خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

وجه تسمیه درگز

+0 به یه ن

نویسنده : محمد عرب خدری

قابل توجه محققین محترم درگزی : درگز شهرستانی مرزی واقع در شمال خراسان رضوی می باشد. در رابطه با وجه تسمیه نام درگز نظر های فراوانی بیان شده ومطالب زیادی نوشته شده است.

گروهی می گویند شهر دارا گرد را تیرداد پادشاه دوم اشکانی بنا نهاد که به مرور به داراگرذ و درگز تبدیل شده است، ویا گروهی معتقدند چون در این محل گز فراوان می روئیده به همین سبب نام دره گز برآن نهاده شده است. ولی اگر توجه نمائیم زبان مردم این دیار از قدیم الایام ترکی بوده و در لغت ترک، درگز هم معنی است با کلماتی مانند: درگه، درگی، درمه ک، درمک به معنی چیدن و جمع کردن، مخصوصا چیدن محصولات زراعی و درو کردناست.



آردینی اوخو

اود( آتش ) و اوت (علف)

+0 به یه ن

اود ( آتش ) و اوت (علف)

نکته : ترکان خراسان به علف اود (Od) و به آتش اوت (Ot) می گویند از آنجا که آتش اولین بار به کمک آتش گرفتن علف های خشک توسط سومئریان التصافی زبان صورت گرفته است این دو کلمه بجای هم نیز نوشته می شوند.

نکته : تصاویر را سایین شیروانلی جنابلاری در چند سال قبل ارسال نموده اند و با تشکر ویژه از ایشان.



آردینی اوخو

کنایات و ضرب المثل های ترکی جوین، حرف ب

+0 به یه ن

کنایات و ضرب المثل های ترکی جوین، حرف ب

گرد آوری شده توسط گروه آغوشگدن قار تکلی

توضیح: مثل های زیر با الفبای عربی ترکی توسط نویسنده وبلاگ فونتیک نگاری شده است

باخ نننه سینه ال قیزنی : (Bakh nanane,Al ghezene) : به اخلاق و هنر مادر نگاه کن دخترش را انخاب

باش باشده قویماق : (Bash bashenda ghoymagh): سر به سر کسی گذاشتن،اذیت کردن کسی

باش چیخارماق : (Bash chokharmagh): سردراوردن از چیزی

باش دن اچماق : (Bashdan achmagh) : کنایه از سرسری گرفتن کاری, سهل انگاری

باش کسیه : (Bash kac): خیلی ظالم است

باش وورماق : (Bash vormagh):سرزدن

باش یوگورتیه : (Bash yogorti) : سرکار می گذارد



آردینی اوخو

ریشه واژه آروات

+0 به یه ن

ریشه واژه آروات Arvat - Arvad

ریشه واژه آروات Arvat  که برخی به غلط آن را ریشه گرفته از واژه عربی عورت  یعنی شرمگاه و جاهایی که باید پوشیده شود میدانند

در کتاب دیل دنیز  نوشته اسماعیل هادی چنین آمده است

در منابع قدیم این واژه چندان به چشم نمیخورد

در ترکی قدیم " آوورتا" به معنی دایه ، مادر رضاعی( دیوان) آمده است

از سوی دیگر "اوراقوت" به معنی زن( دیوان) آمده است



آردینی اوخو

واژه‌های ترکی که آنها را فارسی می‌دانیم

+0 به یه ن

در زبان فارسی‌دری واژه‌گان ترکی فراوانی هستند که بعلت قدمت و کثرت بکارگیری و همچنین بدلیل معیار قرار داده شدن فارسی تهرانی که سرشار از واژه‌گان ترکی است و تبلیغ آن از طریق رسانه ها ، فارسی معرفی می‌شوند. تا جایی که کسی به ترکی بودن آنها شک نکرده و یا نمی‌خواهد شکی به خود راه بدهد.



آردینی اوخو

چرا تحریف واقعیات تاریخی(1)

+0 به یه ن

چرا تحریف واقعیات تاریخی (1)

نویسنده : بهمن رنجبران

از محققین و علاقه مندان تاریخ ایران ، بخصوص تاریخ خراسان خواستاریم :

قبل از مطالعه شرح :  قرقلو یا قرخلو ، افشار ، ترکمان و ترکمن ، به صفحه های  34 و 38 و 39 و 45 و 46 و 48 کتاب: نادر صاحبقران نوشته توحدی ، مراجعه ، وبا مطالعه و بررسی و مقایسه و سنجش آنان با شرح واژه ها و ایل و تبار و قومیت « قرقلو یا قرخلو ، افشار، ترکمان و ترکمن » و همچنین با در نظر گرفتن مقاله ، آقای محمد مرادی ( اینجا )، که در همین رابطه و موارد دیگر مشروحه ای دارند ، که عینا پس از شرح موارد فوق ، درج میگردد ، نظر خود را اعلام و ارسال نمایید تا مورد استفاده قرار گیرد.

متن کامل این مقاله را در منبع مطالعه فرمایید : منبع : اینجا



آردینی اوخو

بویوک خاقان صاحبقران امیر تیمورینگ حکمتلی سٶزلریدن :

+0 به یه ن

بویوک خاقان صاحبقران امیر تیمورینگ حکمتلی سٶزلریدن :

· کوچ عدالتده دور.

· عدل و احسان بیلن جهان گلشنی آباد بولور.

· عداوت ایمس، عدالت یینگه دی.

· هرمملکتده عدالت ایشیگینی آچدیم، ظلم و ستم یولینی توسدیم.

· سلطنتیمنی باشقریشده اوچره گن هر قنداق واقعه و ایشنی، توزوک اساسیده حل قیلدیم.

