیره نیز در مانایی و غنای زبان موثرند. بعضی از زبان‌ها و گویش‌ها در مقارنت با سایر زبان‌ها مغلوب زبان غالب گردیده و به مروراز بین می‌روند و یا فقط شکل خود را تغییر و با شکلی دیگر به حیات خود ادامه می دهد. انقراض و نابودی هر زبانی دلیل بر ضعف آن زبان نمی باشد بلکه دلیل بر بی لیاقتی افرادی است به آن زبان صحبت می کنند. ازبین رفتن یک زبان به نشانه ی از بین رفتن فرهنگ و هویت قومی است که بدان زبان سخن می گوید و از هر جنبه ای مد نظر قرار گیرد کاری غیر انسانی است .

برای یاد گیری هر زبانی باید چهار مرحله را پشت سر گذاشت :

اولین مرحله در یادگیری هر زبانی شنیدن آن انست ، بطوری که یک کودک چندین ماه و حتی چندین سال گوش میکند و آنگاه به مرحله ی بعد می رود و حرف می زند . او در اوایل این مرحله شروع به گفتن آواهایی میکند تا بدانجا می رسد که خوب صحبت می کند و این زبان است که مغز او و نگرش او بدنیا را شکل می دهد .

پس ازآن، نوبت آموختن است کودک پس از صحبت به زبان مادری، شروع به آموختن شکل نوشتاری زبان ( الفبا ) می کند و بعد از آموختن مقدمات زبان مادری و قوانین آن شروع به نوشتن تفکراتی می کند که در درون او لانه کرده اند و از اینجاست که انتقال فکر به صورت شکل مادی فرهنگ و تمدن شروع می شود . اصولا زبان هایی از بین خواهند رفت که یکی از این چهار مرحله را نداشته باشند .

نتیجه اینکه، طبق تعریف سازمان یونسکو فرد با سواد کسی است که بتواند بزبان مادری خود خوب حرف بزند، آنرا خوب بخواند و خوب نیز بنویسد. حال نوبت ماست که فکر کنیم که آیا ما باسوادیم ؟ یا بی سواد.؟

زبان ترکی( Türk dili)

زبان ترکی مادر و شاخه های آن، خانواده ای از گروه زبان ها ی التصاقی به شمار می روند، و زبان های التصاقی به دو گروه اورال و آلتاییک تقسیم می شود که ترکی متعلق به خانواده ی زبان های آلتاییک می باشد و از لحاظ ساختاری نیز به خانواده ی دیگر این گروه یعنی خانواده ی زبانی فین و اوغور بسیار نزدیک است

زبانهای اورال-آلتای:

زبانهای اورال-آلتای از شاخه‌ی زبانهاب التصاقی (آگلوتیناتیو) می‌باشند. در ساختار این زبانها ریشه افعال موقع صرف تغییر نکرده و ثابت می‌ماند. در این زبانها پیشوند، ‌میانوند وجود ندارد. کلمات با استفاده از پسوندها ساخته ‌می‌شوند. از اینرو به این خانواده‌ی زبانی، زبانهای پسوندی نیز می‌گویند.

خویشاوندی زبانهای اورال-آلتای بر اساس مشابهت‌های زیر می‌باشند:

1- هر دو خانواده جزو زبانهای التصاقی (آگلوتیناتیو) بوده و قوانین ساختاری هر دو زبان یکی می‌باشد.

2- استروکتور و ساختار هر دو زبان هیچ تفاوتی با هم ندارند.

3- هماهنگی حروف باصدا (قانون هماهنگی اصوات//قانون توالی)در هر دو زبان موجود است.

4- به عقیده‌ی دانشمند و زبان‌شناس مشهور «لازول رازونی» فراوانی حروف صدادار و کمی حروف بی‌صدا و عدم بکارگیری حروف بی صدا در اوّل کلمه ازخصوصیّات مشترک این دو خانواده‌ی زبانی می‌باشد.

