زبان، زبان مادری و آموزش به زبان مادری
زبان، زبان مادری و آموزش به زبان مادری
زبان نظامی است که بر پایه آن هم امکان ارتباط پیامی با ویژگیهای ادراکی میسر میگردد و هم بر پایه آن فرایندهای اجتماعی معتبر، علایم و اراده در اندیشه شکل میگیرد و تبیین میشود، زبان و علایمی که ضبط میشود شکل برجسته بُعد نمادین و فرهنگی انسان است که از نظر اجتماعی جذب میشود.
زبان یکی از نهادهای بنیادی جامعه و از عناصر بسیار مهم در فرهنگ اجتماع است، هر گاه سخن از حفظ، تقویت وگسترش فرهنگ یک جامعه به میان میآید بحث زبان به عنوان یک عامل اساسی مطرح میگردد.
زبانشناسانی همچون ادوارد ساپیر و بنجامین لیووف عقیده داشتند که زبانهای مختلف قادر هستند تا سخنوران آن زبان را به جهت خاصی از طرز تفکر و جهانبینی هدایت کنند; به عبارتی زبان در سطح شناخت و واژگان میتواند بر ادراک سخنورانش تاثیر بگذارد و میتواند مردم را به برقراری ارتباط در مورد زمان، مکان، رابطه بین افراد، طبیعت و... وادارد.
از میان همه اشکال تعامل اجتماعی، زبانی که یک ملت با آن سخن میگویند (زبان مادری) اصلیترین و ابدیترین منبع هویت همانندی فرهنگی و خلق آن است. تشابهات و تفاوتهای فرهنگی با تعقیب عامل زبان هویدا میگردد.
زبان پدیدهای بسیارپیچیده است و نمیتوان آن را صرفا از یک جنبه مورد بررسی قرار داد از نظر اجتماعی و روانشناسی زبان دارای اهمیتی است که بسیار فراتر از ارزش ابزاری و ظاهری آن میباشد.
برای نمونه در ذیل به برخی از یافتههای تحقیقی کارشناسان علوم تربیتی در زمینه تاثیر عدم توجه برنامه درسی به زبان مادری بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دو زبانه مقاطع ابتدایی و ارائه یک الگوی مناسب زبانآموزی، اشاره میشود:
۱- عدم توجه برنامه درسی به زبان مادری بر ناتوانی کودک در دستیابی به توانش شناختی تاثیر دارد.
۲- چنانچه در برنامه درسی ابتدایی به زبان مادری توجه نشود یادگیری آگاهانه کودک به تاخیر میافتد.
۳- کودکانی که با زبان مادری آموزش نمیبینند بعدها در برقراری روابط اجتماعی با مشکل مواجه میشوند.
۴- آموزش به زبان غیر مادری در مقطع ابتدایی خلاقیت زبانی و تفکر دانشآموزان را با مشکل مواجه میسازد.
5- توجه برنامه درسی به زبان مادری موجب میشود که کودک در پذیرش و ایفای نقش اجتماعی خود موفق باشد.
۶-عدم توجه برنامه درسی مقطع ابتدایی به زبان مادری بر محرومیت فرهنگی یعنی احساس از خود بیگانگی دانش آموزان دو زبانه تاثیر دارد.
سازمان یونسکو فردی را دو زبانه میداند که علاوه بر زبان اول خویش، دارای مهارتی هم اندازه در زبان دیگر باشد و این توانایی را داشته باشد که بتواند هریک از آنها را بطور مساوی و در شرایط همانند مورد استفاده قرار دهد.
در ایران گروههای ملی گوناگون به زبانی غیر از زبان فارسی تکلم میکنند هر کدام از این ملتها دارای زبان جداگانهای هستند که از نظر ساختار با هم متفاوتند.
در این مناطق زبان مادری ابتدا در محیط خانواده فرا گرفته میشود و زبان فارسی با یک تفاوت زمانی با ورود به مدرسه آموخته میشود، به عبارتی زبان فارسی بر دانشآموزان غیر فارسیزبان تحمیل میشود.
بر اساس تحقیقاتی که در زمینه یادگیری زبان غیر از زبان مادری انجام یافته است، گویای آن است که، فرزندانی که زبان مادری خود را در سطح خوب و ادبی میآموزند، در یادگیری زبانهای بعدی موفقتر از کودکانی هستند که پدر و مادر آنان به زبان مادری خود با فرزندان خویش حرف نزده و یا خوب تکلم نکردهاند.
کودکانی که زبان مادری خود را خوب یاد میگیرند، در بزرگسالی از نظر روانی سالمتر از همنوعهای خود میباشند که زبان مادری خود را خوب نیاموختهاند. یادگیری خوب و ادبی زبان مادری کمک میکند تا کودکان در بزرگسالی با والدین خود احساس نزدیکتری بکنند و ارتباطات عمیق و ژرفی با پدر و مادرشان داشته باشند. همچنین تحقیقات به این امر اضافه میکند که افرادی که زبان مادری خویش را خوب میآموزند، در بزرگسالی از لحاظ موقعیت اجتماعی و شغلی نیز موفقتر از کودکانی هستند که در آموزش و تحصیل به زبان مادری آنان غفلت شده است.
از نظر روانشناسی، آموزش به زبان مادری سبب درک بهتر مطلب میشود و پیشرفت شناختی دانشآموز را تحت تاثیر قرار میدهد.
تنظیم از: تونجای تورکاوغلو