قایناق : بابور کولتورئل انجمنی



آردینی اوخو

شرح واژه ترکی بهادر

+0 به یه ن
شرح واژه ترکی بهادر

نویسنده : بهمن رنجبران

شرح واژه های ترکی، مورد استفاده در زبان فارسی و وجه تسمیه آنان 

بَهادُر، از واژه « بَغاتور » (باغاتور) (ترکی )، به معنای قهرمان، دلیر و شجاع که همان « با ـ آتور » مندرج در تاریخ سرّی مغولان است. کلموکها این واژه را « باتْر » تلفظ می کنند. قبیله ای از اویرات ها که هنوز هم وجود دارد، « باتوت » نامیده می شود که جمعِ باتر است. این واژه در لهجه های مختلف ترکی کنونی به صورت « باتور »، « باتِر » و « ماتور » (جغتایی، قرقیزی، قزاق، قازان و باشقیر)، پاتِّر (چوواشی ) « پِتیر » و « مِتّیر » (آلتایی )، در بین اوستیاق های ینی سئی به صورت « باها »، در زبان مجاری به صورت « باتُر »، و در ترکی آناطولی به شکل « بَهادُر » به معنای شجاع به کار برده می شود.



آردینی اوخو

تسلیم و نا امید نشو

+0 به یه ن



آردینی اوخو

پاسخ به یک خیال ساده دلانه : واژگان دخیل!

+0 به یه ن

واژگان دخیل : بعضی ها ساده دلانه می گویند که زبان ترکی ، پر از واژگان فارسی است !!!!

باید خدمت این عزیزان گفته شود که : آن دسته از کلمات غیر ترکی که در زبان ترکی به کار می رود و از آن به عنوان کلمات فارسی یاد می شود عربی هستند نه فارسی همان طور که در زبان فارسی نیز کلمات عربی زیادی به کار می رود. برای مثال :



آردینی اوخو

ناپلون و ترکها

+0 به یه ن


آردینی اوخو

نمونه کلمات ترکی در عربی

+0 به یه ن

اشاره : حسین مسعودی، از ترکان مرکز ایران و دبیر دبیرستان های منطقه فولادشهر و زرین‌شهر اصفهان بوده و از محققان مسائل زبانی مادری ترکی است. ایشان مقاله‌ای تحت عنوان «کلمات ترکی در عربی» برای ما ارسال داشته است. ما قسمت مقدمه مقاله را از باب رعایت تلخیص حذف و در متن نیز « اسامی خاص », « اعلام » و « اماکن » که علی الاصول کلمات قرضی به حساب می‌آیند حذف و در عوض، با ذکر معادل و تلفظ ترکی کلمه در خود زبان و تشریح و تفصیل اتیمولوژی (ریشه‌شناسی) کلمه، نوشته ایشان را تکمیل و تقدیم خوانندگان می‌نمائیم. علامت اختصاری « فر » اشاره به « فرهنگ ترکی نوین » نوشته اسماعیل هادی است. با تشکر از زحمات این معلّم تلاشگر و اهل تحقیق و با آرزوی توفیق ایشان.



آردینی اوخو

اۆرک سؤزلری

+0 به یه ن

ایندی لیک ده هر یانا گئدیرسَن، دولانیرسان عجیب غریب سؤزلَر قولاق لاریمیزی قیزدیریر_ ایستیرسَن اؤز دیلینده یاخچی دانیشاسان، سوروشورلار: سیز شوروی دَن گَلیب سیز؟ گَل ایندی یومورتانی دویون له کی آی بابا 20 ایلدَن آرتیق دیر شوروی تاریخ زیبیل قابیسینا قووشوب و …..

یا ایستهَ ییرسَن آنا _ آتا کلمه لری ایشلهَ ده سَن بیر تحصیل کرده دویمه لی کؤینَک گِئیمیشه راست گَلیرسَن  و سَنهَ دِئییر : سن پان تورکیسم سَن و….

یا تیراختور مسابقه سینده ن چیخیر کَن هیجاندان باغیریرسان: یاشاسین تیراختور _ یاشاسین آذربایجان بعضی لر سَنین قولوندان توتوپ دِئییر: امنیت ملی نی مختل اِئله دین. گَل بی یول بیراز گیجَل،بیراز قیزار بیراز تومانینی باتیر و……

مَنیم بؤیوک آنام اینقیلاب زامانیندا بیر آز غلیظ دانیشاردی یعنی هَلهَ هَلهَ فارسلاشمامیشدی، سوسوزاندا دیَئردی: آی اوغول بیر بارداق سو گَتیر….. وای مَنیم آنام پس اُو زاماندان پان تورکیسم اولموشدو بیزیم ده خبریمیز یوخ!!



آردینی اوخو

چندی از لغات کهن رایج ترکی در ایران

+0 به یه ن

چندی از لغات کهن رایج ترکی در ایران

سه شنبه 10 آذر 1394 ، 19:12:39 یازار : تبریزلی 

چندی از لغات کهن رایج ترکی در ایران که بطور تدریجی حذف و جایگزین شده اند

لغت : معنی

اولکا : کشور

بیگلر بیگی : استاندار

طابور : سپاه

قشون : لشگر

طرغان : ارتش

قراول : پاسدار

قراول خانه : کلانتری

قدغن : ممنوع



آردینی اوخو

تورکجه مثبت سؤزلر

+0 به یه ن


تورکجه مثبت سؤزلر

"تؤرک دیلینی اؤیره نین، چونکو اونلارین حاکمیتی چوخ اوزون سؤره جکدیر." پیامبر اکرم

**

- چالیش دونیادا ایسته دیگین ده ییشیک لیق اول!

**

-نفس چکیرسن سه، یئنی دن باشلاماغا گئج دئییل!



آردینی اوخو