5- وجود اضافات هم به عنوان پسوند در صرف افعال و هم در ساخت کلمه در زبانهای اورال-آلتای از مشابهت‌های مهم و قابل توجه می‌باشد.

6- در هر دو خانواده‌ی زبانی مشابهت‌های لغوی و لغات مشترک فراوانی موجود است.

علاوه بر زبان ترکی، زبان های کره ای ، ژاپنی ، فنلاندی ، بلغاری ، مجاری و . . . نیز در گروه زبان های التصاقی قرار دارند .

براساس تحقیقات موسسه ی زبانشناسی اروپایی – آمریکایی ASTM ، بیش از 19 درصد کلمات زبان انگلیسی ، 39 درصد کلمات زبان ایتالیایی ، 17 درصد زبان آلمانی و 9 درصد زبان فرانسه و . . . بطور مستقیم ترکی می باشند. زبان ترکی از لحاظ گرامر و قواعد یکی ازقویترین زبان های دنیاست و از نظر سازمان یونسکو نیز سومین زبان غنی و قدرتمند زنده ی دنیا بشمار می رود .

علی رغم اینکه زبان ترکی مادر بنا به مصالح سیاسی به شاخه های گوناگون تقسیم شده است، اما در اصل یک زبان ترکی در دنیا وجود دارد .

زبان ترکی به زیرشاخه هایی از جمله ترکی خراسانی ، ترکی آذربایجانی ، ترکی ترکمنی ، ترکی قشقایی ، ترکی تاتار ، ترکی ازبکی ، ترکی باشقورتی ، ترکی اویغوری و . . . تقسیم می شود .

تارخ زبان ترکی و اقوام ترک در ایران به اقوام بین النهرین یعنی حدودا هزاره های پیش از میلاد باز می گردد و به اقوامی چون سومر ، ایلام ، سکا ، گوت ، کاس ، اورارتو ، ماد ، هیتی ، میتانی ، اشکانی و . . . می رسد .

در ایران زبان ترکی به گروهای ترکی خراسانی، ترکی آذربایجان، ترکی قشقایی، ترکی ترکمنی، ترکی افشار و ترکی خلج تقسیم می شوند.

ترکی خراسان :

ترکی خراسان به خانواده ترکی اوغوز و یا ترکان غربی تعلق دارد و از نظر زبان ‌شناسی شاخه ترکی اوغوز شامل ترکی ترکیه، ترکی آذربایجان، ترکی خراسان، ترکی ترکمنستان، ترکی قشقایی، ترکی منطقه خوارزم و ترکی خیوه ازبکستان و … می‌باشد.

تقسیم بندی ساختاری زبانهای دنیا :

زبانهای زنده دنیا را علاوه بر منشا برحسب ساختار نیز به 4 دسته عمده تقسیم نموده اند: 1- تک هجایی: مثل زبان چینی که درآن هر کلمه بیشتراز یک هجا ندارد و براساس موقعیت کلمه درجمله معانی، متعددی می دهد. 2- قالبی: مثل زبان عربی که کلمات آن درقالب (ابواب و اوزان) خاصی شکل می گیرند. دربعضی ازتقسیم بندی ها این مورد جز زبانهای تحلیلی دسته بندی گردیده است . 3- تحلیلی: مثل زبان فارسی و زبانهای اروپایی که در ساخت هر کلمه تازه، بن کلمه تماما زیر و رو می گردد. مثل کلمه انگلیسی رفتن(go)، که شکل اصلی فعل درافعال گذشته قابل تشخیص نیست ( Go –went-gone). 4- التصاقی: که ترکی از این گروه است و در ساختار آن، کلمه همیشه دارای یک بن ثابت است و کلمات با افزودن پسوند به این “بن” ثابت ساخته میشوند. مثال:”بن ” فعل” آل ” (بگیر) در افعال ” آلدیم، آلمیشام ” و … .ثابت است.

