خوراسان ﺗورکلرین دیل و کولتورلری

زبان و فرهنگ ترکان خراسان

حیوان لارین تورکی آدلاری:

+0 به یه ن

حیوان لارین تورکی آدلاری:

👇👇

دووشان = خرگوش، در خراسان توشان گویند

اوغلان یولداشی = مارمولک، در خراسان کلپه سه گویند.

چکیره / چکوکگه = ملخ در خراسان چورکیکان گویند

هورومجک = عنکبوت، در خراسان تور آتان گویند

کپنک = پروانه، در خراسان پِرپری گویند.

کیرپی = جوجه تیغی، در خراسان ته شی گویند.

بؤو / بؤی = رتیل در خراسان دَلمه ی گویند

اینک = گاو ماده، در خراسان اینه ی گویند.

اوکوز = گاو نر، در خراسان سیغیر گویند

جونگه = گاو نر جوان، در خراسان جووانا گویند

چپیش = بزغاله، در خراسان اوغلاق گویند.

پیشیک = گربه، در خراسان پیشی گویند



آردینی اوخو

ریشه یابی کلمه "اهریمن"

+0 به یه ن

در این نوشتار معنی کلمه "اهریمن" توضیح داده میشود.

دراین لینگ گفته شد که پسوند "ری" برای معکوس و متضاد کردن معنی اصطلاح نسبت به معنی ریشه کلمه به کار رفته به کار میرود. بعنوان مثال: آیری= آی+ری :

پسوند "ری" در کلمه "آیری" برای معکوس کردن معنی"آی" به معنی خود شناسی و یکسانی به کار رفته است، بدین ترتیب کلمه "آیری" به معنی غیر از خود، جدا و مستقل به کار میرود.

و در این لینگ1 و در این لینگ2 نیز گفته شد که کلمه "مان" در کل به معنای تشدید است، اگر در آخر کلمه و به صورت پسوند به کار رود ه منظور تشدید شدت است. مثلا کلمه "تورکمان" یعنی شدیدا ترک، و اگر کلمه "مان" در ابتدای کلمه و به صورت پیشوند به کار رود به منظور شدید تضعیف است. مثلا کلمه "مان قورد" به معنی گرگ ناقص و ابله است و برای توصیف کسانی که از زبان تورکی و هویت اجدادی خود رویگردان شده و به زبان فارسی تکلم می کنند بهکار میرود .

حال به بحث اصلی یعنی معنی کلمه "اهریمن" می پردازیم .

ریشه "آه" در ترکی به معنی روح و ذات می باشد و "آر" نیز به معنی انسان، آهار یا اهر یعنی روح انسان، آهورا ماجدا یعنی والاترین روح انسانی ( البته در ترکی کلمه ماز- مانند مازی یا مازالاخ- به معنی پیچیده و مبهم نیز داریم). : بنابراین: اهریمن = آه+ری+مان، با توصیفی که در بالا ارائه شد به راحتی می توان معنی کلمه " اهریمن " را نیز درک کرد، آهریمن یعنی موجودی که شدیدا بر ضد ذات انسانی است، شیطان


آردینی اوخو

کدامین کلمات فارسی نیستند؟

+0 به یه ن

کدامین کلمات فارسی نیستند؟

❓مشخصات کلمات دخیل در زبان فارسی کدامند؟

🔴1-  کلمات فارسی ساکن الاوّل نمی­باشند (کلماتی که اوّلین حرفشان علامت سکون داشته باشد)

🔶2- کلمات فارسی ساکن الآخر می­باشند( هر کلمه­ای که آخر آن به فتحه، ضمّه، کسره ختم شود فارسی نیست.)

🔷3- هر کلمه­ای که دارای یکی از هشت حرف (ث، ح، ص، ض، ط، ظ، ع، ق) باشد فارسی نیست.

🔴4- حرف «ل» اگر درکلمه­ای باشد کلمه مذکور فارسی نمی­تواند باشد. [1- مخرج حرف «ل» در زبان فارسی قدیم و زبان معاصر ژاپن موجود نیست «ص 188 سبک شناسی. جلد اوّل. تهران 1321» ملک الشعرء بهار. 2- حرف «ل» فقط در نامهای بیگانه موجود است.... محمد مقدّم زبانشناس ایرانی «ایران کوده. جزوه شماره­ی 4 . تهران 1316 ص.14» همچنین؛ مقاله­ی «چند نمونه از متن نوشته­های فارسی باستان، «ایران کوده جزوه شماره 1 ص 13. چاپ برلین» کتاب «گزارش یشتها. صفحه 190، ابراهیم پورداود» در متون کهن ایرانی و متن کتاب اوستای ایرانیان که حاوی 446000  کلمه است حتّی یکبار حرف «ل» بکار نرفته است.]



