خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

ارزش و مقام زن در میان ترکان قدیم

+0 به یه ن


ارزش و مقام زن در میان ترکان قدیم

در داستان آفرینش (یارادیلیش داستانی) در میان ترکان قدیم " آق بانو " زنی است که الهام بخش خدا در آفرینش کاینات و انسان بوده است.

زن اول اوغوز خان از نوری آبی رنگ و با شکافتن تاریکی از آسمان فرود آمد؛ زن دوم او نیز از درون یک درخت زاده شد و هر دوی این زنان موجوداتی فوق بشری بودند.

در میان ترکان یاقوت (یاکوتسک)، "آق اوْغلان " توسط زنی نورانی  که از درون درخت بیرون آمده بود، شیر داده شد.

در سنگ نبشته بیلگه خاقان نیز از خطاب " شما خاتونْ مادرم ، مادر بزرگ هایم، خواهرانم، خاله و عمه هایم ، شهبانو و شاهزادگانم .... " استفاده شده است.

در باور ترکان قدیم " خان "(شاه) و " خاتوُن " (شهبانو) فرزندان آسمان بودند .

در داستان های ترکان، زنان یار و یاور مردان هستند. در حماسه ی دده قورقود، در داستان " ده لی دومرول "، زمانی که دومرول در تقلای یافتن فدیه و جان بهای خویش است، زنش بی دغدغه حاضر می شود که به جای " دومرول " جان دهد و زندگی خویش را فدای شوهر کند.

در داستان های پهلوانی، قهرمانان ترک دوست دارند با زنانی ازدواج کنند که در اسب سواری ماهر، در شمشیرزنی توانا و در جنگاوری شجاع باشند. در داستان بامسی بئیره ک (از داستان های دده قورقورد)؛ " چیچک بانو " نمونه ای عالی از این دسته زنان است.

یک ضرب المثل ازترکان قازاق چنین است: نخستین ثروت انسان تندرستی و دومین ثروت او زن اوست.

گردیزی در اثر خود از عفت زنان ترک تمجید می کند و ابن بطوطه نیز در سفرنامه ی خود از احترام ویژه زنان در میان ترکان کریمه سخن می گوید.

در پیش از پذیرش دین مبین اسلام، خاتون (شهبانو) در سمت چپ خاقان (شاه) می نشست و در مراسم آیینی و جشن ها حضور می یافت.

صلح نامه ی " مَته خان " – امپراتور بزرگ هون - با چین را همسرش به نیابت از او امضاء کرده بود.

ابوالغازی بهادر حسن در کتاب " شجره تراکمه " از امارت و حکومت هفت دختر بنام های " بوُرلا، بارچین، سالوُر، شاباتی خاتوُن، کونین کؤرکلی، کرچه بوُلادی، کوُغاتلی خانیم " در میان مردم اوغوز سخن گفته است.

ارزش زن در میان ترکان در حالی مطرح بود که اعراب جاهلی عربستان، دختران را زنده به گور می کردند و زن در میانشان ارزش و جایگاهی والایی نداشت. زنان انگلیس هم تا قرن شانزدهم حق دست زدن و مسّ انجیل را نداشتند.