زبان ترکی زیر شاخه ی زبان های التصاقی یا پیوندی می باشد. دراین گروه زبانی از پیشوند و میانوند خبری نیست و فقط پسوند وجود دارد. دراین گونه ی زبان ها، ریشه ی اصلی فعل هیچ تغییری نمی کند و به همین خاطرتقریبا هیچ فعل بی قاعده ای درآن وجود ندارد . (به استثنای فعل کمکی ایمک/بودن ) .

دراین گروه زبانی فقط با اضافه شدن پسوند به ریشه، کلمه ی جدید ساخته می شود و عمل اضافه شدن پسوند تا چندین مرحله می تواند ادامه یابد .

زیاد بودن تعداد پسوند ها دراین گروه زبانی باعث می شود که دایره ی لغات دراین زبان ها ، بسیار گسترده باشد و این گستردگی فقط به پسوند ها محدود نمی شود بلکه در معانی نیز گسترش می یابد. از لحاظ ساختن کلمه ، ترکی زایاترین زبان دنیا است و حدود 2400 فعل را در خود جای داده است که بیشترین تعداد در بین تمام زبان هاست .

خصوصیات کلی زبانهای ترکی :

خانواده زبان ترکی به عنوان سومین زبان قدرتمند و قانون مند دنیا ، دارای 29 لهجه است ازاین میان، 20 لهجه دارای کتابت و ادبیات کتبی می باشند. اعضای خانواده زبان ترکی اشتراک نزدیکی به هم نشان می دهند. این همانندی درعرصه آواشناسی ، مورفولوژی و ساختار نحوی آنهاست. خصوصیات و ویژگی های زبان ترکی درمیان لهجه های مختلف آن یکسان و شامل موارد ذیل می باشد:

1- در بین صداهای کلمات هم آهنگی(قانون توالی) اصوات در کلمات وجود دارد. این خاصیت بین تمام زبان های خانواده ی اورال آلتایی وجود دارد . قانون هماهنگی اصوات که باعث راحتی تلفظ و خوش آهنگی می گردد.یعنی صداهای کلفت(O – U- A – I) و صداهای نازک ( Ü – Ö – İ- Ə – E) نمی توانند در ریشه یک کلمه با هم مخلوط شوند. مثال گورمک ((Görmək , قالماق ( Qalmaq) ترکها هنگام صحبت کردن به فارسی به طور غریزی این قانون را به کار می برند. مثلا سمیه را سومایا ” ( Sumaya ) و عباس را “” آبباس (Abbas ) ذکر می کنند. 2- دراین زبانهاحرف جنس و حرف تعریف موجود نیست و اسامی هرگز جنسیّت ندارند. [نبودن جنسیّت مذکر و مونث در اسامی] . جنسیت در بین کلمات زبان ترکی وجود ندارد و به جای آن مقام انسان نسبت به جانداران و جانداران نسبت به بی جانان ارجح تر می باشد 3- بدلیل التصاقی یا پیوندی بودن این زبانها، صرف به وسیله اضافه کردن پسوند صورت می گیرد و کاربرد کلمات به شکل التصاقی می‌باشد. [کاربرد و ساختار کلمات پسوندی می‌باشد.] : آل +دیم، آل+دین و… . 4- فعلی دال بر مالکیّت دراین زبانها موجود نیست ولی درصرف اسامی پسوند ملکی به کار می رود : آل + دیغیم= آلدیغیم 5- اشکال افعال غنی و متنوع است و صرف افعال دراین زبانها مغایر با زبانهای هند و اروپایی است. در این زبانها ریشه فعل هنگام صرف ثابت مانده و تغییر نمی‌کند.

6- حرف جر بعد ازکلمه می آید: ائودن به معنای ازخانه. 7- صفت قبل از اسم می آید: قاراداغ . 8- بعد ازاعداد علامت جمع به کار نمی رود. شمارش طبق اصول معین صورت می گیرد. 9- شکل مقابله صفات با پسوند مفعول منهی بکار می‌رود و مقایسه با مفعول منه صورت می پذیرد: مندن آلچاق 10- برای فعل معین به جای داشتن از بودن (ایمک) استفاده می شود. فعل در آخر جمله می آید. 11- پسوند سوالی موجود است: گلدین می؟ یا گوردون مو؟ و … 12- به جای حرف ربط از اشکال فعل استفاده می شود:” گوردوگوم داغ ” به معنای کوهی که دیدم که به غلط بعضی ” او داغ کی گوردوم” می گویند.

