خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

چرایی سکوت روشنفکران تورک در قبال آموزش زبان مادری

+0 به یه ن


چرایی سکوت روشنفکران تورک در قبال آموزش زبان مادری

اگر چه در گذشته سکوت روشنفکران تورک در قبال آموزش زبان مادری در مدارس سئوال بر انگیز و ابهام آور است ولی به دو دلیل قابل توجیه و قابل اغماض میتواند باشد:

۱- تقابل مدرنیته و سنت در واکنش به تضاد مکتب و اؤشکولا (school)

۲-عدم درک مفهوم جامعه شناسی ملت که در پروسه تاریخی شکل عینی می یابد.

دلیل اول هرچند که برای روشنفکر امروز کمی دور از ذهن میرسد ولی یکی از عمده دلایل رو شنفکر اوایل قرن بیستم در انتخاب زبان غیر بومی بخصوص فارسی و روسی برای مقابله با ارتجاع سنتی نوعی تعمیم مبارزه به حساب می آمد.

این انتخاب زبان در شرایطی صورت گرفت که مکتبی های سنتی و مرتجعین مشروعه خواه قانون گریز با مقاومت در مقابل سبک های جدید آموزشی و نامشروع شمردن مدارس سبک سنتی ومکتبی خود را ارائه نمودند.

حال آنکه روشنفکران تورک آزربایجانی که خود حامل پیام مدرنیته برای خاورمیانه داشتند اساس ایدئولوژیک خود را بر سنت گریزی و سنت شکنی نهادند و برای بسط اندیشه به زبانهای غیر بومی تاکید ورزیده و علاوه بر آن بدلیل عجین شدن مکتب سنتی با زبان عربی به نفی نه دیالکتیکی بلکه صرف مکانیکی هر دو پرداختند. به عنوان مثال امثال آخوند زاده ها با نفی مکانیکی مذهب و زبان عربی خود را اقناع کردند.

۲- مفهوم ملت و تعریف آن نه تنها در اوایل قرن بیستم بلکه تا اواسط آن نیز بشکل امروز متکامل نشده بود....

چنانچه ملی گراها ملت را با جغرافیای سیاسی و چپ ها ملت را مجموعه ای از طبقات اقتصادی و صنفی بدون در نظر گرفتن متعلقات زبانی و حتی اتنیکی تعریف میکردند.

در چنین بازار آشفته ای که تدریس چه در مکتب و چه در مدرسه یا اؤشکوللا بزبان تورکی ترویج زبان غیر بومی عربی و فارسی صورت میگرفت روشنفکر کدام رسالت تاریخی را میتوانست به عهده بگیرد؟

امروزه مفهوم تدریس زبان مادری و تدریس به زبان مادری دو مفهوم کاملا متمایز و منفک و متنقاض هم می باشند.

 

در مورد موضوع ، سوالاتی داشتم : اول اینکه مگر اصل پانزده قانون اساسی در مورد آزاد بودن "تدریس ادبیات زبان های قومی و محلی " صحبت نمی کند، پس انتظار اجرای آن از سوی دولت چقدر صحیح است وقتی حوزه ادبیات ما معلوم بوده تنها مشکل ظاهرا عدم آشنایی معلمین ما از پیشینه ادبی تورکان است!؟

به عبارت دیگر، آیا اگر معلمین بخواهند در قسمتی از ساعت تدریس خود، از ادبیات تورکی صحبت کنند آیا از نظر قانونی عواقبی گریبان گیرشان.خواهد بود!؟

راهکارهای آشنا کردن معلمین با ادبیات تورکی را چه می دانید!؟

نظر اینجانب : به نظر می رسد، اگر در جلسات اولیا و مربیان خواست خانواده ها مبنی بر اجرای اصل پانزده از سوی معلمین صورت پذیرد و از طرف دیگر فرزندان خود را برای چنین مباحثی آماده کنیم، می شود نتایج مطلوبی را انتظار داشت

آشنا کردن معلمین زبان و ادبیات فارسی با حوزه ادبی تورکان هم وظیفه ی ماست، یعنی تدریس گرامر و نوشتار زبان تورکی بماند اولین گام بایست شکستن تابوی مباحث مرتبط با ادبیات مان در کلاس های درسی باشد.

شعار تدریس زبان مادری با تدریس به زبان مادری دو مقوله متفاوت و حتی متضاد می تواند باشد. چرا که در گذشته نیز تدریس به زبان مادری انجام می گرفت.

هدف از تدریس زبان مادری آموزش اصول و قوانین علمی و ادبی این زبان و ویژگی های خاص آن در مقابله با زبانهای دیگر است نه تدریس زبان های بیگانه با محاوره تورکی.

تدریس زبان بیگانه به زبان مادری به مراتب می تواند باعث ناهنجاری های غیر قابل جبران در ذهن کودک گردد چرا که کودک به دلایل بالندگی و پویندگی روحی با توهم بر اینکه کلیت آموخته های مادری و بومی اش غیر علمی و غیر کلاسی بوده و  عوامل و پدیده های اولیه نفی خانواده و جامعه در ذهنش پدیدار میگردد.

به نظر اینجانب ما باید با قبول شرایط جبری و تاریخی آموزش به زبان فارسی به هیچ عنوان از حق یادگیری زبان ترکی فرزندانمان نگذریم، چرا که این حق مال آنهاست و اگر خاطرم نرفته باشد آیه قرانی وجود دارد که اولاد نزد والدین امانت می باشد.

دوما به همه فرزندانمان و هم دوره هامان گوشزد کنیم که اهمیت زبان فارسی حد و مرزی دارد و باید جهت پیشرفت تحصیلی فرزندانمان بر زبان های دیگری نیز تمرکز کنیم،

سوما هرگز نمونه و مثال زدن افراد تورک معروف جهت همسانسازی را فراموش نکنیم، زیرا تابوی تک زبانی در حال شکستن است، رسانه های معاصر قدرت مانور زیادی به ما داده اند و اینکه خودمان والدین فعلی و چند سال آتی هستیم و مدام باید تغذیه فرهنگی فرزندانمان به عنوان دانش آموز فعلی و هکذا معلمینشان را داشته باشیم.

آزاد بودن یک چیز است و قدرت اعمال آزادی چیزی دیگر.  پرنده ای را تصور کنید با بال قیچی شده در قفسی با در باز...

یادگیری زبان به صورت جزیره‌ای و سرخود همان خواست شوونیسم و لهجه لهجه شدن زبان ترکی در ایران است که گاهی دوستانی با اندیشه‌های طایفه ‌گرایانه نیز به چنین مسایلی دامن می‌زنند.  لهذا انتظار ما از دولت برای تدریس زبان و ادبیات ترکی، جهت تثبیت زبان معیار است.