یادداشتی بر تاریخچه خط ترکی
یادداشتی بر تاریخچه خط ترکی
در سال 1371 سخن از تغییر الفبای زبان ترکی کشور آذربایجان بود. مرحوم دکتر جواد هیئت اولین جراح قلب باز و جراح پیوند کلیه و اولین عضو ایرانی آکادمی جراحی فرانسه و نویسنده و مححق و یکی از بزرگترین ترک شناسان ایران و جهان و بنیانگذار فصلنامه بسیار معتبر ترکی-فارسی "وارلیق" نظرشان این بود که بهترین راه برای تعالی زبان ترکی و تعالی فرهنگ، بکار گیری دوباره الفبای عربی می باشد.
بنده هم با نظر ایشان موافق بوده و هنوز هم هستم. تصور بفرمایید تا زمان نه چندان دور مسلمانان اویغور چین به راحتی می توانستند با مسلمانان بوسنیایی در اروپا مکاتبه نمایند و ارتباط علمی و فرهنگی داشته باشند. حدود هزار و چهار صد و اندی سال بیشتر علوم از زبانهای دیگر به عربی،فارسی و یا ترکی و زبانهای دیگر کشور های اسلامی ترجمه شده بودند که همه با الفبای عربی بوده است. یک باره در بسیاری از کشور ها الفبای آنها تغییر یافت. مسلمانان به فرهنگ و تمدن خویش بیگانه شدند. به عنوان مثال اگر در ایران یک باره الفبای زبان فارسی به چینی تغییر بیابد و دیگر کسی حق نداشته باشد الفبای عربی و یا فارسی را بخواند،چه بلایی بر سر شاهنامه و حافظ و کلا ادبیات و زبان فارسی می آید؟پس از گذشت یک نسل مردم ایران دیگر نمی توانند شاهنامه را با الفبای فارسی بخوانند. به جای حرف "خ" از "ه" استفاده می کنند و به جای "گ" حرف "ق" را استفاده می کنند و تمام کتابهای فارسی قدیم را فکر می کنند که قران است .چون دیگر نمی توانند به الفبای فارسی و یا عربی بخوانند.
این بلا بر سر فرهنگ و زبان و ادبیات مسلمانان اویغور چین و ترکمنستان و قرقیزیستان و تاجیکستان و آذربایجان و ترکیه و بلغار و صربستان و کوزو و آلبانی و.. آمد.
بنده حدود 30 سال است که در بوسنی به گرد آوری آثار فارسی و عربی و ترکی و بررسی آنها مشغول می باشم. مثلا کتابی را می خرم که فروشنده آن ادعا می کند که دعا و یا قران است. ولی وقتی آن را ورق می زنم می بینم که به زبان ترکی و یا فارسی و یا عربی می باشد و در باره مثلا طب و یا نجوم و یا مسایل شرعی بوده و یا شعر می باشد. چرا که در حدود 170 سال پیش الفبای عربی مسلمانان بوسنیایی و صربستان و کوزوو و مقدونیه به لاتین و بعد به کریل تبدیل شد. مسلمانان بالکان حتی در روستاها در مکتب خانه ها به چهار زبان می خواندند. زبان خودشان که با الفبای عربی نوشته می شد و زبان #عربی و زبان #ترکی و زبان #فارسی. حتی تا حدود 70 سال پیش هنوز هم در برخی از مدارس گلستان و بوستان سعدی درس داده می شد.
به نظر من برای اعتلای زبان و ادبیات فرهنگ و تمدن کشور های مسلمان بهترین راه این است که دوباره الفبای خود را به الفبای مشترک کشورهای مسلمان یعنی عربی بر گردانند و یا لااقل آموزش زبان خویش با الفبای عربی را هم به موازات آموزش الفباها و خطوط دیگر در برنامه آموزشی مدارس و دانشگاه بگنجانند.
در رابطه با ضربه بسیار عظیمی که بسیاری از کشور های مسلمان از تغییر الفبای خود به فرهنگ و ادبیات و علوم خود زده اند ،نمونه ای می آورم. در سال1362 در موزه بوعلی سینای همدان من یک لغتنامه ترکی به فارسی یافتم. در سال 1364 به استانبول به کتابخانه سلیمان رفتم تا در باره وجود یک جلد این لغت نامه در آنجا پرس و جو نمایم که با گنجینه بسیار بزرگی از نسخ خطی مواجه شدم. با یک استاد ادبیات ترکی در کتابخانه آشنا شدم. ایشان تعجب کردند که من می توانم کتب قدیمی به زبان عثمانی را بخوانم. گفتم آیا شما نمی توانید بخوانید؟ گفتند متاسفانه نه!!
اکنون البته در ترکیه آموزش عربی و ترکی عثمانی رواج یافته است و الحمدالله نسل جوان می تواند به منابع ارزشمند هزار و اندی ساله خویش رجوع نموده و بهره ببرند.
امید است که روز ی دنیای اسلام از چین تا بالکان بتواند دوباره آثار نوشته شده هزار وچهارصد و اندی ساله کشور خویش را باخط عربی بخواند .
با قدردانی از رئیس محترم انحمن ادبی فانی قروه درجزین ، محقق و شاعر بزرگوار جناب آقای بهمرام بهرامی رشید.
پرویز محمدی
باستان شناس و مورخ هنر
20 فروردین 1396 ،سارایوو