13- کلمات ترکی انعطاف زیادی برای اصطلاح سازی دارند. مثلا ازکلمات باش (سر)، گوز(چشم) و دیل(زبان) بیش از دویست اصطلاح و تعبیر وجود دارد. مانند: دیل آچماق – دیللنمه ک – دیلی توتولماق. باش وورماق، باش چکمه ک، باش ایمه ک و … . 14- پسوند های ترکی غنی و متنوع است و امکان ساخت لغات نو را بالا می برد. پسوندهایی مثل “چی، لیک، لی، سیز، جیل” و ..…. 15- زبان ترکی حدود 24000 فعل دارد. افعال ترکی به جز فعل ناقص ” ایمک”/ بودن، همگی باقاعده اند. 16- افعال متعدی ترکی با اضافه کردن پسوند به فعل لازم به راحتی ساخته می شوند: اویناماق=بازی کردن (لازم) ، اویناتماق=چیزی را بازی دادن (متعدی). افعال متعدی درجه دو و سه هم در ترکی قابل ساخت است: وورماق (متعدی) به معنای زدن- ووردورماق (متعددی درجه دو)، به معنی به وسیله کسی زدن – ووردوتدورماق (متعددی درجه سه) به معنای وسیله زدن کسی را فراهم آوردن.

17- در زبان ترکی کلماتی با اختلاف جزیی در معنی وجود دارند که درسایر زبانها کمتر نظیرآن دیده می شود. مثلا برای دعوا کردن کلماتی مثل : ساواشماق – دویوشمه ک – توتوشماق- توقوشماق – چیرپیشماق – ووروشماق و … وجود دارد که هر کدام نوع خاصی ازدرگیری را مطرح می کند. حتی درترکی ماست‌ها با توجه به مراحلی که دارند و با هر تغییردرحالت آن‌ها، نامشان نیزعوض می‌شود: قاتوق ، سیزمه، دوراق .

18- وفور پسوند درافعال و ترکیب پسوندها و حالات افعال ترکی به خلق کلماتی منجر می شود که بیان آنها در سایر زبانها با یک یا چند جمله امکان پذیر است.مثل ” سئویشدیرمه لیییک ” (( یک فعل ترکی) به معنی ” آنها را باید وادار کنیم که همدیگر را دوست داشته باشند ” (دو جمله فارسی). 19- نفوذ بسیاری از لغات ترکی در سایر زبانها. مثلا حضور کلمات یوغورت (ماست)، دیب (عمق)، یاشماق (روبند) و … در زبان انگلیسی. و یا کلماتی بین المللی مثل چاققال (شغال) که در زبانهای عربی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و فارسی به اشکال مختلف دیده می شود. همچنین می توان از راهیابی چند هزار لغت ترکی به فارسی اشاره نمود که جز کلمات مصطلح و روزمره زبان فارسی است. مثل: آقا ، خانم، اتو، سراغ، بشقاب و اکثر لوازم آشپزخانه، دوقلو، باتلاق، چوپان، چکش، چادر و… ..

20- حروب بی‌صدا در اوّل کلمه بکاری نمی‌رود.

21- حرف بی صدای «ر» در اوّل کلمات بکار نمی‌رود.

22- ادات معلوم و مجهول در اسامی بکار نمی‌رود.

23- در این زبانها هرگز پیشوند و میانوند وجود ندارد و فقط پسوند بکار می رود.(بجز پیشوند لاپ علامت صفت عالی)

24- کمی آدات استفهام. [کم بودن ادات سؤال.]

25- کمی حروف ربط.

26- ادات اشاره قبل از اسامی و اسامی قب