آردینی اوخو

عبارتهای معادل برای سلام و مرحبا در ترکی

+0 به یه ن

عبارتهای معادل برای سلام و مرحبا در ترکی

آیا زبان ترکی عبارتهای معادل برای «سلام» و «مرحبا»ی عربی ندارد؟

داود عظیمی

در منابع قدیمی کلماتی برای بیان این موارد وجود دارد. رایجترین این موارد، کلمه «اسن» بود. این کلمه معادل کلمه «سالم» عربی (هم ریشه سلام) است. سالم بودن روحی و جسمی را میرساند. «اسن اولماق» هم به معنی «سالم بودن، خوب بودن» است. ترکها کلمات «اسنلمک» و «اسنلشمک» را به معنی سلام دادن و باهم سلام علیک کردن استفاده می کردند. «اسنلیک» هم معادل کلمه سلامت (هم ریشه سلام) بود. این کلمات وارد عبارات آن دوره هم شده بودند. این عبارات در منابع قدیمی بخصوص دیوان اللغات ترکی بسیار دیده میشود.



آردینی اوخو

احترام متقابل است.

+0 به یه ن

♨️خلیج فارس

💢اما هموطن احترام متقابل است👇👇

پان. ایرانی را بهتر بشناسید

💢میشو -> میشاب

💢یام -> پیام

💢انه مه -> انامق

💢سان بوران -> سنگبران

💢قره گوز -> سیاه چشم

💢گلین قیه -> گلچین شهر



آردینی اوخو

نمونه قدرت نمایی لغات تورکی

+0 به یه ن

💯لهجه فارسی👇        💯زبان تورکی👇

💢نان خوردم     =        💢چؤرک یئدیم

💢آب خوردم     =        💢سو ایچدیم

💢زمین خوردم  =        💢یئره دَگدیم

💢گول خوردم   =        💢آلداندیم

💢قل خوردم     =        💢دیغیرلاندیم

💢سر خوردم     =        💢سوروشدوم

💢جا خوردم     =         💢دیکسیندیم

💢تیر خوردم    =         💢اوخلاندیم

💯و ....

💢 زبانی به این ناقصی را می توان زبان رسمی مملکتی کرد که در آن ۴۰میلیون نفوسش زبانشان زبان قدرتمند تورکی است!؟؟؟



آردینی اوخو

اولچولر

+0 به یه ن

اولچولر:

 اولچولر( OlÇülər ): اندازه گیری ها

اوزونلوق، بوی {uzunluq-boy} : طول -دراز

ائن ( En ) = عرض

حوندورلوک ( hündürlük ) = ارتفاع

آرا  ( Ara ) = مسافت، فاصله

یاریم باتمان ( Yarim batman) = نیم من

بئش آغاج ( beş ağac ) = 30 کیلومتر (هر آغاج 6 کیلومتر)



آردینی اوخو

ریشه تُرکی عید نوروز

+0 به یه ن

ریشه تُرکی عید نوروز

پرویز شاهمرسی :

واژه «بایرام» برابر نهاد واژه «عید» در زبان مردم آذربایجان است. این واژه از مصدر ترکی «بایراماق» یعنی جشن گرفتن گرفته شده است. این واژه به صورت بهرام و پدرام وارد زبان فارسی و به صورت «بیرام» وارد لهجه سوری زبان عربی و به صورت Bairam وارد زبان انگلیسی شده است.

واژه های دیگر مرتبط با این واژه عبارتند از : بایراما (جشن، شادی)، بایراشما (جشن دسته جمعی)، بایراشماق(باهم جشن گرفتن)، بایرامچی (کسی که برای عید دیدنی بیاید)، بایرامچیلیق (هدیه نوروزی دختر نامزد)، بایرام سیری (روزهای مهم)، بایرامجالیق (هدایایی که در عید به کودکان بدهد)، بایرام قاری (برف نوروزی. در آذربایجان برف نوروزی خوش یمن است و آن را رمز فراوانی و برکت می دانند)، بایرام گون (جمعه)، بایراملاشما (عیددیدنی)، بایراملاشماق (دید و بازدید کردن در ایام عید. عید دیدنی کردن. به هم تبریک گفتن)، بایراملیق (عیدی. هدیه عید. مخصوص عید. عیدانه. مالیاتی که در گذشته به مناسبت عید نوروز و عید قربان به نفع خان اخذ می‌شد. آرایش. زینت)، بایرام یئمیشی (چرز. آجیل)، بایرام اولدوزو (ستاره کریسمس. از نظر ظاهری شبیه حسن یوسف است)، بایرام آیی (ماه اسفند)، بایرام آغاجی (درخت عید. کسی که دیر به دیر به دیدار دوستان برود)، بایرام باسدی (ناراحتی معده بر اثر پرخوری عید)، بایرام بیگی (کسی که بر اثر پرخوری در روز عید، دچار ناراحتی شده و با هر بار آروغ زدن، بوی بدی از دهانش بیرون آید) و …



آردینی اوخو

حضرت محمد (ص) می فرمایند : فاطمه پاره تن من است

+0 به یه ن

حضرت محمد (ص) می فرمایند : فاطمه پاره تن من است . هرکه او را بیازارد ، مرا آزرده خاطرکرده و هر که او را شاد کند ، مرا نیز خوشحال نموده است .



