آتشکدههای آذربایجان، نماد آتشپرستی نیستند
آتشکدههای آذربایجان، نماد آتشپرستی نیستند
#محمد_رحمانی_فر
برخلاف تصور دوستانی که تحت تأثیر تبلیغات و القائات باستانگرایان خود-آریا-پندار، وجود آتشکدههای متعدد در آذربایجان را دلیلی بر رواج آیین زرتشتی و حتی آتش پرستی در این دیار میپندارند، تقدس آتشکده در فرهنگ و تمدن ترکها در مقایسه با آیین زرتشت قدمت بیشتری دارد و نمیتوان این تقدس را برگرفته از آموزههای زرتشتی دانست. (اصولاً همانگونه که قبلاً هم در نوشتههایم تأکید کردهام، به زعم اینجانب، زرتشت نه یک شخصیت تاریخی بلکه یک شخصیت اساطیری است و آنچه که امروزه تحت عنوان دیانت زرتشتی شناخته میشود، آمیزهای از آموزهها، باورها و اسطورههای متقدم میباشد که از ادیان باستانی مختلف به عاریت گرفته شدهاند) .
برخلاف آنچه که در آیین زرتشتی میبینیم در فرهنگ ترکان، این خود آتش نیست که دارای تقدس میباشد، بلکه آنچه مقدس پنداشته میشود محلی است که آتش در آن برافروخته میگردد. اصولاً شکلگیری تمدن در میان ترکان با کشف آتش رابطه معناداری دارد. رابطهای که با تعمق در گنجینه واژگان این زبان آشکار میشود و در سایر فرهنگهای همجوار و حتی غیر همجوار چنین رابطهای چندان مشاهده نمیشود.
در زبان ترکی آتش را "اود" یا "اوت" مینامند. ترکان باستان با کشف آتش و برافروختن آن، به دور آن حلقه زدند و نشستند. اینگونه نشستن در حول آتش را "اودورماق" یا "اوتورماق" نامیدند. بدینترتیب، آتش زمینه ساز اولین همنشینیها و اجتماعات انسانی در دوران باستان گردید که به گواه جغرافیدانان هنوز بسیاری از نقاط جهان عصر یخبندان را سپری میکردند و دمای هوا پایین بود.
بیشک، آتش برای انسانهای اولیه دو کارکرد اساسی داشت: نجات از سرمای جانسوز و نجات از شر حیوانات درنده. با این وجود، روشن نگهداشتن آتش به طور ممتد کار دشواری بود و از سوی دیگر غارهای طبیعی هم همه جا در دسترس نبودند. بنابراین آنها مجبور شدند به ساختن جانپناه روی آورند. اولین جانپناههای ساخته دست بشر در واقع یک نوع شبیه سازی از غارهای طبیعی بود. خانههای کنده شده در دل صخرهها که نمونههای موجود در کندوان و حیلهور (در نزدیکی اسکو) و حتی معبد میترائیستی قدمگاه در نزدیکی توفارقان (آذرشهر) از نخستین نمونههای آن محسوب میشوند، جانپناههایی بودند که آتش گرمابخش وجود ساکنینش میگردید. ساکنینی که به دور آتش حلقه میزدند و به اصطلاح : "اوتوروردولار" (=مینشستند).
البته ارتباط معنادار آتش با فرهنگ باستان ترکان فراتر از فعل اوتورماق (=نشستن) میباشد. آنها محل روشن کردن آتش را "اوجاق" (اودجاق←اوجاق : البته نباید فراموش کرد که نیازی به قائل شدن به چنین روندی نیست، چون خود "د" به راحتی به "ج" قابل تبدیل است) نامیدند و جانپناه خویش را "اودا" یا "اوتاق" نامیدند که برگرفته از همان "اود" یا "اوت" میباشد.
بنابراین، کاملاً آشکار است که آتش در تکوین فرهنگ همنشینی و شکلگیری نخستین بارقههای تمدنی در میان ترکان باستان نقش بیبدیلی داشته است و به همین خاطر واژه "اوجاق"- به عنوان عامل پیوند دهنده انسانها و حافظ کیان "اوتاق"- بار ارزشی یافت و در ذهنیت انسانهای اساطیری "تقدس" پیدا کرد.
تقدسی که با گذشت قرون و اعصار همچنان حفظ شده و هنوز هم در میان ترکان اماکن مقدس را "اوجاق" مینامند و هنوز هم به "اوجاق" قسم میخورند و هنوز هم به انسانهای نابارور "کور اوجاق" یا "اوجاغی کور" گفتهمیشود.
نباید، فراموش کرد که در زبان ترکی اوجاق معادل آتشگاه یا آتشکده میباشد و آنچه در میان ترکان مقدس شمرده شده "اوجاق" است نه خود آتش. بنابراین، نباید تقدس اوجاق در میان ترکان را با تقدس و پاک شمردن آتش در میان زرتشتیان خلط کرد. مطلبم را با شعری از شاعر اسطورههای آذربایجان، سهند، به پایان میرسانم:
هله ده، هله ده بیزیم یئرلرده
ساده انسانلارین آندی چیراقدیر
کندآرا، شهرآرا، خالق آراسیندا
مقدس یئرلرین آدی اوجاقدیر