آردینی اوخو

سخنی از نادرشاه ترکتبار

+0 به یه ن

سخنی از نادرشاه ترکتبار :

هندوستان فتحی قٶرور ده ییل اوخشار جینایتکارلار حبس اٶچٶن واجیب ایدی اییرمی ایل اٶلکه نین جینایتکارلار ویران روی خالقیمیزین تام ایدی

فتح هندوستان افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزان و سر سپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سر زمینم روا داشتند. 


آردینی اوخو

برخی اصطلاحات ریاضی در ترکی

+0 به یه ن

برخی اصطلاحات ریاضی در ترکی

حساب : سای بیل -   saybil

منها - : چیخی - çıxı

جمع + : آرتی - artı

ضرب × : چارپی - çarpı



آردینی اوخو

لغات ترکی در فارسی و محققان بی‌صلاحیت

+0 به یه ن

لغات ترکی در فارسی و محققان بی‌صلاحیت

دکتر  سید حیدر بیات

  دو سال پیش دانشجویان دانشگاه قم از بنده دعوت کرده‌ بودند که در مورد فرهنگ و فولکلور آذربایجان سخنرانی کنم. به اقتضای مقام، در سخن گفتن از فولکور ترکی و تاثیر پذیری شیخ اجل سعدی شیرازی از فولکلور ترکی و آوردن نمونه‌هایی از دیوان لغات الترک و گلستان سعدی و تطبیق آن دو متن، کار به جاهای باریکی کشید و اگر دانشجویان ترک و کرد متفقا همرایی و همراهی نمی‌کردند احتمالا کتک مفصلی از جانب دانشجویان فارسی زبان میخوردم. چیزی که دانشجویان فارس را ناراحت کرده بود، انتقاد از    فرهنگ‌نویسان معاصر و در راس آنها مرحوم دکتر معین بود. به نظر ما امثال دکتر معین صلاحیت فرهنگ‌نویسی ندارند، چرا که زبان فارسی چنان با ترکی به هم آمیخته است که هیچ ترکی ندانی حق نوشتن فرهنگ فارسی را ندارد. ناگفته پیداست که فرهنگ‌هایی در حد فرهنگ معین باید نیاز یک دانشجو را در زمینه‌ کتابهای متعارف ادبی و تاریخی برآرد. اما مع الاسف اینگونه نیست. اینروزها که تاریخ عالم آرای عباسی را ورق میزدم دوباره به یاد آن حرف و حدیث‌ها افتادم و اینبار با اعتماد بیشتری حرف خود را  تکرار می‌کنم. تاریخ عالم آرای عباسی یکی از امهات کتب تاریخی دوره صفویه است و چه بسا خواننده عادی نیز از خواندن آن لذت ببرد. لیکن بحث اینجاست که با کمک کدام فرهنگ فارسی میتوان به سراغ مطالعه این متن رفت؟



آردینی اوخو

یادی از بازی های کودکانه قدیم ترکی

+0 به یه ن


آردینی اوخو

آیا می دانید واژه گمرگ چیست؟

+0 به یه ن

آیا می دانید واژه گمرگ چیست؟

در دوره حکومت امپراطوری سلجوقیان ترک که قسمت عظیمی از آسیا، اروپا و آفریقا را در بر می گرفت. دستور تاسیس قراولخانه های مرزی و بین راهی داده شد که از خروج منابع و محصولات ملی به کشورها و شهرهای دیگر به صورت بی رویه ورود کالاهای غیر ضروری جلوگیری و کنترل گردیده و عوارضی نیز پرداخت گردد، که معنی آن در ترکی یعنی اجازه نمی دهیم : قویموروق : گویموروک.



آردینی اوخو

کلمات متشابه

+0 به یه ن
کلمات متشابه : کلماتی هستند که در تلفظ و نوشتن یکی هستند اما معنی متفاوت دارند .

اما باید توجه داشت که اکثر کلمات متشابهی که در اینجا آورده شده دارای مصدر متفاوت هستند و این نشان از غنای زبان ترکی دارد و این کلمات فقط در نوشتار به خط عربی چنین شکل ظاهری یکسان هستند و به یک شکل نوشته می شوند ولی تلفظ این کلمات باهم دیگر متفاوت است. اگر از خط لاتین استفاده شود چنین شباهتیی پیش نمی آمد. ما منکر خط عربی نیستم اما خط عربی برای نوشتن کلمات زبات ترکی گویا کم میاورد و بایستی برای این موارد در این خط چاره اندیشی کرد. مثال:

اوزوم : انگور----اسم جامد است
اوزوم : صورتم----مشتق -- اوز(صورت)+وم = صورتم
اوزوم : شنا کنم---- مشتق از مصدر اوزماق

اونونیم : سوزله ر کی یازمالارینان اوخومالاری بیردی اما نه دئمه کلری  بیر ده ییر

اورنک : مانند



آردینی اوخو